معرفی و دانلود کتاب صوتی شیفتگان مرگ

عکس جلد کتاب صوتی شیفتگان مرگ
قیمت:
۲۲۰,۰۰۰ تومان
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی شیفتگان مرگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی شیفتگان مرگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی شیفتگان مرگ

سوتلانا آلکسیویچ برنده جایزه نوبل ادبیات، پس از فروپاشی شوروی سابق به سراغ طرفداران حکومت سوسیالیستی رفته که قبل یا حین اعلام خبر فروپاشی خودکشی کرده‌اند. او این روایت‌ها را در کتاب صوتی شیفتگان مرگ جمع‌آوری کرده است.

درباره کتاب صوتی شیفتگان مرگ:

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در سال 1991، سوتلانا آلکسیویچ سال‌ها در مناطق مختلف شوروی سابق سفر کرد تا بتواند افرادی را پیدا کند که از کمونیست‌های قدیمی بودند و به خاطر از بین رفتن آرمان‌ها و عقایدشان چیزی جز مرگ نمی‌خواستند و یا آدم‌های عادی که به خاطر فشارهای سخت روانی از سوی حکومت دست به خودکشی زدند. درواقع کتاب شیفتگان مرگ (Enchanted with Death) 22 خودکشی را در قالب روایت‌های داستانی و تکان دهنده به تصویر می‌کشد.

بعضی از روایت‌های کتاب شیفتگان مرگ از زبان خود افرادی بیان شده که خودکشی نافرجامی داشتند و بقیه بخش‌ها نیز از زبان بستگان کسانی که نجات پیدا نکرده‌اند.

آلکسیویچ در این اثر برجسته و تاثیرگذار به خوبی توانسته تاثیرات مخرب حکومت دیکتاتوری شوروی را بر روح و روان مردمش نشان دهد و به ریشه‌یابی این موضوع بپردازد.

کتاب شیفتگان مرگ در سال 1993 در روسیه منتشر شد؛ آن هم زمانی که هنوز بسیاری از مردم می‌ترسیدند تا درباره بسیاری از مسائل صحبت کنند. به همین خاطر پنج داستان این اثر در کتاب «زمان دست دوم» منتشر شده و بعدها که ترس از نظام‌های کمونیستی از بین رفته است، مصاحبه شوندگان به تکمیل خاطرات خود روی آوردند و حاضر به مصاحبه‌ای دوباره شدند. پس از آن بود که تمامی روایت‌ها در کتاب شیفتگان مرگ منتشر شد.

کتاب صوتی شیفتگان مرگ به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به تاریخ شوروی سابق و نظام‌های کمونیستی علاقه‌مند هستید، این کتاب برای شما مناسب است.

سوتلانا آلکسیویچ را بیشتر بشناسیم:

روزنامه نگار، مقاله‌نویس و مورخ شفاهی بلاروسی سوتلانا الکساندرا آلکسیویچ (Svetlana Alexievich) که به زبان روسی می‌نویسد، موفق شد جایزه نوبل ادبیات را در سال 2015 دریافت کند. آکادمی سوئد نیز او را به خاطر روایات چندصدایی که مظهر رنج و شجاعت در روزگار معاصر است، شایسته نوبل دانست. همچنین آلکسیویچ اولین نویسنده‌ای از کشور بلاروس به شمار ‌می‌رود که این جایزه را دریافت کرده است.

آلکسیویچ در سال 1948 در ایوانو فرانکیفسک، اوکراین متولد شد و بیشتر عمر خود را در اتحاد جماهیر شوروی و بلاروس امروزی گذراند و مدت طولانی در اروپای غربی تبعید بود. او با شروع کار روزنامه‌نگاری، ژانر داستان‌نویسی خود را توسعه داد و لحظات خاص تاریخی را مبتنی بر گفته‌ها و مشاهدات شاهدان توصیف و روایت کرد. در این روند، او تاریخچه‌ شفاهی چندین واقعه دراماتیک در تاریخ اتحاد جماهیر شوروی را نوشت که عبارتند از: جنگ جهانی دوم، جنگ افغانستان، سقوط اتحاد جماهیر شوروی و فاجعه چرنوبیل.

از جمله کارهای او می‌توان به «آخرین شاهدان (1985)، پسران زینکی (1990)، صداهایی از چرنوبیل (1997) و زمان دست دوم (2013)» اشاره کرد.

کتاب‌های آلکسیویچ از طریق کلاژ و چسباندن مصاحبه‌های دقیق شاهدان وقایع، تاریخ شوروی و مردم آن را ترسیم می‌کند. به گفته دیمیتری بیکوف نویسنده و منتقد روسی، کتاب‌های این نویسنده مدیون ایده‌های نویسنده بلاروسی آلس آداموویچ است، چرا که او احساس می‌کرد بهترین راه برای توصیف وحشت قرن بیستم با نوشتن داستان رقم نمی‌خورد، بلکه ثبت شهادت شاهدان بهترین روش است.

کتاب‌های او پس از سال 1993 توسط انتشارات دولتی بلاروس منتشر نشده، در حالی که ناشران خصوصی در بلاروس فقط دو کتاب او یعنی صداهایی از چرنوبیل و زمان دست دوم را منتشر کرده‌اند. در نتیجه سایر نقاط جهان او را بیشتر از بلاروس می‌شناسند.

او خود را یک روزنامه‌نگار نمی‌داند بلکه به قول خودش ژانر انتخاب شده‌ی او ادبیات مستند است؛ یعنی ارائه هنری از اتفاقات واقعی با چاشنی تعبیرهای شاعرانه.

در بخشی از کتاب صوتی شیفتگان مرگ می‌شنویم:

الگاوی، نقشه‌کش، 24 ساله

زانو زده بودم؛ دعا می‌کردم و می‌گفتم: «خدایا من الان می‌تونم. ای کاش الان جون من رو بگیری. » با وجود اینکه صبح شده بود و روز داشت شروع می‌شد و باوجود اینکه خوانندگی و نقاشی بلدم ولی باز هم می‌خواستم بمیرم. مرگ برای من رهایی و آزادی‌ست.

من اهل آبخازیا هستم و آنجا زندگی می‌کردم. دختری روس‌ام و از جنگ آمدم. متوجه حرف من می‌شوید؟ من از جنگ آمدم. چقدر دوست داشتم دختری مهربان و فوق العاده باشم. الان فقط به مرگ می‌اندیشم. فراموش کرده‌ام که باید مراقب افکارم باشم زیرا افکار آدمی تبدیل به ماده شده و شکل به خود می‌گیرند که با چشم دیده نمی‌شوند.

ناخن‌هایم را تا آخر کوتاه کرده بودم و دست و پا می‌زدم. خودم را به در و دیوار می‌کوبیدم. در آخرین لحظه پشیمان شدم؛ می‌خواستم زنده بمانم. طناب از دست و پا زدن‌های من پاره شد؛ همچون بیهوشی بود همچون خوابی بزرگ.

