معرفی و دانلود کتاب مغز حرام
برای دانلود قانونی کتاب مغز حرام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مغز حرام
شور و هیجان جوانی، ریسکپذیری، عواطف و احساسات انسانی، درونمایهی کتاب مغز حرام، به قلم صالحه مرتضی نیا است. این نویسنده با نگاه به مشغلههای ذهنی جوانان، توانسته است اثر داستانی قابل قبول و جذابی ارائه دهد. صالحه مرتضی نیا روانشناس است و در این کتاب، داستان امیر و شرمین را روایت میکند؛ این دو شخصیت داستان تحت تأثیر مواد مخدر هستند. در این میان ماجرایی شکل میگیرد که در آن یک نفر آسیب میبیند و دیگری باید فرار کند.
دربارهی کتاب مغز حرام
کتاب مغز حرام، به قلم صالحه مرتضینیا، با طنز نهفته و جذابی، ماجرای جوانانی را بیان میکند که تحت تأثیر مواد مخدر و الکل، دچار ناهنجاریهای رفتاری میشوند. نویسنده با زبانی ساده و قابل فهم، به نحوی طنازانه از اقدامات این جوانان در دیدار دوستانهشان میگوید. عنوان مغز حرام، اشاره به تأثیر مواد مخدر روی مغز دارد و نویسنده با توجه به تخصصی که در زمینهی روانشناسی دارد، به خوبی توانسته است به عوارض مصرف مادهی مخدر «ماریجوانا» اشاره کند.
شخصیتهای اصلی کتاب مغز حرام، امیر و شروین هستند. امیر جوانی است که همیشه آرزوی نویسندگی را در سر داشته و حالا از مشهد به تهران آمده است. ماجرا از وقتی شروع میشود که امیر به خانهی شرمین دعوت میشود. این دو دوست یک شب را به نوشیدن و مصرف مواد مخدر میگذرانند و فاجعه از همین جا رقم میخورد. شرمین با ذهنی آشفته و مهگرفته، امیر را به دوئل دعوت میکند. این دو شخصیت در فضایی مبهم و پرتنش قرار میگیرند که داستان را به سمت تعلیق و هیجان سوق میدهد.
لحن عامیانه و سادهی صالحه مرتضینیا در کتاب مغز حرام، باعث میشود که هر خوانندهای درگیر داستان شود. انتشارات هیلا این کتاب را منتشر کرده و در دسترس علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر قرار داده است.
کتاب مغز حرام برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به داستانهای روانشناختی از مطالعهی کتاب مغز حرام لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب مغز حرام میخوانیم
سعى کرده بود تا مىتواند خودش را عصبانى نشان بدهد و سرخوردگىاش را پنهان کند. حتما خندهام به نظرش تمسخرآمیز آمده بود. حتما. وگرنه آن چانه کوچک از غصه توى غبغب سفیدش فرونمىرفت. بابا تا وقت ناهار مانده بود توى حیاط، با اخمهاى درهم باغچه را آب داده بود و قامه حوض را بیخودى کشیده بود و خیره مانده بود به فروکش کردن آهسته آب. سر سفره کسى حرف نمىزد. زکىجان خم مىشد شامىهاى ترد و داغ توى بشقابم بگذارد و من زیرزیرکى لبه شلوار مشکى را مىپاییدم که از زیر دامن بلندش بیرون زده بود. دلم براى زکىجان مىسوخت. براى مورچههاى قهوهاى ریزى که تقلا مىکردند خودشان را برسانند به دل سفره، به خردههاى نان سنگک تازه و بابا هر چند دقیقه یک بار با پشت دست پسشان مىزد، پرتشان مىکرد سر جاى اول. دیگر هرگز او را با آن شمایل ندیدم. البته تا مدتى شلوار ممنوعه را زیر دامن مىپوشید اما با گرمتر شدن هوا شلوار عاقبت دیگرى پیدا کرد. با میل بىحد و حصرش به قیچى زدن و وصلهپینه کردن، پاچههاى شلوار را برید، لبش را کش انداخت و یک جفت ساق دست اعلا تهیه کرد. بالاى شلوار هم احتمالاً به زیردامنى سادهاى بودن محکوم شد و ماجراى آن روز طبق قراردادى نانوشته براى همیشه مسکوت باقى ماند. البته یک چیز بدجور توى سرم خارخار مىکرد. صبر کرده بودم آبها از آسیاب بیفتد، یک روز بعدازظهر بىکمترین اشاره به آن ماجرا از بابا پرسیده بودم: «کاسیاتٌ عاریات یعنى چى؟»
بدون اینکه چیزى بگوید تکیهاش را از پشتى گرفت و کتابى از طبقه اول کتابخانه کوچک کنار دستش بیرون کشید. چند صفحه را پس و پیش کرد و انگشت اشاره را دو بار کوبید روى خطى توى یکى از صفحات. باقى کلمات و جملاتش درست یادم نیست. ولى زنگ آن دو کلمه هنوز توى گوشم هست: کاسیات عاریات. پوشیدگان عریان. کاسیات عا...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مغز حرام |
نویسنده | صالحه مرتضی نیا |
ناشر چاپی | انتشارات هیلا |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 127 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5639-54-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |