معرفی و دانلود کتاب قله قاف - جلد 1
برای دانلود قانونی کتاب قله قاف - جلد 1 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قله قاف - جلد 1
عاطفه منجزی در کتاب قله قاف - جلد 1، سرگذشت دختری به نام مانا را شرح میدهد که به دلیل بحث و مشاجرهی پدر و مادرش به خانهی مادربزرگ خود نقل مکان میکند و در آنجا با اتفاقات عاشقانه و تازهای روبهرو میشود.
دربارهی کتاب قله قاف - جلد 1:
قلهی قاف مجموعهای عاشقانه و دو جلدی است که ماجراهای زندگی مانا را به تصویر میکشد؛ دختری جوان که والدینش پس از سالها زندگی مشترک و عاشقانه به دلیل دخالت اطرافیان به جدایی و پوچی میرسند. در این شرایط مانا و خواهرش سونیا که از مشاجرات والدینشان خسته شده بودند به خانهی مادربزرگشان میروند. آنها در آنجا با همسایههای جدیدی آشنا میشوند و ماجراهای جدیدی در زندگیشان رخ میدهد.
کتاب قله قاف - جلد 1 برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندنهای رمانهای عاشقانه و ایرانی علاقه دارید، این کتاب برای شما مناسب خواهد بود.
در بخشی از کتاب قله قاف - جلد 1 میخوانیم:
الان درست ده روز است که به خانهى قدیمى نقل مکان کردهایم. در حقیقت هر کسى فقط اسباب و اثاث اتاق خودش را به این خانه منتقل کرد و به همین راحتى پروندهى خانهى زیبا و دوست داشتنى خودمان بسته شد. روزى که اسباب ناچیزمان را وارد خانهى مامانى کردیم، ننه آقا چنان ذوقزده شده بود که سر از پا نمىشناخت. دقیقه به دقیقه با منقل اسفند دوروبرمان مىچرخید و قربان صدقهىمان مىرفت و آنقدر دود اسفند به خوردمان داد که ریههایم تا چند روز بوى دود گرفته بود. ساینا که مشکلى نداشت ولى من با آن ریههاى درب و داغان، فقط همین دود اسفند را کم داشتم تا به مرز خفگى برسم. البته هرطور بود، نگذاشتم مامانى و ساینا متوجه حال خرابم شوند.
مىترسیدم به محض این که متوجه وخامت حالم شوند، اعتراضى به ننهآقا بکنند و دل پیرزن مهربان خانهى قدیمى بشکند. سالها گذشته بود و پاى من حتى جلوى در این خانه هم نرسیده بود. ننه آقا بعد از دیدنم، سر و صورتم را غرق بوسه کرد و در بین اشک و آه، گله و گلهگذارى کرد که بىوفا شدهام و او را از یاد بردهام. راست مىگفت؛ حالا جداى از خانهى قدیمى، من حتى خاطرات قدیمى را هم کنارى انداخته بودم. همه فکر مىکردند زندگى مجلل و امروزى، هر حال و هواى دیگرى را از سرم خارج کرده اما فقط مامانى، بابامنوچ و خدا از دلم خبر داشتند! چارهاى نداشتم جز اینکه خودم را با شرایط موجود، ننه آقا، آن خانهى قدیمى و همهچیز دیگر وفق بدهم. اوضاع خانوادهى ما، حتى بدون اعتراض و ناسازگارى من هم بهقدر کافى نابسامان بود!
گوشهاى از تالار بزرگ خانهى موروثى ایستادهام، مامانى به این تالار مىگوید پنجدرى. تکیهام را به یکى از پنجرههاى قدى رو به حیاط دادهام و بوى خاک باران خورده را با همهى وجود به مشام مىکشم. روزهاى پایانى پاییز است و باغچهى بزرگ خانه، علاوه بر سرمازده بودن، حزنانگیز و رقتبار به نظرم مىرسد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قله قاف - جلد 1 |
نویسنده | عاطفه منجزی |
ناشر چاپی | انتشارات ذهن آویز |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 574 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-118-348-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |