معرفی و دانلود کتاب من بلال آقاجان هستم: زندگینامهی شهید رجبعلی نوری
برای دانلود قانونی کتاب من بلال آقاجان هستم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب من بلال آقاجان هستم: زندگینامهی شهید رجبعلی نوری
علیرضا نوری در کتاب من بلال آقاجان هستم، به نگارش خاطرات و زندگینامهی شهید رجبعلی نوری، پدر شهید خودش روی آورده. این کتاب، شرحی از خاطرات نویسنده از دوران کودکی خود تا زمان شهادت پدر است. نویسنده سعی داشته با نگارش این کتاب، در راستای ثبت رویدادها و وقایع شکلگیری ایران اسلامی قدم برداشته و از زوایای پنهان زندگی رزمندگان و خانوادههای آنان پرده بردارد. این کتاب ضمن کسب افتخارات فراوان، موفق شده روایتی پرکشش از دوران دفاع مقدس بهجا بگذارد.
دربارهی کتاب من بلال آقاجان هستم
علیرضا نوری، فرزند رجبعلی نوری، شهید دلیر دوران دفاع مقدس، زندگینامهی پدرش را در کتاب من بلال آقاجان هستم به رشتهی تحریر درآورده است.
رجبعلی نوری، از شهدای اهل استان زنجان بوده. کتاب پیشرو با شرح وقایع زمان حیات این بزرگوار آغاز میشود، از شهادت او صحبت میکند و درنهایت با ماجراهای پس از آن به اتمام میرسد. این شهید دلیر، یکی از هزاران نفری بوده که نام و افتخار ایران اسلامی را جاودانه ساخته و تلاش برای کسب آزادی، عدالتخواهی و ظلمستیزی را به فراسوی مرزهای کشور رسانده.
لازم به ذکر است که تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری، گنجینههای ارزشمندی هستند که نقش مهمی در ادبیات و تاریخ دفاع مقدس ایفا میکنند. از اینرو نیازمند توجه و پرداخت بیشتری هستند. چراکه مطالعه و بررسی هرچه بیشتر این منابع، ثمرههای ارزندهای بههمراه دارد که نیاز است به گوش نسلهای آینده برسد.
کتاب من بلال آقاجان هستم، شامل دو فصل است که نویسنده در فصل اول آن، خاطرات دوران کودکی خودش را تا زمان اعزام پدرش به جبهه روایت میکند. این فصل، به فعالیتهای کاری و انقلابی شهید اختصاص دارد و رویدادهای قبل و بعد از ازدواج او را به تصویر میکشد. علیرضا رجبی این فصل را «در بود آقاجان» نام نهاده است.
او در دومین فصل کتاب، تحتعنوان «در نبود آقاجان»، وقایعی را تعریف میکند که خانوادهی شهید در روزهای فقدان و از دست دادن او پشت سر گذاشتهاند. علیرضا نوری توضیح میدهد که مفقود شدن پدرش و جستوجو برای پیدا کردن نشانهای از او، چه چالشهایی برای خانواده داشته است. او در این فصل به شرح جانفشانیها و دلاوریهای خانوادههای شهدا پرداخته و توضیح میدهد که چگونه نشانهها را دنبال میکردند تا ردی از رزمندهی عزیزشان بیابند.
نوشتههای علیرضا رجبی پیش از انتشار، در کنگرههای ملی و جشنوارههای استانی سال 1390، مقام کسب کرد و مورد تقدیر قرار گرفت. این دستاوردها نویسنده را مشتاق کرد تا نوشتههای خود را تکمیل کرده و برای انتشار اقدام کند. شایان ذکر است که توانایی او در نگارش روایتی خلاق و پرکشش، و تلاش برای گردآوری اطلاعات ارزنده، قابل ستایش است.
کتاب پیشرو که حاصل سالها تلاش و جمعآوری اطلاعات در شهرها و استانهای مختلف کشور و گفتوگو با آشنایان، اقوام و دوستان شهید رجبعلی نوری است، موفق شده تا فداکاریها و جانفشانیهای دلاوران وطن را برای آیندگان به ثبت برساند. این کتاب را انتشارات سوره مهر منتشر کرده است.
کتاب من بلال آقاجان هستم برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به کتابهای حوزهی دفاع مقدس، خاطرات دوران جنگ ایران و عراق و دوستداران خاطرهنگاری، از مطالعهی این کتاب لذت خواهند برد.