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
39 دقیقه
پیشگفتار مترجم
42 دقیقه
داستانی درباره پارچه پابند، ستاره‌های سرخ و خواب چهارم ویرا پاولوونا - بخش یک
26 دقیقه
داستانی درباره پارچه پابند، ستاره‌های سرخ و خواب چهارم ویرا پاولوونا - بخش دو
57 دقیقه
داستان پسربچه‌ای که صدسال پس از خواب چهارم ویرا پاولوونا شعر می‌نوشت
33 دقیقه
داستان اینکه چطور نمی‌شود از عشق مارش نظامی، استالین و انقلاب کوبا دل کند و آن‌ها را دوست نداشت
29 دقیقه
داستانی جوانی که فهمید زندگی بیش از فیلم‌های فلینی و برگمان است
35 دقیقه
داستان کمونیستی از نسل آخر و برخی تفکرات درباره زیبایی‌های آرمان‌های سرخ
23 دقیقه
داستان فردی که مثل پرنده پرواز کرد
26 دقیقه
داستان زندگی کسی که پس از مرگش از او یک کلبه چوبی با دو اتاق، یک باغچه کوچک و مدال برنده مسابقات سوسیالیستی باقی ماند
23 دقیقه
داستان درباره اینکه اگر در بالش‌تان یک تکه کراوات و استخوان‌های مرغ پیدا کردید
47 دقیقه
داستان دختر استالینی که در حضور او کسی جرات گفتن لطیفه‌های سیاسی نداشت
53 دقیقه
داستان دختری دیگر که می‌خواست کسی عاشقش باشد، هرچند آن شخص مادرش باشد
33 دقیقه
داستان فردی که در سال 1941 جنگید و فکرش را هم نمی‌کرد که زمانی بشنود چرا تو پیروزی شدی؟
20 دقیقه
داستان کسی که در سال 1991 در جایی می‌جنگید که میشد در هر گیشه شرکت هواپیمایی آئروفلوت بلیط پرواز به آنجا را خرید
38 دقیقه
داستان درباره اینکه در هر صورت هستند پسران جوانی که برای آن‌ها شلیک به خود، راحت‌تر از شلیک به دیگران است
35 دقیقه
داستان درباره آنکه در مرگ رازی زنانه نهفته است
54 دقیقه
سرگذشت فردی که نمی‌توانست آدم خوشبختی باشد
42 دقیقه
داستان درباره آنکه یک نفر برای همگان دعا می‌کرد
49 دقیقه
داستان پرچم سرخ؛ زمان بین حرکت بال و بیل
12 دقیقه
به جای سخن پایانی؛ از روزنامه‌های امروزی

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی شیفتگان مرگ
نویسنده
مترجمشهرام همت زاده
راویمریم محبوب
ناشر صوتیانتشارات نیستان
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابMP3
مدت۱۱ ساعت و ۵۴ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های تاریخ روسیه
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی شیفتگان مرگ

