معرفی و دانلود کتاب صوتی سکوت دریا

معرفی کتاب صوتی سکوت دریا

سکوت چگونه به یک سلاح جنگی تبدیل می‌شود؟ کتاب صوتی سکوت دریا نوشته‌ی ژان بروله (ورکور) زندگی پیرمرد و دختری در جنگ جهانی دوم را به تصویر می‌کشد که مجبورند افسری آلمانی را در خانه خود بپذیرند و تنها یک راه برای نشان دادن مخالفت خود دارند: سکوت! این اثر بارها مورد اقتباس قرار گرفت و تحسین منتقدان بسیاری را به دست آورد.

درباره کتاب صوتی سکوت دریا:

دولت آلمان در زمان جنگ جهانی دوم، تصمیمی گرفت که برای دشمنانش تحقیرآمیز بود: نیروهای آلمانی بعد از تصرف یک کشور می‌توانستند در خانه‌های مردم آن زندگی کنند. بعضی از ساکنین این کشورها خانه‌های خود را رها کرده بودند در حالی که بسیاری از آن‌ها جایی را برای رفتن نداشتند، به همین دلیل تصمیم دولت آلمان معمولاً به همزیستی نیروهای مهاجم و مردم عادی منجر می‌شد. کتاب صوتی سکوت دریا (Le Silence de la mer) روایت یکی از این زندگی‌هاست، افسری آلمانی به نام ورنر قرار است برای مدتی نامعلوم با پیرمردی فرانسوی و برادرزاده‌اش همخانه شود.

مارسل ژان بروله که با نام مستعار ورکور (Vercors) کتاب‌هایش را منتشر می‌کرد، این رویارویی را به شیوه‌ای هنرمندانه نشان می‌دهد. ورنر آلمانی، افسری جوان و شیفته ادبیات فرانسه است. تمام مدت درباره آثار نویسندگان و شاعران فرانسوی حرف می‌زند، فرهنگ غنی این کشور را ستایش می‌کند و همانطور که حضورش را به صاحبان خانه تحمیل کرده، از آرزوهای دور و درازش برای پیوند فرانسه و آلمان می‌گوید. ورنر که روحیه‌ای هنرمندانه دارد، به دلیلی نامعلوم جنگ را راهی برای پیوند ملت‌ها می‌داند در حالی که پیرمرد و برادرزاده‌اش با او موافق نیستند و در مقابل تمام تلاش‌های او سکوت می‌کنند.

کتاب سکوت دریا در سال 1942 توسط انتشارات نیمه‌شب منتشر شد، یک انتشاراتی زیرزمینی که به جبهه مقاومت فرانسه تعلق داشت و سعی داشت روحیه مبارزه را در مردم تقویت کند. سکوت دریا به‌سرعت به نماد مقاومت ذهنی در برابر اشغالگران آلمانی تبدیل و در فرانسه تحت اشغال آلمان نازی پخش شد. پیام این کتاب روشن است: مقاومت کنید، پیروز جنگ ما هستیم. اما این چیزی است که ورنر جوان آن را نمی‌داند. او مصرانه به سخنرانی‌های شبانه‌اش ادامه می‌دهد، اما میزبانانش همچنان در جبهه سکوت می‌جنگند و آلمان هر روز سرزمین‌های بیشتری را فتح می‌کند. این وضعیت تا زمانی ادامه دارد که ورنر برای ملاقات هم‌رزمانش به سفر می‌رود و آن‌جا با واقعیت جنگ آشنا می‌شود...

در نکوداشت کتاب سکوت دریا:

- نه‌تنها یک اثر داستانی برجسته، بلکه یک گزارش درخشان از مقاومت فرانسه است. (French Review)

اقتباس‌های سینمایی و نمایشی از کتاب سکوت دریا:

نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان بسیاری از کتاب سکوت دریا الهام گرفته‌اند و این جریان تا امروز هم ادامه دارد. مشهورترین آن‌ها فیلم خاموشی دریا، ساخته ژان - پیر ملویل است که در سال 1949 اکران شد.

شبکه بی‌بی‌سی نیز در سال 1946 اقتباسی از این کتاب ساخت که بخشی از اولین برنامه شبانه آن پس از پایان جنگ جهانی دوم بود. دومین اقتباس تلویزیونی انگلیسی‌زبان باز هم توسط بی‌بی‌سی در سال 1981 ساخته شد. جان کروتر نیز نمایشی از کتاب با عنوان گفتگو در شب را در تئاتر پیترهاوس کمبریج به روی صحنه برد.

در سال 2004 نیز یک فیلم تلویزیونی فرانسوی‌زبان به نام Le Silence de la Mer ساخته شد که توانست جایزه بهترین فیلم تلویزیونی، بهترین بازیگر زن و بهترین موسیقی را به دست آورد.

کتاب صوتی سکوت دریا برای چه کسانی مناسب است؟

شنیدن این کتاب صوتی به علاقه‌مندان ادبیات فرانسه، طرفداران داستان‌هایی که در دوران جنگ جهانی دوم روایت می‌شوند و همین‌طور اشخاصی که قصد دارند نگاه تاریخی خود را گسترش دهند پیشنهاد می‌شود.

با ژان بروله بیشتر آشنا شویم:

ژان بروله (Jean Bruller) نویسنده فرانسوی است که در طول جنگ جهانی دوم علیه آلمان و متحدانش جنگید. بروله بعد از زخمی شدن در جنگ به خانه برگشت و با همکاری همفکرانش انتشارات «مطبوعات نیمه شب» را بنیان نهاد. او به عنوان یکی از چهره‌های کلیدی در ادبیات مقاومت فرانسه شناخته می‌شود. وی در طول فعالیت نویسندگی خود پنج کتاب تالیف کرد که معروف‌ترین آن‌ها "سکوت دریا" است.

در بخشی از کتاب صوتی سکوت دریا می‌شنویم:

شبی رفته بودم به اتاق خودم در طبقه بالا که توتون بیاورم. صدای نواختن هارمونیوم به گوشم رسید. کسی مشغول اجرای پری لود شماره هشت باخ بود. همان که برادرزاده‌ام تا پیش از فاجعه اشغال، آن را تمرین می‌کرد. دفترچه نوت روی همین صفحه گشوده مانده بود و او در تمام این مدت حوصله نکرده بود تا تمرین را از سر بگیرد. من از اینکه برادرزاده‌ام دوباره دست به کار شده بود، هم شادمان بودم و هم متعجب. کدام انگیزه درونی توانسته بود او را دوباره به شوق بیاورد؟

اما برادرزاده‌ام نبود که ساز می‌نواخت. او همچنان در مبل راحتی خود نشسته و مشغول کارش بود. نگاهش با نگاهم تلاقی کرد و کوشید پیامی به من بدهد که مفهوم آن را در نیافتم. توجه‌ام به پشت خمیده بر ساز افسر جلب شد. به گردن آویخته‌اش، به دستان عصبی بلند و ظریف او و انگشتانی که چنان روی شستی‌های هارمونیوم جابه‌جا میشد که گویی هرکدام‌شان موجودی مستقل است.

فهرست مطالب کتاب صوتی