با علیرضا نوری بیشتر آشنا شویم
علیرضا نوری، نویسندهی و شاعر ایرانی است که در سال 1350 متولد شده. از آثار او میتوان به کتاب «زوال» و کتاب «بوطیقای شب»، اشاره کرد.
در بخشی از کتاب من بلال آقاجان هستم: زندگینامهی شهید رجبعلی نوری میخوانیم
جای خالی آقامحسن در مغازه خیلی به چشم میزد. وقتی علت رفتنش را از آقامهران پرسیدم، گفت: «ما تصمیم گرفتهایم تا نوبتی به جبهه برویم. این دفعه نوبت محسن بود که برود».
مدتی از این اتفاق نگذشته بود که وقتی از مدرسه به خانه برگشتم، مغازه پایین آپارتمان را بسته دیدم. بهسرعت به خانه آمدم تا از مامان علتش را بپرسم. چشمهای پر از اشک مامان خبر میداد که اتفاق مهمی افتاده است. مامان گفت که محسن همتکار به شهادت رسیده. باور نمیکردم که مربی خوشصدایم دیگر نخواهد خواند و به سرودهایم که خودش به من آموخته بود، گوش نخواهد داد. در گوشهای نشستم و بغض کردم.
تا آخر آن روز که خبر شهادت آقامحسن را دادند، من بیتاب و بیقرار بودم. آقاجان وقتی بیقراری و ناراحتیام را دید و نتوانست آرامم کند، از مامان خواست تا مرا به مسجد ببرد. مامان چادرش را سر کرد و دستم را گرفت و راهی مسجد شدیم. وقتی به مسجد رسیدم، دیدم که برادران بسیجی انجمن بلافاصله بعد از شنیدن خبر شهادت آقامحسن، حجله کوچکی را در ورودی مسجد به پا کرده و با عکسهایش آن را تزیین کردهاند.
مامان مرا در کنار حجله نشاند تا شاید آرام شوم. اما با دیدن تصویرش که میخندید، بغضم شکست و با صدای بلند گریه کردم. روزهایی که با او بودم، مثل عکسهای یک فیلم بلند یکبهیک از جلوی چشمانم رد شدند. با او دردِدل کردم و اشک ریختم. وقتی کمی آرام شدم مامان مرا به خانه آورد. اما هنوز ناراحت بودم و خیسی قطرههای اشک روی صورتم معلوم بود. آقاجان به دادم رسید. مرا در آغوش گرفت و با انگشتهای دستش اشک چشمهایم را پاک کرد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
فصل اول: در بود آقاجان
تولد من
در روستای سلک
در لاهیجان
در لولمان
روز ثبتنام
در مدرسه
تیراندازی به شاه
داستان مهری
ورود به ژاندارمری
دوستی با آقاسیا
پیروزی انقلاب
شیطنتهای کودکی
رفتن به رشت
حال و هوای جنگ
جریان بنیصدر
حادثه مسجد آقا سیدعباس رشت
ترور همسایه
توبه یک منافق
ماجرای مسجد دانعلی رشت
پاساژ پلهبرقی شهرداری
رشید نظری
جشن دهه فجر
کمکهای مردمی به جبههها
شهادت آقای نظری
سیلی منافق
تهدید به ترور
سال نو با آجیل منافقین
فصل دوم: در نبود آقاجان
هوای جبهه
عملیات محرم
خبر مفقودی آقاجان
خبر شهادت!
خبر اسارت
کوچ به زنجان
شهادت دایی
پسرعمو و سوغاتیهای ما
خانه جدید
خواب آقاجان
در جستجوی آقاجان
امیدواری
دعوای تازه
تنهایی با ننهخاور
هوس جبهه!
خبری عجیب
یک جانباز در جمع خانواده
سفر به تهران
در حضور پیر جماران
گلهای پرپرشده
دیدار با رئیس بنیاد شهید
ورود به سپاه
نمایشگاه عکس
ورود آزادگان
تفحص شهدا
خواب آقاجان در جشن ازدواج
خواهرم و آقاجان
باز هم خبر
خوابی دیگر
تصاویر
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب من بلال آقاجان هستم: زندگینامهی شهید رجبعلی نوری |
نویسنده | علیرضا نوری |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 316 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-03-2619-7 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات دفاع مقدس |