معرفی و دانلود کتاب لحظه‌هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال‌های دراز پیش رو

معرفی کتاب لحظه‌هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال‌های دراز پیش رو

نفتالی یاوین در کتاب لحظه‌هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال‌های دراز پیش رو، نمایشنامه‌ای متأثر از تجربه‌های دوران کودکی‌ و رابطه‌‌اش با مادرش را که شخصیتی سرکوب‌گر و عصیانی داشت، به رشته تحریر درآورده است.

درباره‌ی لحظه‌هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال‌های دراز پیش رو:

نفتالی یاوین (Naftal Yavin) این نمایشنامه را نخستین بار در سال 1967 در تئاتر دانشگاه منچستر با همکاری جرج تایلر در نقش پدر، هلن پرایم در نقش مادر، ریچارد مارتین در نقش پسر، کلر ونه‌بلز در نقش دختر و مگی مش در نقش مادربزرگ روی صحنه برد و اولین اجرای حرفه‌ای آن نیز در دسامبر 1967 در تئاتر مرکوری به کارگردانی خود نویسنده و با حضور افراد هاینز برنارد در نقش پدر، ماری هنری در نقش مادر، جک چیسیک در نقش پسر، جودی لایبرت در نقش دختر، پگی پولاک در نقش مادربزرگ به صحنه رفت.

به دلیل تاثیر شخصیت خاص و هولناک مادر بر روی یاوین، در رویارویی اول نمایشنامه لحظه‌هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال‌های دراز پیش رو (Precious Moments from the Family Album to Provide You with Comfort in the Long Years to Come) نمایشی غریب به نظر می‌رسد، اما همین ویژگی سبب شده تا این نمایشنامه به اثری شخصی، بدیع و گیرا در دنیای نمایش تبدیل شود.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های بیدگل:

هدف اصلی این مجموعه معرفی جهان‌های گوناگون نمایشی است؛ جهان‌هایی که به دلیل سیاست‌های فرهنگی خاص هیچ‌وقت گشوده نشدند و مردم چیزی از آن‌ها تا به حال نشنیده‌اند. آثار این مجموعه به دلیل اینکه بتواند موضوعات مختلفی را پوشش دهد به بخش‌هایی از جمله آمریکای لاتین، کلاسیک‌ها، کلاسیک‌های مدرن، تک‌پرده‌ای‌ها، چشم‌انداز شرق، بعد از هزاره، نمایشنامه‌های ایرانی، نمایشنامه‌های امریکایی و اروپایی تقسیم شده‌اند.

نفتالی یاوین را بیشتر بشناسیم:

او در سال 1936 در شهر حیفا فلسطین متولد شد. پدر و مادر او هر دو مهاجر و اصلیتی آلمانی و لهستانی داشتند. یاوین دوران تحصیلش را در مدرسه‌ی ‌هابیما سپری کرد و بعد به در رشته‌ی فلسفه در دانشگاه تل‌آویو مشغول به تحصیل شد. در سال 1962 در فیلمی سینمایی تجربه‌ی‌ بازی داشت و پس از آن جایزه‌ی انجمن هنرها در سال 1965 را کسب کرد. در سال بعدش با بورسیه‌ی تحصیلی برای تحصیل در رشته‌ی تئاتر به منچستر انگلستان رفت. به همین دلیل بود که نمایشنامۀ سالاف را ناتمام گذاشت. این اثر مدتی بعد نامش تغییر کرد و به نمایشنامه‌ی «لحظه‌هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال‌های دراز پیش رو» تبدیل شد.

یاوین در انگلستان به عنوان دستیار نمایشنامه‌نویس و تهیه‌کننده‌ای امریکایی به نام اد برمن، به فعالیت پرداخت. همکاری او با برمن در تئاتر تجربه‌ی عرصه‌ای متفاوت از شکل‌های تئاتری آن دوره انگلستان را پیش رویش قرار داد؛ گونه‌ای اجرای تعاملی تئاتر به‌ مثابه یکی از حوائج روزمره. یاوین و برمن زبان مشترکی پیدا کرده بودند که باعث شد گروه هنری‌شان به‌ عنوان بهترین گروه جریان تئاتر حاشیه شناخته شود. یاوین کمپانی تئاتر دیگری را تاسیس کرد که گونه‌ای از تئاتر را به نمایش گذاشت که مخاطبانی جدید و متفاوت به تماشای اجراهای آن‌ها افزوده شدند، به شکلی که این سبک از اجرا بعد از آن در لندن و به ویژه در میخانه‌ها فراگیر و محبوب شد. یاوین با همکاری ساوندرز نمایشنامه‌ای مشترک بر اساس نمایشنامۀ توهین به تماشاگر هانتکه را به رشته تحریر درآورد. او بعد از سپری کردن دوره‌ای از بیماری افسردگی در سال 1972 و در سن سی و شش سالگی از دنیا رفت.

کتاب لحظه‌هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال‌های دراز پیش رو به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

این کتاب برای دوستداران ادبیات نمایشنامه‌نویسی و دنیای تئاتر، اثری ناب و کم‌نظیر است که از خواندن آن لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب لحظه‌هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال‌های دراز پیش رو می‌خوانیم:

اتاق نشیمن. در جاهای مختلف اتاق کلکسیون‌های مختلفی شامل چینی، شیشه، بلور و... به‌طرز مرتبی چیده شده است. پرده که بالا می‌رود مادر، مادربزرگ، دختر و پسر بر روی صحنه‌اند. مادر با سوهان ناخن‌هایش را مرتب می‌کند؛ دختر جوش‌هایش را فشار می‌دهد؛ مادربزرگ انگشت در دماغش کرده و پسر دارد با انگشت گوش خود را تمیز می‌کند.
سی ثانیه‌ای آرام سرگرم کارشان هستند، سپس بی‌مقدمه و بدون هیچ دلیل مشخصی از جا بلند می‌شوند و یک‌به‌یک صحنه را ترک می‌کنند. صحنه سی ‌ثانیه‌ای خالی است. صدای درِ جلویی به گوش می‌رسد. پدر با چند بسته در دست وارد می‌شود.
پدر: کسی خونه نیست؟
مادر، مادربزرگ، پسر و دختر وارد می‌شوند.
معلومه، هیچ‌وقت هیشکی خونه نیست!
همه بیرون می‌روند، به‌جز پدر.

عجب زندگی‌ای! یه مرد شب خسته و کوفته از کارِ سختِ روزانه، یا بعد از یه روز بیکاری   که حتی خسته‌کننده‌ترم هست می‌آد خونه، اون‌وقت چی گیرش می‌آد؟ یه جنگل پُر از حیوون! و این حیوونا چی‌کار می‌کنن؟ روزا همدیگه رو می‌لیسَن، شبا هم جفت‌گیری می‌کنن! یه مرد، ناسلامتی توی خونۀ خودش انتظار یه‌خرده صمیمیت، یه‌ذره محبت و یه‌نَمه همدلی رو داره؛ اون‌وقت اینجا چی نصیبش می‌شه؟ بوی گند! (با فریاد) چرا یه نفر هر چند وقت یه ‌بارم شده این مُسترابِ وامونده رو تمیز نمی‌کنه؟ چرا واسه یه ‌بارم شده یه نفر توالت رو نمی‌شوره؟

فهرست مطالب کتاب

‌مجموعه ‌نمایشنامه‌های بیدگل
معرفی نویسنده
روز مادر
خانواده ایدئال (یک قصه توراتی)
کلکسونرها
دختری که همه‌چیز داشت
تخم‌مرغ یا کدام اول آمد
خب که چی؟