معرفی و دانلود کتاب صوتی مرگ آن را تلخ می‌نوشد

معرفی کتاب صوتی مرگ آن را تلخ می‌نوشد

کتاب صوتی مرگ آن را تلخ می‌نوشد اثری از وجدی الکومی است که با روایت داستانی خیالی از دو امدادگر به نام‌های نعیم و عبده، واقعیت‌هایی از تاریخ سیاسی مصر و اتفاقاتی که منجر به وقوع انقلاب در این کشور شد را برای مخاطب به تصویر می‌کشد. این اثر ذیل مجموعه‌ی «قصه‌ی جهان» منتشر شده است.

درباره‌ی کتاب صوتی مرگ آن را تلخ می‌نوشد

بهار عربی از جمله تغییرات شاخص در منطقه بود که کشورهای مسلمان را یکی پس از دیگری تحت تأثیر قرار داد و حکومت‌های استبدادی فراوانی را نیز از کار برکنار کرد. حکام ظالم و خودکامه، سالیان درازی را بر کشورهای جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا حکومت کردند و در طی این سال‌ها، ستم، تبعیض و فقر را به مردم بیچاره‌ی کشورشان تحمیل کردند. با همه‌ی این جنایات و ضعفی که در اداره‌ی کشور از سوی حاکمان وجود داشت، مردم هیچ‌گاه برای ایجاد یک تغییر با هم متحد نشدند؛ تا وقتی که در کشور تونس، فردی به نام محمد بوعزیزی در اعتراض به بدرفتاری و فساد در میان نیروهای پلیس دست به خودسوزی زد و این اتفاق دردناک جرقه‌ای شد برای برون‌ریزی و شعله‌ور کردن خشم مردمی که از این وضعیت به ستوه آمده بودند. این قیام به فرار رئیس‌جمهور وقت تونس به عربستان و در نتیجه سقوط دولت او انجامید. این جنبش ظلم‌ستیزانه الهام‌بخش کشورهای دیگر منطقه چون الجزایر، اردن، مصر، سوریه، یمن، بحرین و لیبی شد تا در حرکتی متحدانه، برای اعتراض به شرایط مشابهشان دست به شورش، تحصن و تجمع بزنند. نویسنده‌ی جوان مصری وجدی الکومی، این اتفاقات را دستمایه‌ی نوشتن داستانی قرار داده تا شرایط آن روزهای مصر در سال 2011 را در خلال روزمره‌ی یک امدادگر به نام نعیم، در برابر چشمان مخاطب به تصویر بکشد. کتاب صوتی مرگ آن را تلخ می‌نوشد (الموت یشربها ساده)، شما را به دل تاریخ سیاسی مصر می‌برد تا روایتی واقع‌گرایانه از مرگ، ظلم، فساد، عدالت‌طلبی و کمک برای نجات جان انسان‌ها را بشنوید.

شخصیت اصلی کتاب صوتی مرگ آن را تلخ می‌نوشد، نعیم است که در کنار همکارش عبده، با آمبولانسی نارنجی با شماره‌ی 123 کار می‌کند. روزمره‌ی نعیم چنان با مرگ آدم‌ها گره خورده که دیگر برای رویارویی و جنگیدن با آن تلاش نمی‌کند، چون این کار از عهده‌ی او خارج است. او مانند دستیاری برای فرشته‌ی مرگ، این خواب آرام و ابدی را به کسانی می‌دهد که در رنج و عذاب فراوان در زیر لوله‌های تنفسی اتاق مراقبت‌های ویژه دراز کشیده‌اند و ملتمسانه آن را طلب می‌کنند. دیدن نفس‌های آخر کارگری که هنگام کار از بلندی ساختمان افتاده، دختری که بر اثر تماس آب با دستگاه موبرش دچار برق‌گرفتگی شده و یا زنی که در هنگام مشاجره یا همان «شوخی‌های زن و شوهری» به دست همسرش مجروح شده، دیگر به بخشی از روزمره‌ی نعیم تبدیل شده. ولی در کنار تمام این تلاطم‌ها که خواب شب را از چشمان او ربوده و اشباح سرگردان را در خیالش در صفی طولانی به دنبالش فرستاده، تغییراتی نیز در حال وقوع است که این نظم وحشتناک را برهم می‌زند. حالا دیگر جمع کردن جنازه‌های مردمی که در درگیری و آشوب انقلاب کشته شده‌اند و یا استفاده از آمبولانسشان به عنوان پناهگاه و اتاق جلسه برای سران گمنام این اعتراضات هم به روتین هرروزه‌ی او اضافه شده تا او هم روایت خودش را از آتش خشم عدالت‌طلبانه‌ی مصری‌ها داشته باشد.

کتاب صوتی مرگ آن را تلخ می‌نوشد اثری از وجدی الکومی است که با تلاش کریم پورزبید به فارسی ترجمه شده. نشر صوتی واوخوان و انتشارات افکار، ناشران این اثر هستند و شما آن را با صدای رحیم فلاحی می‌شنوید.

کتاب صوتی مرگ آن را تلخ می‌نوشد برای چه کسانی مناسب است؟

طرفداران داستان‌های خارجی با درون‌مایه‌ی تاریخی و سیاسی از شنیدن این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب صوتی مرگ آن را تلخ می‌نوشد می‌شنویم

«باید بدن را زنده نگه داشت تا قلب و مغز بهبود پیدا کنند و با هم کار کنند.» همیشه عبدالطروه مأموریت را با این جمله آغاز می‌کند. درحالی‌که نخستین اصول احیای قلبی ریوی، سی‌پی‌آر را به من آموزش می‌دهد. سپس ادامه می‌دهد: «ولی قبل از همه‌ی این‌ها، سه اصل است که دوست من، تو باید پیش از آنکه دستت را روی بیماری که تپش قلبش ایستاده بگذاری، یاد بگیری. اصل نخست؛ به بیماران به ویژه بانوان وابسته نشو. اصل دوم؛ وابسته به دختران بیماران نشو. اصل سوم؛ نگذار دختران بیماران به تو وابسته شوند. نعیم، اگر بر اساس این اصل‌ها پیش بروی، عمری طولانی در کار امداد سپری می‌کنی.» می‌گویم: «عبده، آیا همه به سکته‌ی قلبی دچار می‌شوند؟» می‌خندد. هنگامی که می‌خندد، گردن کلفت و لختش را می‌مالد. انگار بخواهد راه را برای خرخر خنده‌اش از طریق گوشت حنجره باز کند. بعد از آنکه خنده‌اش تمام می‌شود می‌گوید: «دوست من، موارد دیگری هم هست. مثلاً مردی آرنج زنش را می‌شکند. مردی زنش را از بالکن طبقه‌ی سوم یا چهارم به پایین پرتاب می‌کند درحالی‌که دارد با او شوخی می‌کند، اما در پرتابش به سمت هدف اشتباه می‌کند. مرد سومی هم با زنش شوخی می‌کند و آن قدر گردنش را می‌پیچاند که نزدیک است او را بکشد. همه‌ی این‌ها شوخی‌های زن و شوهری است که گاهی وقت‌ها منجر به شکستگی‌های ناجوری می‌شود.»

فهرست مطالب کتاب صوتی