یاسمین خلفی
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
یه کتاب فوق العاده دیگه از الکسیویچ واقعا من با این کتاب‌های نویسنده از فرهنگ کشور روسیه داره خوشم میاد ک البته قبلش هیچ آشنایی درستی بجز دیدگاه‌های منفی مردم؛ نداشتم اما اینجا با صبر و وفاداری نسبت به عقاید و همه چیزشون کاملا آشکار میکنه دیدگاه‌های سیاسی مردم توی این برهه از زمانی ک نویسنده توصیف میکنه دوقطبی شده قطب جناح سیاسی برنده و جناح سیاسی بازنده و توضیح میده ک احساسات مردمی ک طرفدار جناح بازنده بودن چه شکلیه و چطور و چرا شخصیت‌ها دست به خودکشی میزنن رمان و مجموع زندگی‌ها و روایت‌های بسیار زیباست در واقع نویسنده تاریخ رو از زبان مردم روایت میکنه و این تفاوت نویسندگی با سایر کتاب‌های تاریخی ک صرفا راوی شخصیت‌های مهم و بزرگ هستند؛ نوع روایت رو متفاوت میکنه و بنظرم اصل ماجرا تاریخ میتونه زندگی همین انسان‌های کوچیکی باشه که لحظه لحظه تصمیمات بزرگان رو زندگی کردن از کتابراه ممنون ک این کتاب رو برای خوندن به اشتراک گذاشتن
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۳/۰۲/۲۹
تلخ، تلخ، گزنده و همچون سرب داغ در گلو، توصیفی است که می‌توانم از این کتاب ارائه دهم. مردم روسیه در زمان تزار تحت ظلم بودند و فاصله طبقاتی در این کشور بیداد میکرد و شاید یکی از علل ایجاد ایده جامعه بی طبقه و کمونیست همین بود. روسیه از چاله تزار به چاه کمونیسم افتاد و عده بسیاری حتی در دنیا مجذوب با این ایده شدند ولی فروپاشی شوروی بت شکست و حالا طواف کنندگانش و عده بسیاری افراد بیگناه که ایده زندگیشان را بر باد داده مانده‌اند و کاسه چه کنم و همین است که وحشت از زندگی راه مرگ را نشانشان داد. در جایی از کتاب اشاره میشود که مرام‌های فکری دو زندگی دارند یکی در کتاب‌ها و یکی در واقعیت و در جایی دیگر فردی که تمام عمر در اردوگاه زیسته اشاره میکند که بلد نیست چگونه آزاد و معمولی زندگی کند و جان کلام این کتاب در همین دو اشاره است اینکه نباید فریفته شعارها شد و اینکه چگونه خودکامگی زندگی طبیعی بشر را به یغما می‌برد.
بخش دردناک ماجرا این است که کمونیسم به ظاهر فروپاشید ولی در ذهن افراد باقی ماند و نگذاشت سیر طبیعی زندگی را درک کنند و به قهقرا کشاندشان.
بسیار علاقمندم سایر آثار نویسنده را بخوانم یا بشنوم.
خوانش کتاب بسیار دلنشین و درست بود و گوینده تمام تلاشش را جهت نزدیک شدن به شخصیت کرده بود.
با سپاس از کتابراه
نسیم افتخار
۱۴۰۲/۰۵/۲۱
وقتی یکی از دوستانم کتاب زمزمه‌های چرنوبیل رو برام معرفی کرد، احساس کردم آمادگی خوندنش رو ندارم و فعلا نمی‌تونم این حجم از اتفاقات تلخ و سنگین رو تحمل کنم. ولی وقتی کامنتهای کتاب شیفتگان مرگ رو‌خوندم دیدم یکی از دوستان نوشته این کتاب می‌تونه پیش زمینه خوبی برای کتاب چرنوبیل باشه. برای همین پادکست و رو گوش دادم به نظرم با وجود حقایق تلخ و آزار دهنده ارزش شنیدن و فهمیدن حقیقت رو اونم از زبان کسانی که لمس و درک کردن، داشت. همون طور که دوستان هم گفتن درکتاب، ما دو دسته افراد داشتیم کسانی که شیفته مکتب و ایدئولوژی بودن و کسانی که در شوروی به دنیا اومده بودن و در واقع انتخابی نداشتن ولی به خاطر جبر روزگار و شرایط طاقت فرسای زندگی هر دو گروه به نوعی پوچی و فروپاشی رسیده بودن.
با مطالعه این کتاب باز هم به این نتیجه رسیدم که هیچ مکتبی ارزش اینو نداره که انسانی به خاطرش، موجب اذیت و آزار قرار بگیره و کسانی که تحت تاثیر این افکار قرار گرفتن به مرور زمان متوجه شعارهای تو خالی حزب‌ها میشن ولی دیگه چه فایده
گلنوش صامت
۱۴۰۱/۰۹/۲۸
سلام،
«شیفتگان مرگ» همانند کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد»، دیگر اثر سوتلانا آلکسیویچ، گردایه‌ای از مصاحبه‌های وی با افرادیست که ویژگی مشترکی دارند و آن ویژگی در این کتاب، اقدام به خودکشی است.
مصاحبه شوندگان از اقشار و سنین گوناگون انتخاب شده اند؛ برخی انقلابیون شیفته کمونیست هستند و بعضیشان چشم و
خود را در دوران حکومت اتحاد جماهیر شوروی به جهان گشوده‌اند، عده‌ای از زندگی سخت تاریک در دوران حکومت شوروی به تنگ آمده و دست به خودکشی زده‌اند و بعضی از دیدن فروپاشی شوروی، حکومتی که به آن ایمان راسخ داشته اند، ناامید شده و میخواهند به زندگی خود پایان دهند و نیز دلایلی دیگر...
از وصف جزئیات داستان‌های گفته شده در کتاب می‌پرهیزم و حق شک به درستی و صداقت نویسنده و مصاحبه شوندگان در نقل داستان هایشان را برای خود محفوظ میدارم چرا این کتاب برای بدست آوردن یک نگاه نسبتا جامع به دوران شوروی کافی نیست و دیدی گسترده به ابعاد گوناگون حکومت شوروی ندارد و زیست عده‌ای محدود از مردم یک سرزمین می‌پردازد. به نظرم این کتاب نکات آموزنده و جالب و در خور توجه دارد.
M R
۱۴۰۱/۰۹/۱۲
کتاب بسیار بسیار تلخ و دردآوری بود. کتابهای زیادی در مورد زندگی مردم در شوروی کمونیستی خوندم اما این یکی حقیقتا متاثر کننده ترینشون بود. چیزی که بیشتر ازهمه آزار دهنده ست اینه که ایدئولوژی چطور میتونه مسیر زندگی هزاران و حتی میلیونها نفر انسان رو تحت تاثیر قرار بده وواقعا چه کسی پاسخگوی هزینه مادی ومعنوی آدمهای بیچاره‌ای ست که در راه اون فدا شدن؟ و از همه بدتر این چرخه باطل ایدئولوژی گرایی متوقف نمیشه و هراز چندگاهی از یه گوشه دنیا دوباره نمایان میشه. انگار نه انگار که اصل و اساس همه شون والبته عاقبت شون هم یکی است. جالب اینکه همه شون در تمام دوران‌ها مدعی نجات و سعادت و خوشبختی نوع بشر هستند و دقیقا با همین شعارها انسان رو به بند اسارت و بدبختی میکشن. با وجود اینکه بسیار علاقمند به تاریخ بخصوص معاصر هستم و همیشه توصیه میکنم، اگه حال روحی خوبی ندارید به هیچ وجه خوندن این کتاب رو بهتون توصیه نمیکنم.
م مسعودی
۱۴۰۱/۰۹/۰۱
کتاب متفاوتی بود و شاید اگر صوتی نبود هرگز به پایان نمی‌رساندنش. اگر چه داستان‌های واقعی از سرگذشت افرادی بود که زندگی را تنها از یک یا چند بعد انگشت شمار زیسته بودند و به اندازه‌ای مغز خود را به روی واقعیات متنوع زندگی بسته بودند که رو در رو شدن با تغییرات اجتناب ناپذیر زندگی پیکره باورهایشان را و در هم می‌ریخت تحمل دگرگونی‌ها را نداشتند. در مورد پسر نابغه‌ای که آموزش غلط مادر به افسردگی و پوچی رسانده بودش انصافاً تلنگری است برای اندیشیدن به رفتاری که با فرزندان داریم و تاثیرش در دیدگاه شان به زندگی در بزرگسالی. جامعه خشک و دگم کمونیستی حاصلی جز سرخوردگی و استیصال و نهایتاً نا امیدی به دنبال ندارد و حضور در اجتماع پرنشاط و صمیمی یقیناً امید به زندگی و کار و تلاش و به دنبالش پیشرفت و رضایت را به ارمغان می‌آورد. شاید روزگاری این وقایع را دور از سرزمین خودمان می‌دانستیم اما امروز با صنعتی شدن جوامع و رنگ باختن معنویت جای سپاس است از نویسندگان مسئولی که در این مورد تحقیق می‌کنند و با جمع آوری مستندات راه گشای جامعه هستند. ممنون از اجرای خوب و صد البته ممنون از کتاب راه برای این نیاز سنجی به هنگام🙏🌹
نرمین صوفی
۱۴۰۱/۰۸/۰۷
درکل بد نیست اما برای کسانی به سلیقه‌ی من اصلا خوب نیست‌ی سری خاطرات مشمئزکننده دوران و حشتناک کمونیسم. بچه‌ای که مدفوع خودش رو ازفرط گرسنگی میخوره. پیرمردی که پشت کامیون سربازا ازفرط استیصالخودشو دارمیزنه. و بدترازاین که زنی بچه به بغل شاهد این صحنه س... پسرنوجوان با استعدادی که خودکشی میکنه و تو دسشویی خونش خودشو ازکانال هواکش با کمربندحلق اویزمیکنه... پدری که مردن درجبهه‌ی جنگ رو برای دو فرزندش ارزو میکنه واون رونشانه‌ی غرورخودش میدونه وهزارتا خاطره‌ی ترسناک دیگه که باعث میشه خواننده احساس پوچ بودن کنه. چجوریه که یک یاچندتا ادم دیوانه‌ی معلوم الحال میتونن بابشریت اینکارهارو بکننو بدتراینکه هزاران و میلیون‌ها انسان دیگه دنباله رو و مرید این ادمهاباشن به طوریکه اونهارو خداوندگارخودشون بدونن. من که اصلا احساس خوبی ازشنیدنش نداشتم و تو فصل ۳ کتاب کلا ازکتابخانه م حذفش کردم هیچ تمایل به شنیدنشون ندارم.. بااینکه صدای راوی بسیار دلنشین و مناسب بود و نوع نگارش خوب بود محتوای کتاب بنظرم پوچ و تو خالی بود مثل مغزتموم کسایکه همچین خاطراتی رو برای خودشون و دیگران ساختن لطفاکتابهای نشاط اوردیگه‌ای که عامه پسند باشه اخرهفته‌ها بزارید ممنون ازکتابراه و ناشر عزیز
سلمان بهمن دار
۱۴۰۲/۰۷/۰۶
بارها موقع انتخاب کتاب‌ها از روی شیفتگان مرگ رد شدم و هر بار نظرم رو به خودش جلب می‌کرد ولی اینبار با خوندن نظرات تصمیم گرفتم این کتاب رو گوش کنم که بنظرم در مجموع کتاب خوبی بود و دو جنبه عمومی و جنبه شخصی داشت، جنبی عمومی اثرات تصمیم گیری‌های کلان و ایدئولوژی‌ها و همینطور پیروی کردن کور کورانه بر زندگی افراد و جنبه شخصیش اثرات حرفها و رفتار ما به عنوان پدر ومادر، دوست و یا همسایه بر زندگی اطرافیان ما هست که ارزش گوش دادن این کتاب رو داره، در جایی از نظرات خوندم که شوروی کمونیسم خیلی هم بد نبوده چون جلوی آلمان نازی رو گرفته اما نباید فراموش کنیم که این شوروی بود که با حمله به بخش‌هایی از اروپا و تصرف اون باعث تحریک آدم دیوانه‌ای مثل هیتلر شد و در پی اون علیرغم بی طرفی ایران در تجاوزی آشکار به ایران حمله کردو این مقابله به قیمت نابود کردن خیلی چیزها بود...
امیرحسین فراهانی
۱۴۰۱/۰۸/۱۲
هر بخش کتاب صحبت با یکی از اهالی شوروی سابق است که یا از خودکشی جان به‌در بردند و یا از عزیزی که در اثر خودکشی جان باخت می‌گوید.
راستش کتاب دیگری از این نویسنده نشان کرده بودم و این کتاب را به‌اشتباه انتخاب کردم. با توجه به موضوع کتاب تا میانه‌های کتاب از انتخابش مطمئن نبودم و حتی پشیمان شده بودم
چراکه تحمل این‌همه درد و تلخی سخت بود اما داستان‌ها بسیار جذاب بود و تا حد زیادی آشنا. خلاصه نتوانستم از شنیدنش دست بکشم. شیء شدن انسان بسیار آزاردهنده بود اما بااین‌وجود فکر می‌کنم با ذهنیات مردم روسیه بیشتر آشنا شدم. یکی از داستان‌ها از این می‌گفت که برای مردم روسیه مرگ خیلی آشناست و به گمانم درست می‌گفت. برایم جالب بود که با وجود این‌همه مذهب از زندگی آن‌ها حذف شده بود رگه‌های پررنگی از مذهب و حتی خورا آفات در تفکرشان دیده می‌شد.
گوینده خوب بود و از اواسط کتاب بهتر شد.
مرضیه دردشتی
۱۴۰۱/۰۸/۲۹
سلام. کتاب خیلی خوبی بود. البته بسیار دردناک و ملال آور بود. با اینکه خیلی خوب نوشته شده بود ولی به زور تا آخرش رو گوش دادم چون بسیار غم انگیز و ناراحت کننده بود. اصلاً آدم باورش نمیشه که در شوروی کمونیستی اوضاع اینجوری بوده، اینقدر سخت و زجر آور!!! فکر می‌کنم اگه مردم ایران این کتاب رو بخونن خیلی براشون خوب باشه چون متوجه میشن که علیرغم مشکلاتی که وجود داره ولی یه سری باورها در مردم هست و خدایی وجود داره که زندگی رو برای اونها خیلی بهتر و شیرین تر میکنه. زندگی بدون خدا، زندگی بدون امید، زندگی نیست، مردیست. انسان‌ها اگر امید به زندگی نداشته باشند این دنیا برای آن‌ها جای خوبی نیست و با مشکلات زیادی روبرو می‌شوند. مردم شوروی سابق در وضعیت ذهنی و روحی بسیار بدی زندگی می‌کردند و این به نسل‌های بعد از آن‌ها نیز منتقل شده است.
محمدعلی کلوندی
۱۴۰۲/۰۶/۰۵
خانم الکسیویچ درکتاب‌های خود به جنبه‌های منفی حزب کمونیست شوروی می‌پردازد وکتاب هایش مستند وبرپایه تحقیقات میدانی است که نقطه قوت کتاب است ودر مورد جنایت‌ها واتفاقات وحشتناکی که حزب کمونیست رقم زده است شکی نیست ودر این کتاب با زندگی افرادی آشنا میشویم که هرکدام به نحوی با حزب کمونیست در ارتباط و به بوده‌اند بعداز فروپاشی شوروی دست خود کشی میزنند اما در کنار تمام جنبه‌های منفی وتاریک این حزب من به دومسئله اشاره میکنم تا بگویم هر حزب وجریانی هرچقدر هم دژخیم و وحشتناک باشد نکات مثبتی هم دارد؛ مسئله اول مقاومت شوروی درمقابل آلمان نازی در جنگ جهانی دوم است که موجب شکست هیتلر می‌شوند وخدمت بزرگی به بشریت می‌کنند ومسئله دوم هم شروع مسابقه فضایی با آمریکا با فرستادن گاگارین به فضا آغاز می‌کند وزمینه پیشرفت دانش میشوند
Sepid Mmm
۱۴۰۲/۰۱/۱۹
کتاب خوبی بود ولی بیش از اندازه تاریک بود من فکر میکردم کارخانه آدم کشی نازی‌ها در کتاب کتابدار آشویتس دیگر بدترین است ولی واقعا بدترین هارو اینجا شنیدم.
برای کسایی که مشکلات روحی دارن خوندن این کتاب اصلا توصیه نمیشه و کتاب برای بالای ۱۵ سال است چون ممکنه احساست نوجوانان و عقیده اینارو تحت تاثیر
قرار بده
