معرفی و دانلود کتاب ماهی زنده در تابه
برای دانلود قانونی کتاب ماهی زنده در تابه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ماهی زنده در تابه
کتاب ماهی زنده در تابه دربردارندهی پنج داستان کوتاه از ناصر ایرانی است که در حد فاصل دهههای 1340 و 50 نوشته و منتشر شدهاند. ایرانی در این داستانهای کمیک و خانوادگی وضعیت فرهنگی طبقهی متوسط جامعهی خود را نقد میکند و میکوشد کرختی و سکون انسانهای مدرنِ شهرنشین را نشان دهد.
دربارهی کتاب ماهی زنده در تابه
ادبیات داستانی فارسی در مفهوم مدرن کلمه حدود صد سال پیش پا به عرصه گذاشت. گرچه قصههای ابتدایی بیشتر حالتی آموزنده و تأدیبی داشتند، ولی نویسندگان بهمرور از این فضا فاصله گرفتند و سعی کردند بهروزتر شوند. موج دوم، متعلق به داستانهای حزبی بود. طی دهههای ده تا سی شمسی بیشتر نویسندگان ایرانی به حزب توده گرایش داشتند که همین باعث شد بیشتر داستانهای این دوره، حالوهوای سوسیالیستی داشته باشند. قصههایی که عموماً به اقشار فرودست میپرداختند و وضعیت بد و رنجآور آنها را نشان میدادند.
اما پس از 28 مرداد و مخصوصاً از ابتدای دههی 1340 شرایط بار دیگر دستخوش تغییر شد. برخی از روشنفکران از حزب توده بریدند و سعی کردند مستقل شوند. از سوی دیگر، نهضت ترجمه و نشر هم در ایران پا گرفت که کمک کرد نویسندگان با ادبیات روز بیشتر آشنا شوند. در نتیجهی آن، رمانها و داستانهای کوتاه متفاوتتری شکل گرفتند که محدود به ایدئولوژی یا ژانر خاصی نبودند. خیلی از آنها سعی نمیکردند درسهایی اخلاقی بدهند یا حتی نتیجهگیری کنند. داستان فارسی طی چند دههی بعدی به شکل قابلتوجهی پیشرفت کرد و چهرههای بزرگ و تأثیرگذاری را به خود دید؛ کسانی همچون هوشنگ گلشیری، غزاله علیزاده و احمد محمود. یکی از نویسندگان قابلاعتنای این دوره ناصر ایرانی نویسندهی کتاب ماهی زنده در تابه بود. ایرانی از نسل داستاننویسان پیشروی ایرانی بود که بیشتر بابت داستانهای کوتاهش شناخته میشود. کتاب ماهی زنده در تابه، مجموعه داستانهای اوست که همهی آنها را در همان دهههای طلایی ادبیات ایران نوشته و منتشر کرده است.
در دهههای 1340 و 50 وضعیت اقتصادی مردم ایران بهمراتب بهتر شد. به دنبال آن سبک زندگی و الگوهای فرهنگی هم تغییر کرد. تعداد کلانشهرها بیشتر شد، بسیاری از مردم از روستاها به شهرها کوچ کردند و درنهایت طبقهی جدید متوسط شهری شکل گرفت؛ طبقهای که عموماً تحصیلات داشتند، کارمند یا بازاری بودند و از رفاه نسبی برخوردار. مهمترین مشخصهی این گروه این بود که سعی میکردند خود را با دنیای جدید وفق دهند و سبک زندگی نو را بپذیرند. این روند سریع گرچه ظاهراً ایران را مدرن نشان میداد ولی در لایههای زیرینش دچار مشکلاتی اساسی بود. احتمالاً مهمترین مسأله، تناقض و تضاد این مدرنیزاسیون دستوری با سنت و مذهب بود. حاکمان ایران فراموش کرده بودند که مدرنیزاسیون محصول مدرنیته است نه بالعکس. بنابراین این جامعه هرگز به صورت تمام و کمال مدرن نشد و همین باعث شکلگیری وضعیتهایی ابزورد میشد. این شرایط در داستان بسیاری از نویسندگان آن دوره، از جمله ناصر ایرانی به چشم میخورد. ایرانی در مجموعه داستان ماهی زنده در تابه دقیقاً دست به نقد همین وضعیت میزند و میکوشد تناقضات آن را نشان دهد. او در این قصهها به سراغ طبقات متوسط شهرنشین رفته و آنها را در شرایطی ابزورد قرار داده است.
کتاب ماهی زنده در تابه را نشر چشمه به چاپ رسانده است.
کتاب ماهی زنده در تابه برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این کتاب به دوستداران ادبیات داستانی ایران، مخصوصاً علاقهمندان به داستان کوتاه پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب ماهی زنده در تابه میخوانیم
بیشتر از یک ساعت دو ساعت در خیابانها قدم زدم، بیهدف. خشمگین و غمگین. ذهنم عرصهی تاختوتاز فکرهای پریشان. ذهنم دیگر خسته شده بود که آن فکرهای پریشان از زمان حال پس رفتند به زمان گذشته رسیدند؛ و از مرد جوان و سازمان ثبت گذشتند و به خودم و بانک رسیدند. حالا که این امیدم به آب گوزیده بود که آقای ابوالحسنی «شغل خوبی» در سازمان ثبت برایم پیدا میکند و از شرّ بانک خلاصم میکند؛ و اصلاً دیده بودم به هر کجا که روی، بانک یا سازمان ثبت یا لابد هر کجای دیگری، آسمان همین رنگ است، به خودم گفتم مگر دو نیامدی که اگر جای مرد جوان بودی پاشنهی دهنت را میکشیدی آقای ابوالحسنی را و آدمهایی را که توی اتاقش زِر زیادی میزدند به باد فحش میگرفتی. خب، اگر راست میگویی، حالا برو رئیس بانک را به باد فحش بگیر تا هیچ راهی برایت باقی نماند جز راه خروجیِ بانک. آن وقت، قید بانک را که زدی، اگر توانستی جایی برو که آسمانش اینهمه آلوده و خفه نباشد و، اگر نتوانستی، بمیر.
سوار تاکسیای شدم و نشانی بانک را به رانندهاش دادم. وقت اداری داشت به آخر میرسید که تاکسی دمدرِ بانک ایستاد. بیدرنگ از تاکسی پیاده شدم و تا اتاق رئیس بانک تقریباً دویدم. راستش با آنکه به خودم گفته بودم «برو رئیس بانک را به باد فحش بگیر» اصلاً قصد نداشتم حرفِ زشت به او بزنم. (در لغتنامهی شخصیِ من برخی از کلمهها و جملهها معنی خاصی دارند. بسیار پیش آمده که این معنی خاص، چون شنونده از آن بیخبر بوده، موجب سوءتفاهم شده. برای آنکه خواننده دچار سوءتفاهم نشود توضیح میدهم که جملهی «برو رئیس بانک را به باد فحش بگیر» در لغتنامهی شخصیِ من «برو توی چشم رئیس بانک نگاه کن حقیقت تلخ را رک و پوستکنده به او بگو» معنی میدهد.) میخواستم توی چشم رئیس بانک نگاه کنم به او بگویم چرا، به چه علتها و دلیلهایی، بعد از ده سال خدمت، ده سالی که از بهترین سالهای جوانیام بوده، ناگزیر شدهام از بانک استعفا بدهم.
فهرست مطالب کتاب
آتش که بگیرد
بهار میآید
ماهی زنده در تابه
او مرد خطرناکی است
یک داستان واقعی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ماهی زنده در تابه |
نویسنده | ناصر ایرانی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 161 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1138-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |