معرفی و دانلود کتاب صوتی زمستان بیشازده
برای دانلود قانونی کتاب صوتی زمستان بیشازده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی زمستان بیشازده
شخصیت اصلی کتاب صوتی زمستان بیشازده اثر فاطمه نفری، نوجوانی است که در جریان انقلاب و مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و در یک پروسه مرد شدن قرار میگیرد و بزرگ میشود.
کتاب صوتی «زمستان بیشازده» در 15 فصل گردآوری شده است. بخشی از کتاب به واگویههای رضا، شخصیت داستان مربوط میشود که بنا به خواست مهندس، شخصیت دیگر داستان قرار است میکروفیلمی را به شخص دیگری برساند. ترس از نیروهای ساواک و دستگیر شدن همان طور که مهندس دستگیر شده بود، دلیل واگویههایی بود که رضا را به شک و تردید میکشاند که آیا این کار را انجام بدهد یا نه. به فکر فرو رفتن رضا و به یاد آوردن آنچه که مهندس برای او و خواهرش رعنا انجام داده بود و لطفهایی که در حقشان میکرد باعث شد که وی از انداختن میکروفیلم در آب انبار پشیمان شود و تلاش کند با وجود همه ترس و استرسی که دارد، کاری را که از او خواسته شده است انجام دهد.
در بخش دیگری از این رمان، داستان رضا و دو پسربچه دیگر به نامهای فرید و محسن مطرح است که گویی فرید و پدرش از افراد طرفدار نظام شاهنشاهی بودند و گزارش کسانی را که به در و دیوار اعلامیه میچسباندند به ساواک میدادند. در بخشی از کتاب بحث و مشاجرهای میان رضا و محسن با فرید صورت میگیرد که با وی به اتهام راپورتدهی به ساواک به مشاجره میپردازند.
این رمان برای گروه سنی نوجوان با محوریت انقلاب اسلامی نوشته شده است و قهرمان داستان، از یک انقلاب بیرونی به یک انقلاب درونی میرسد و انقلاب اسلامی و وقایع مرتبط با این رویداد تاریخی منجر به ایجاد تحول در شخصیت اصلی داستان میشود. این تحول در شخصیت داستان اتفاقی است که در سالهای انقلاب بسیار شاهد آن بودیم که افراد در سیر مبارزات انقلاب دگرگونه و متحول میشدند.
در بخشی از کتاب صوتی زمستان بیشازده میشنویم:
«شازده که اوج گرفت دستم را سایبان چشمم کردم تا پروازش را قشنگ ببینم محشر بود، عجب پروازی میکرد! میارزید که پول یک ماه کارگریام را بدهم و او را بخرم، هرچقدر هم که مامان غر میزد، میارزید!
صدای دادهای مامان که آمد، به خودم آمدم.
رضا... با توام... دو ساعت است آنجا چه غلطی میکنی؟ ناشتایی خورده نخورده رفتی با آن کفترها ور میروی؟ بیا برو مغازه مش رمضان ببین آقات را پیدا میکنی یا نه؟
پریدم لبه پشت بام و به حیاط نگاه کردم. مامان دست به کمر ایستاده بود و بالا را نگاه میکرد، گفتم: من نمیروم! همین دیروز هم به خاطر شما رفتم، الکی گفت تلفن قطع است! من دیگر رویم نمیشود بروم، هر وقت قرضش را دادیم، میروم و مثل آدم تلفن میکنم!
مامان چادر قهوهای گلریزش را بست دور کمرش و جارو را برداشت تا حیاط را جارو بزند. صدایش آرامتر شد.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی زمستان بیشازده |
نویسنده | فاطمه نفری |
راوی | مهرداد مهمان دوست |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
ناشر صوتی | گروه فرهنگی سماوا |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۵ ساعت و ۳۸ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتاب مذهبی انقلاب دفاع مقدس نوجوان |