کتاب درواقع برگرفته از مصاحبه‌های گوناگون با افرادی است که قصد خودکشی داشته‌اند و دارند و گاها داستان‌ها از نظر یه دانای کل بیان میشد درواقع از اون حالت اول شخص که فرد داره تعریف میکنه خارج میشه و یکی دیگه آنچه که می‌دیده رو میگه... و این گاها یه سردرگمی ایجاد می‌کرد
لذت گوینده و موسیقی داستان همه بسیار مناسب بودند ولی من این سبک تاریک از داستان هارو بیشتر دوست دارم خودم بخونم تا اینکه گوش بدم
MoonRiver
۱۴۰۱/۱۰/۱۰
تلخ، واقعی و افسرده کننده
وقتی از یه اعتقاد یا یه شئ که ساخته تفکرات یه انسان مثل خودمون و یا حتی از یه فرد دیگه برای خودمون بت بسازیم، بپرستیدمش، مثل یه مفهوم مقدس بهش نگاه کنیم، ارزشی بهش بدیم که فاقدشه، بدون هیچ نقص و زشتی صفت عالی رو براش متصور بشیم،
امّا لحظه‌ای که متوجه خلل و فرج‌ش میشیم،
در مرحله اول با تمام قوا منکرش میشیم، شده ثروت، آبرو حتی عزیزامون رو فدا میکنیم، با این ذهنیت که هدف بزرگه و ذهن محدود قادر به درکش نیست، تا آرامش ذهنی و تعادل زندگی حقیرمون حفظ بشه و درنهایت بجایی میرسیم که مجبوریم حقیقت رو کنار بذاریم و با واقعیتِ تلخ روبرو بشیم، نتیجه‌ش چی ازمون باقی مونده جز باتلاقی از پوچی، جز سردگمی، جز شک کردن به تک تک ازای اطراف‌مون در باقی زندگی که معلوم نیس تا کِی بتونیم ادامه بدیم؟
آبتین حاجی پور
۱۴۰۲/۱۲/۰۳
شیفتگان مرگ بیش از هر چیزی تحلیلی ترسناک از روان‌شناسی اجتماعی جوامع سوسیالیستی است که تا خرخره در نکبت و توهم غرق شده‌اند و آنقدر حجم فلاکت روزگار بر دوش آنان سنگینی می‌کند که به نوعی جنون جمعی مبتلا می‌شوند. جنونی همگانی که در خصیصه بنیادین و ابتدایی آن دل‌خوش نمودن به اینده‌ای مبهم ولی آرمانی که است همگان در آن به رفاه و برابری دست می‌یابند اما تنها چیزی که نصیب این مردم می‌شود پوچی عمیقی است که به صورت شوق به خودکشی، آدم فروشی، شکنحه، انزوا و پوچ انگاری زندگی منتهی می‌شود‌.
اما در میان همه خاطراتی که در این کتاب نقل شد هیچکدام به اندازه این عبارت لرزه بر اندام نمی‌اندازد: 《 زنی در خیابان مرده بود، کودک خردسالش در کنارش می‌نالید و گریه می‌کرد که‌ای مادر برخیز من گرسنه ام》.
نازيلا هادی نژاد
۱۴۰۱/۰۸/۱۷
من از این کتاب چه از لحاظ نویسندگی و داستان پروری و چه از لحاظ خوانش هیچگونه ایرادی نمیتوانم بگیرم زیرا نویسنده با خلاقیت تمام سرگذشت افراد را بصورت داستان قابل فهم و درک درآورده و برای هر کدام از سرگذشتها شروعی زیبا و متفاوت نوشته و مشخص است که زحمت و زمان بسیاری برای جمع آوری مطالب صرف شده است. و
چیزی که در این کتاب آزار دهنده است تلخی بیش از حد سرگذشت افراد است که متاسفانه واقعی است از رنجی که آن‌ها کشیده‌اند حکایت می‌کند که بعضی از آن‌ها خارج از تصور ماست اینکه انسانهایی هستند که بخاطر حکومت نالایق کشورشان به چنین درد‌هایی مبتلا شده‌اند واقعا دردناک است. با گوش دادن به کتاب شیفتگان مرگ به عمق فاجعه کمونیست پی میبریم
مشاهده همه نظرات 85

راهنمای مطالعه کتاب صوتی شیفتگان مرگ

برای دریافت کتاب صوتی شیفتگان مرگ و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.