معرفی و دانلود کتاب ندا
برای دانلود قانونی کتاب ندا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ندا
کتاب ندا، رمانی عاشقانه به قلم بیتا حافظی است. داستان، دربارهی دختری به نام نداست که در کودکی، پدر و مادر خود را از دست میدهد و از دوران نوجوانی، ناچار است با دایی و پسرداییاش زندگی کند. با بزرگ شدن ندا، که دختری معقول، زیبا و مهربان است، دایی برای سر به راه کردن پسر سربههوایش، از ندا میخواهد با او ازدواج کند، اما پیمان، معشوق ندا چه میشود...؟
دربارهی کتاب ندا
رمان، دریچهای است برای ورود به زندگیهای متفاوت و راهی است برای این که ما بارها و بارها زندگی کنیم. با خواندن هر رمان، انگار که در کالبد فرد دیگری چشم به جهان باز میکنیم، زندگی را از دریچهی چشم او میبینیم و شرایط زندگی او را با همهی وجود درک میکنیم. میتوانیم بارها و بارها عاشق شویم، در خطر بیفتیم، بیماری و سلامتی، زیبایی و زشتی، ثروت زیاد و فقر را تجربه کنیم و از همهی این ماجراها بدون هیچ مشکلی خارج شویم. خواندن رمان عاشقانه اما، حکایت دیگری است. همهی ما این فرصت را نداریم که با همهی وجود عاشق شویم یا حتی اگر عاشق شده باشیم، زندگی معمولی، ماجرای عجیب برای محک عشق ما سر راهمان قرار نمیدهد. اما در رمانهای عاشقانه، عشق را با تمام وجود لمس میکنیم و در میان ماجراهایی که این عشق را به بازی میگیرد، مضطرب میشویم، احساس شادی و غم میکنیم و حس یک عاشق و معشوق واقعی را داریم. هر چقدر که این کتاب، ماهرانهتر نوشته شده باشد، بهتر میتوانیم در این موقعیت قرار بگیریم. رمان ندا، نوشتهی بیتا حافظی نیز، در دستهی رمانهای عاشقانه است که میتواند احساسات شما را برانگیزد.
رمان ندا، دربارهی دختری کم سن و سال، به همین نام است که در کودکی مادر و پدر خود را در تصادفی از دست میدهد. او ابتدا با مادربزرگ خود زندگی میکند اما در 16 سالگی، مادربزرگ نیز، فوت میکند و سرپرستی ندا به دست دایی مجید، میافتد. دایی مجید که از نظر اقتصادی کاملا تأمین است، پسری به نام علی دارد که از کودکی، او را به تنهایی بزرگ کرده است. علی، پسری سر به هواست که پولهایش را به باد میدهد، به کار علاقهای ندارد و رفتارهایش هم زیاد قابل دفاع نیست.
دایی مجید، با دیدن شخصیت پخته و مهربان ندا، فکر میکند میتواند، با تشویق این دو به ازدواج با هم، علی را سر عقل بیاورد و تبدیل به مردی متفاوت کند، غافل از این که ندا، چند وقتی است با پسری به نام پیمان در رابطهای عاشقانه است. پیمان، مردی مستقل و متعهد است که رفتاری بسیار مهربان و معقول با ندا دارد و به زودی میخواهد با او ازدواج کند. اما دایی اگر بفهمد، به شدت از این موضوع ناراحت میشود و کاخ رویاهایش فرو میریزد. این تازه آغاز ماجراست.
رمان ندا، با زاویهی دید دانای کل نوشته شده است و دیالوگهای عاشقانهی احساساتبرانگیزی دارد. زبان معیار و نثر روان کتاب، از دیگر ویژگیهای آن است. این کتاب را انتشارات طلایه به چاپ رسانده است.
کتاب ندا برای چه کسانی مناسب است؟
رمان ندا برای علاقهمندان به رمانهای عاشقانه ایرانی مناسب است.
در بخشی از کتاب ندا میخوانیم
ندا با تمام اتفاقات خوب و بد احساس سردرگمى مىکرد؛ از یکسو خوشحال بود زیرا او و پیمان بهزودى صاحب فرزندى مىشدند که مىتوانست زندگیشان را روشنایى و امید ببخشد اما از سوى دیگر مىدید که تمام نشاط پیمان هفتهاى بیشتر طول نکشید و همهچیز مثل گذشته شد. سکوت و تنهایى، و گاه اگر حرفى بود، مهر و صمیمیت روزهاى اول را نداشت. در مدت این چند روز پیمان با او مشاجره و بحثوجدل نکرده بود و این نه بخاطر ندا بلکه به خاطر فرزندشان بود.
با رفتن پیمان سکوت بر فضاى خانه حاکم شد. ندا که ذهنش خسته و آشفته بود، با شرکت تماس گرفت و از آقاى صالحى خواست براى او سه روز از شرکت مرخصى بگیرد. تصمیم گرفت این چند روز در خانه بماند، حس مىکرد به استراحت نیاز دارد، بیش از آن که جسمش خسته باشد روحش آشفته بود. با بىمیلى نهارى جزئى خورد و به آشپزخانه رفت. مشغول شستن ظرفها بود که در همان موقع فکرى به ذهنش خطور کرد. به یاد على افتاد، تصمیم گرفت به دیدارش برود. در غیبت پیمان بهترین فرصت براى جبران گذشته را بهدست آورده بود، باید به دیدنش مىرفت و به او توضیح مىداد که چقدر دلش مىخواسته آنها را ببیند اما مشکلات زندگیش زیاد بوده است.
پس از انجام کارهایش نگاهى به ساعت انداخت. عقربهها چهار بعدازظهر را نشان مىدادند، على گفته بود ساعت سه به بعد خانه است. براى رفتن به منزل على آماده شد، نگاهى به آینه انداخت و از اتاق خارج شد. تصمیم گرفته بود بدون اطلاع قبلى برود. از خانه خارج شد و پیاده بهراه افتاد. براى رفتن به منزل على باید تاکسى مىگرفت. ابتدا وارد گلفروشى شد، دستهگل کوچک و زیبایى سفارش داد، پس از دقایقى با دستهگل آماده شده از مغازه خارج شد و به انتظار تاکسى ایستاد. قلبش بىاختیار به تپش افتاده بود، دلیل دلهره و اضطرابش را نمىدانست. پس از انتظارى کوتاه، یک تاکسى مقابل پایش ایستاد، ندا مسیر را گفت و سوار شد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ندا |
نویسنده | بیتا حافظی |
ناشر چاپی | انتشارات طلایه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 191 |
زبان | فارسی |
شابک | 964-7751-74-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
نکته منفی این بود که نویسنده عزیز، چیزهایی رو فراموش کردند انگار. مثلا ندا در همان بود آپارتمان روبرو اما علی جوری رفتار کرد نویسنده طوری نکشته بود که انگار از هم خیلی فاصله دارند. یا من منفعل بودن بیش از اندازه علی در این داستان رو نمیپذیرم. امیدوارم نظرم مفید باشه