معرفی و دانلود کتاب مبارزه با مرگ پیشه‌ی من است

معرفی کتاب مبارزه با مرگ پیشه‌ی من است

کتاب مبارزه با مرگ پیشه‌ی من است نوشته‌ی فرانک اسلوتر شما را با خود به جامعه‌ی پزشکی آمریکا پیش از جنگ جهانی دوم می‌برد و نشان می‌دهد که چگونه قدرتمندان در صنعت بهداشت، با جان مردم بازی می‌کنند. البته اسلوتر در کنار تمام پلیدی‌ها و پلشتی‌ها، قهرمانانی را نیز به تصویر می‌کشد که با این فساد و ظلم مبارزه می‌کنند و تلاش دارند به فقرا نیز حق حیات ببخشند.

درباره‌ی کتاب مبارزه با مرگ پیشه‌ی من است:

کتاب حاضر در سال 1941 نوشته شده است و یکى از بهترین نوشته‌های فرانک اسلوتر (Frank Slaughter) محسوب می‌شود. رمان مبارزه با مرگ پیشه‌ی من است، محتوایی کاملا انسانی دارد و تلاش می‌کند تا آرمان‌های بزرگی را به تصویر بکشد که در خدمت بشریت هستند. از عوامل مهم و تأثیرگذار در زیبایی این کتاب می‌توان به این موارد اشاره کرد: ایجاز در کلام، موفقیت در توصیف صحنه‌ها، شخصیت‌پردازی دقیق در ارائه‌ی انسان‌هاى خوب و بد!

اما رمان مبارز با مرگ پیشه‌ی من است (That None Should Die) به چه می‌پردازد؟ اسلوتر در این اثر به یادماندنی، آمریکاى پیش‌ از جنگ را در اختیارتان قرار می‌دهد و با مرکزیت قرار دادن جامعه‌ى پزشکى، برای‌تان از نیرنگ‌ها و دسیسه‌هایی می‌گوید که ثروتمندان و سیاستمداران برای تسلط بر قشر فرودست به کار می‌برند. آن‌ها تلاش می‌کنند با کنار گذاشتن اخلاقیات و تسلط بر صنعت پزشکی در قدرت بمانند، اما در این میان نیز کسانی هستند که با از خودگذشتگی تلاش می‌کنند مردم فقیر را از بیماری و مرگ نجات دهند. چنین افراد بزرگی که در طول داستان با آن‌ها آشنا می‌شوید برای تمامی انسان‌ها حق حیات قائل هستند و سعی دارند تا نگذارند هیچ‌کس بیهوده جانش را از دست بدهد.

ساختار داستان و روال منطقی وقایع، بسیار قدرتمند توصیف می‌شود و در طول صدها صفحه‌ای که مطالعه می‌کنید، کوچک‌ترین تکرار و اضافه گویی‌ای نمی‌بینید. اتفاقات پشت سر هم رخ می‌دهند و پیوندى قابل درک میان‌شان وجود دارد.

مطالعه‌ی کتاب مبارزه با مرگ پیشه‌ی من است به چه کسانی توصیه می‌شود؟

اگر به دنبال داستان متفاوتی هستید که شرح مقاومت و فداکاری انسان‌ها را در اختیارتان قرار می‌دهد، فرصت خواندن این رمان شگفت‌انگیز را از دست ندهید.

با فرانک اسلوتر بیشتر آشنا شویم:

فرانک جى. اسلوتر که در سال 1908 به دنیا آمد، یکی از نویسندگان مطرح آمریکایی‌ به شمار می‌آید. او حرفه‌ی پزشکی را مانند سامرست موآم رها کرد و به صورت حرفه‌ای به دنبال داستان‌نویسی رفت و در این زمینه موفق شد. او در بیشتر آثار خود تلاش می‌کرد که به علایق شخصی‌اش یعنی پزشکی، تاریخ و کتاب مقدس بپردازد. شخصیت‌های اصلی داستان‌های اسلوتر بیشتر دکتر هستند و ماجرا پیرامون‌ آن‌ها رخ می‌دهد. از میان آثار وی می‌توان به مواردی مانند مرگ نه بلکه عشق، بیمارستان عمومى، پایان سفر، مردی با نقاب سفید، فرار بدون بازگشت، دوزخ سایه‌ها، ورونیک، قدم به قدم همراه عیسى مسیح، متشکرم سرهنگ فلین، در نوک چاقوى جراحى، گیسوان محبوبه‌ى من سیاه است و... اشاره کرد. اسلوتر سرانجام در سال 2001 درگذشت.

در بخشی از کتاب مبارزه با مرگ پیشه‌ی من است می‌خوانیم:

خطاب به دوستش گفت: یواش‌تر عزیزم، از خستگى رنگت پریده است.

به‌علت گرماست. دیشب شش ساعت هم نخوابیدم. به‌علاوه، خودم هم نمى‌دانم این‌جا چه مى‌کنم. امشب مجلس جشن باشکوهى برپاست که اگر بخت یارى کند، ممکن است در آن شرکت کنم.

دوستش بى‌هوا پرسید: با دکتر ویلسون؟

آنا سرش را به علامت مثبت تکان داد و آه‌کشان گفت:

بى‌تردید من اشتهاى زیادى براى زندگى کردن دارم ... و به‌جاى این‌که آن‌چه را معمولاً زندگى مى‌تواند به من عطا کند بگیرم، هر سال قرارداد جدیدى براى یک سال دیگر امضا مى‌کنم تا مثل سال‌هاى پیش‌از آن، وقتم را به ساییدن چوب‌هاى سفید و مالیدن پشت‌هاى سبزه بیماران و دریافت تذکرهاى ناخوشایند سرپرستاران پیردختر که همیشه عصبانى بوده و هستند، چون هیچ دکترى حاضر نیست دوبار به قیافه‌شان نگاه کند بگذرانم.

در هر حال این دکترها بیش‌تر وقت‌ها تو را نگاه مى‌کنند.

آنا با تحقیر بینى‌اش را بالا کشید.

انترن‌ها، هوم! آدم حتا پیش از بیرون رفتن با آن‌ها مى‌داند چه انتظارى دارند. مى‌خواهم بروم یک هفت تیر بخرم.

مرى با لحنى آشتى‌جویانه گفت: ولى به‌نظر من همه از یک قماش نیستند.

یک نفر از آن‌ها را به من نشان بده که این‌طور نباشد. همین امروز صبح یکى از آن‌ها توى راهرو به من تنه زد.

کى بود؟

برایم اهمیتى ندارد! قدبلند، باریک‌اندام، با گونه‌هاى فرورفته، باید اعتراف کنم چشم‌هاى قشنگى داشت و قیافه‌اش نشان مى‌داد سرش به تنه‌اش مى‌ارزد.