معرفی و دانلود کتاب هوش هیجانی

معرفی کتاب هوش هیجانی

بعضی اوقات عصبانیت، حق شماست، اما خودتان می‌دانید که آن رفتارها چه عواقب پردردسری دارد. پس چاره‌ای نیست جز اینکه هیجان‌ها را کنترل کنید و آدم‌ها را از خودتان فراری ندهید. کتاب هوش هیجانی نیز به‌دنبال همین است. سید محسن فاطمی موافق سرکوب احساسات و سکوت کردن نیست، بلکه می‌خواهد در روابط اجتماعی‌مان دردسر کمتری را متحمل شویم، بعد از پرخاشگری عذاب وجدان نگیریم و در مجموع به آدم بهتر و خوشحال‌تری تبدیل شویم.

درباره‌ی کتاب هوش هیجانی

در اوج گرمای 40 درجه‌ی مردادماه، به خانه بر می‌گردید. کولر را روشن می‌کنید. تنها خواسته‌تان از کائنات این است که خنک شوید، اما ناگهان برق قطع می‌شود. ترکیبی از غم، خشم، حس شکست و ناکامی از تک‌تک سلول‌هایتان به‌سمت مشتتان سراریز می‌شوند. دوست دارید هرطور شده خشم خود را خالی کنید. چند انتخاب دارید: 1- یکی از وسیله‌های خانه را بشکنید. باید هشدار بدهم که این روش اصلاً کارساز نیست چون به‌احتمال زیاد نه‌تنها خشمتان خالی نمی‌شود، بلکه ضرر مالی هم روی دست خودتان می‌گذارید و باید در آن گرما و تاریکی شیشه‌های ریخته کف اتاق را هم جمع کنید. 2- به اداره‌ی برق بروید و هر کسی را که سر راهتان سبز می‌شود، کتک بزنید. البته پیش‌از این کار باید در نظر داشته باشید این روش به زندان منتهی می‌شود و زندان هم احتمالاً جای خنکی نیست. 3- بدون آسیب زدن به اشیاء یا آدم‌ها خشم خود را مدیریت کنید. قبول دارم که این کار خیلی نشدنی و شعارگونه به‌نظر می‌رسد، اما چاره چیست؟ متأسفانه تمدن بشری و قوانین قضایی به ما اجازه نمی‌دهد راه آسان را انتخاب کنیم و مجبورمان می‌کنند با سختی و زحمت هیجان‌های خود را کنترل کنیم.

یکی از کم‌خرج‌ترین راه‌ها برای کنترل هیجانات، کتاب خواندن است، البته نه هر کتابی. در میان کتاب‌های روان‌شناسی و رفتاردرمانی، بعضی از آن‌ها درباره‌ی کنترل هیجانات است و روش‌هایی را برای دستیابی به این هدف واقعاً دشوار پیشنهاد می‌دهند، مثل کتاب هوش هیجانی که سید محسن فاطمی آن را نوشته و هدفش این است که مخاطبش هیجانات خود را بدون اینکه بعداً از بروز آن‌ها پشیمان شود، نمایش دهد.

این کتاب برای شروع از شما می‌خواهد تا اول هیجانات خود را بشناسید. مثلاً مهمان سرزده‌ای که چندان هم از او بدتان نمی‌آید به خانه‌ی شما می‌آید. در این موقعیت نمی‌دانید ناراحت هستید یا خوشحال و ممکن است جمله‌ای بگویید که بیشتر وجه ناراحتی‌تان را ابراز کند و مهمانتان از شما برنجد. اگر در این شرایط قرار گرفتید، یعنی وقت آن است که برای کنترل هیجانات قدم دوم را بردارید: بیان درست و دقیق آن‌ها. مثلاً به‌جای اینکه بگویید: «ای بابا چرا بی‌خبر آمدی؟» می‌توانید بگویید: «کاش خبر داشتم می‌آیی تا بهتر پذیرایی کنم.» و از این دست جملات.

در فرایند مدیریت هیجانات، قرار نیست احساسات شما نسبت به بلایی که سرتان آمده عوض شود، بلکه صرفاً می‌خواهید حس خود را به بهترین شیوه و بی‌دردسر بازگو کنید. احتمالاً می‌دانید که اگر آن‌ها را ابراز نکنید یا به‌شکل اضطراب و افسردگی سرتان آوار می‌شوند یا بالاخره یک روز فوران می‌کنند و همه‌ی ارتباطات اجتماعی‌تان را می‌سوزانند. بازگویی هیجانات کار ساده‌ای نیست و به تمرین و تلاش نیاز دارد، برای رسیدن به این مرحله، پیشنهاد می‌کنیم از راهنمایی‌های کتاب هوش هیجانی استفاده کنید.

سید محسن فاطمی قدم سوم در کنترل هیجانات را با خبر شدن از هیجانات دیگران عنوان کرده است. از آن‌جایی که انسان موجودی اجتماعی است و ممکن است دقیقاً سر بزنگاهِ عصبانیت فردی دیگر با او ملاقات کنید، باید بدانید در برابر داد و بیدادهای طرف مقابل چه‌کاری از دستتان برمی‌آید. در وهله‌ی اول باید سعی کنید خودتان را آرام نگه‌دارید تا فریادهای طرف مقابلتان به جنگی جهانی تبدیل نشود. سعی کنید در آن لحظات حرف‌های طرف مقابلتان را خوب گوش دهید و ببینید مشکل اصلی‌اش چیست تا اگر خواستید چالش را برطرف کنید، بدانید واقعاً از کجا سرچشمه گرفته است.

کتاب هوش هیجانی آخرین مرحله را «مدیریت هیجان‌ها» نامیده که گویی این تازه اول ماجراست. توانایی مدیریت هیجان‌های گوناگون چیزی نیست که به‌سادگی به‌دست بیاید و هزاران شیوه، حیله و کار مختلف را باید انجام دهید تا شاید بتوانید گوشه‌ای از خشم و غمتان را بدون سرکوب و خودخوری، درست و به‌جا بروز دهید. در این کتاب روش‌های زیادی برای کنترل هیجانات پیشنهاد شده‌اند که نسبت به «هنگام خشم، نفس عمیق بکشید و یک لیوان بخورید.» کارسازترند.

در انتهای کتاب تاریخچه‌ی هوش هیجانی و اولین روان‌شناسی که به ذهنش رسید یک فکری به‌حال چگونگی کنترل احساسات و هیجانات آدم‌ها بکند، عنوان شده‌اند. سید محسن فاطمی کتاب خود را در نشر سارگل منتشر کرده است.

کتاب هوش هیجانی برای چه کسانی مناسب است؟

این کار برای هر کسی که در ترافیک فریاد می‌زند، در خانه ظرف‌ها را می‌شکند، با کوچک‌ترین مشکل قهر می‌کند و یا حتی در تلاش است تا غصه‌ها و گله‌هایش را بروز ندهد، مناسب و کاربردی است.

در بخشی از کتاب هوش هیجانی می‌خوانیم

رفتار تهاجمی نیز آثار منفی و نامطلوبی را در ابعاد فردی و اجتماعی به همراه خواهد داشت. سرزنش درونی و شماتت همراه با عصبانیت درونی یکی از پیامدهای فردی این رفتار است. به عبارت دیگر، فرد پرخاشگر ساعاتی بعد یا حتی در روزهای بعد از این ماجرا نیز خود را به خاطر رفتار تهاجمی ملامت می‌کند و به خود می‌گوید: «نباید از کاه کوهی می‌ساختم.» حتی اگر این ملامت درونی آگاهانه صورت نگیرد، فرد به گونه‌ای ناخودآگاه حامل عقده بزه و خود سرزنشی می‌شود. در بعد اجتماعی نیز رفتار تهاجمی باعث گسسته شدن پیوندهای قلبی و عاطفی می‌شود و ریشه ارتباطات اجتماعی را سست و یا قطع می‌کند. مطالعات مختلف نشان می‌دهند که بیان هیجان‌ها به شکلی مناسب با سلامت و شاد بودن فرد ارتباط مستقیم دارد.

فهرست مطالب کتاب

بخش اول: هوش هیجانی چیست؟
بخش دوم: تاریخچه هوش هیجانی
بخش سوم: حال خوب و فکر خوب
پی‌نوشت‌ها
فهرست منابع