معرفی و دانلود کتاب صوتی زندگی من با چه گوارا

معرفی کتاب صوتی زندگی من با چه گوارا

کتاب صوتی زندگی من با چه گوارا نوشته‌ی هیلدا گادئا، روایتی کمتر شنیده شده از زندگی خصوصی چریک و مبارز انقلابی آرژانتینی‌ست که همسر اول او خاطرات پنج سال از زندگی مشترک‌شان را با جزئیات دقیق بیان می‌کند.

درباره کتاب صوتی زندگی من با چه گوارا:

همسر اول چه گوارا، هیلدا گادئا در کتاب صوتی زندگی من با چه گوارا (My Life with Che: The Making of a Revolutionary) چهره‌‌ای شخصی و صمیمی از یک شخصیت افسانه‌ای ترسیم می‌کند و جنبه‌های کمتر شناخته شده او را به عنوان یک فرد عاشق، یک فیلسوف، یک خواستگار و پدری مهربان نشان می‌دهد.

ارنستو چه گوارا و هیلدا گادئا به عنوان تبعیدی‌های سیاسی در کشور گواتمالا همدیگر را ملاقات کردند و آشنایی آن‌ها سبب ازدواج و تولد دخترشان شد. اما زندگی آن‌ها همواره با خطرات و ماجراجویی‌های فراوانی همراه بود؛ چرا که خود هیلدا نیز همچون ارنستو شخصیتی انقلابی داشت و همواره همسرش را برای مبارزات مختلف تشویق می‌کرد.

کتاب زندگی من با چه گوارا روایتی جذاب و دلنشین از زندگی مشترک این دو فرد است که لحظات شاد و پرهیجان زیادی دارد و البته تمامی فراز و فرودهای زندگی گادئا با گوارا را نشان می‌دهد. البته آن‌ها پس از پنج سال زندگی مشترک در سال 1959 از همدیگر جدا شدند.

ارنستو چه گوارا (Che Guevara) که بود؟

او پزشک، نویسنده، رهبر چریک، دیپلماتی مارکسیست و نظریه‌پرداز نظامی آرژانتینی بود که یکی از برجسته‌ترین چهره‌های انقلاب کوباست و امروزه نام و شمایل او به عنوان یکی از نمادهای انقلابی و بشردوستانه شناخته می‌شود و در فرهنگ عامه نیز تاثیرات فراوانی گذاشته است.

ارنستو که به اِل‌چه نیز شهرت دارد. در سنین جوانی وقتی به عنوان دانشجوی پزشکی به سراسر آمریکای جنوبی سفر کرد، با دیدن فقر، گرسنگی و بیماری زیاد مردم، به یک فرد انقلابی و رادیکال تبدیل شد و پس از آن بود که مبارزات خود را شروع کرد و همراه با رهبران بزرگی همچون فیدل کاسترو به فعالیت‌های سیاسی‌اش ادامه داد و در این مسیر نیز جانش را از دست داد.

نکوداشت‌های کتاب صوتی زندگی من با چه گوارا:

- خاطراتی دقیق و روشن از همسر اول یک شخصیت انقلابی. این کتاب نگاهی هوشمندانه و لطیف به جنبه انسانی چه گوارا دارد. (Kirkus)

- کتابی ملموس و واقعی از گادئا که احساسات مختلف خود را در کنار چه گوارا بیان کرده و از جزئیات زندگی عاشقانه و پرتلاطم خود سخن می‌گوید. (آسوشیتدپرس)

- این یک کتاب مهم برای هر کسی است که می‌خواهد درک بیشتری از چه گوارا انقلابی فقید آرژانتینی داشته باشد. اثری صمیمی و بدون سانسور که زندگی شخصی و ماجراجویی‌های چه گوارا را به خوبی نشان می‌دهد. (جان لی اندرسون، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز برای کتاب چه گوارا: یک زندگی انقلابی)

- داستان زندگی گادئا به اندازه شوهرش شناخته نشده است اما از بسیاری از جهات او داستان خارق العاده‌تری دارد؛ او یک پناهنده سیاسی از پرو بود، دوبار تبعید شد و پلیس به خاطر عقاید سیاسی‌اش بارها او را اذیت کرد. کتاب زندگی من با چه گوارا روایتی جذاب از زندگی یک فرد انقلابی‌ست که برای رسیدن به هدف خود، هرکاری را انجام داده است. (نیکلاس کوزلوف، نویسنده)

کتاب صوتی زندگی من با چه گوارا برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از شنیدن زندگینامه رهبران بزرگ تاریخ لذت می‌برید و دوست دارید اطلاعات تاریخی خود را افزایش دهید، این کتاب به شما پیشنهاد می‌شود.

با هیلدا گادئا بیشتر آشنا شویم:

او یک نویسنده، اقتصاددان و رهبری کمونیست بود که به عنوان اولین دبیر اقتصادی زن در کمیته ملی اجرایی اتحاد انقلابی مردمی آمریکا در پرو فعالیت می‌کرد اما به خاطر فعالیت‌های سیاسی در سال 1948 تبعید شد.

هیلدا گادئا (Hilda Gadea) سال‌ها به عنوان یک اقتصاددان در دولت گواتمالا کار کرد و بعدها مدتی نیز در مکزیک و کوبا زندگی کرد. گادئا چه در زمان زندگی با چه گوارا و چه پس از جدایی از او، همواره عقاید انقلابی خود را داشت و سرانجام در سال 1974 میلادی در هاوانا درگذشت.

در بخشی از کتاب صوتی زندگی من با چه گوارا می‌شنویم:

علی‌رغم این حقیقت که ما به خاطر دفاع از انقلاب خیلی سرمان شلوغ بود، از کنکاش و تجزیه و تحلیل مسائلی که هر روز اتفاق می‌افتاد، غافل نبودیم. مردم مسلح نبودند و به غیر از پورتابریو که زنی به نام هایدی‌گودو، تعدادی از کارگران را سازماندهی کرد و تعدادی از تهاجمات را دفع کرده بود، هیچ کوشش دیگری برای به خدمت درآوردن مردم برای پشتیبانی صورت نگرفته بود. ما سقوط دولت را پیش بینی می‌کردیم و این موضوع دل ما را به درد می‌آورد؛ مخصوصا ارنستو خیلی ناراحت بود. او معتقد بود اگر مردم مسلح می‌شدند، حمله به راحتی دفع می‌گردید.

بنابراین وی مقاله‌ای نوشت؛ متن مقاله را ساعت سه یا چهار بعد از ظهر برای من خواند و آن را «من سقوط خاکوبوآربنس را می‌بینم» نام‌گذاری کرد. این مقاله در حدود ده، دوازده صفحه بود؛ متاسفانه من فقط یک کپی از آن را تهیه کردم و اصل آن را ارنستو پیش خودش نگه داشت.

شرایط به خصوصی که بعدها بر ما حاکم شد، مشخص می‌سازد که چرا هر دو نسخه این مقاله ناپدید شد. نسخه‌ای که دست من بود توسط پلیس گواتمالا سوزانده شد. پلیس تمام دارایی من را مصادره کرد که به تبع تمام نوشته‌های من هم در آن بود؛ آن‌ها تمام اتاق من را قبل از زندان رفتنم مورد بازرسی قرار دادند.

فهرست مطالب کتاب صوتی