معرفی و دانلود کتاب قصههای بند
برای دانلود قانونی کتاب قصههای بند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قصههای بند
کتاب قصههای بند اثر علی اشرف درویشیان، داستان رنج و درد انسانهای مبارز در زندانهای رژیم پهلوی برای آزادی و عدالت است. مردانی که با گوشت و پوست و استخوان تاوان کارهای ساده مثل کتاب خواندن، اعتراض صنفی یا سر فرو نیاوردن در برابر صاحب قدرتی را میدهند و متحمل فشار طاقتفرسای شکنجههای جسمی و روحی میشوند.
در کتاب قصههای بند، قصه بسیاری از مبارزان ملی و سیاسی که تا مرگ ایستادند روایت میشود و در کنار آن از کارگران، دهقانان، معلمان، دانشجویان و افراد معمولی سخن گفته میشود، که همه گرفتار پنجه غدار دیکتاتوری و استبداد فردی شدهاند.
علی اشرف درویشیان این قصهها را در دوران زندان خود نوشته و در سال ۱۳۵۶ به پایان رسانده و به بازنویسی آن در سال ۱۳۵۸ انجام یافته و امروز پس از نزدیک به چهار دهه به قامت کتاب درآمده است.
قصههای بند بیانگر نوعی نگاه به سیاست در اواخر دهههای چهل و پنجاه است. نگاهی آرمانگرایانه با چاشنی مقاومت؛ مقاومت یعنی حیثیت، و شکستِ آن یعنی بیاعتباری و بیمعنایی و طردشدگی از محیط زندان و بهتبع آن از جامعه. مقاومت یعنی تابآوردن زیر شکنجههای وحشیانه، شکنجههایی که تحمل آن از توان بسیاری خارج بوده و فقط برخی آن را تاب میآوردند. درویشیان در داستانهایش همراه و همدل با فرهنگ سیاسی زمانه جانبدار مقاومت است، مقاومت به هر قیمتی. کتاب «قصههای بند» سیاست را سادهسازی نمیکند، بلکه بازنمایی وضعیت سیاسی همان روزگار است. بازنماییِ بازنمایی است. درویشیان آدمهایی را به تصویر میکشد که برداشتی عمیق از سیاست ندارند. سیاست برایشان در مبارزه و مقاومت معنا مییابد. گویا در مبارزه و مقاومتِ آنان است که سیاستی مردمآفرین شکل میگیرد. کمتر آدمی در داستانهای درویشیان به تکوین مبارزه باور دارد.
تکوین مبارزه در فرایند آگاهیبخشی به مردم و مقاومت برای خلقِ مفهومی از جنس رهایی. آدمهای درویشیان چنان به مبارزه و مقاومت اعتقاد دارند که گویا با پتانسیل این دو مفهوم میشود مردم را به حرکت واداشت. براساس این باور، ایدئولوژیهای راست و چپ و مذهبی در زندان شکل میگیرد که در رقابت با یکدیگر مفهوم «رهایی» به باورهای سطحی و ایدئولوژیک تقلیل مییابد.
در بخشی از قصههای بند میخوانیم:
از دریچه کوچک نزدیک سقف که روى دیوار مقابل در آهنى سلول قرار داشت، آسمان را مىدیدم. به اندازه یک کف دست، آبى سیر و یک نصفه ستاره. ارزش و قدر آن همه ستاره را ندانستم. آن همه شبها، آن آسمانهاى بزرگ و بىمدعى. آن آسمان درندشت و حالا یک تکه آسمان و یک خرده ستاره که باید بارها سرم را جابهجا کنم تا چشمم درست بیفتد وسط میلهها و تورى فلزى و دریچه تا ببینمش.
از دور صداى جیغ مىآمد مثل همیشه، نگهبانها قدم مىزدند مثل همیشه و من دلهره داشتم مثل همیشه. چه وقت بود که دلهره نداشته باشم؟ یا دلهره آمدن پدر بود به خانه، یا دلهره مدرسه و مشق ننوشتن، یا دلهره امتحان و پشت در اتاق امتحان ایستادن. همهاش دلهره، مگر انسان چقدر طاقت دارد؟ یک عمر از معلمها کتک خوردم که بخوان و بخوان! دَرست را بخوان! و حالا کتک مىخورم که چرا خواندى؟ چرا خواندى؟ از کى گرفتى؟ از کجا آوردى؟
و اینک این جیغ جانخراش! کیست که شکنجه مىشود؟
فهرست مطالب کتاب
چرا بابام نام مرا فراموش کرده بود؟
میرزا حسینعلى
هواخورى
مام حیدر
شاهد
یورش شبانه
گزارش شماره یک
گزارش شماره 2
گزارش به ساواک
تردید در سپیده دلگیر صبح
کرماشانى
یک تکه نخ
الکساندر
کبوتر پولادین
سلام صفرخان!
خالو عزیز
ترانههاى همایون
آپولو
جیره روزانه
کیسه آقاى طاطاعى
مهربانى
ملاقاتى
نامه 1
نامه 2
چگونه یک قصه از بند مىگریزد؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قصههای بند |
نویسنده | علی اشرف درویشیان |
ناشر چاپی | انتشارات نگاه |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 311 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-376-144-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان انقلابی |