معرفی و دانلود کتاب صوتی روزی که رهایم کردی

معرفی کتاب صوتی روزی که رهایم کردی

کتاب صوتی روزی که رهایم کردی نوشته‌ی النا فرانته، به روایت لحظات زیبا و حیرت‌آور رابطه‌ای عاشقانه همراه با فراز و نشیب‌های آن می‌پردازد. این اثر برای مدت طولانی در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز قرار گرفته و یکی از نامزدهای جایزه‌ی ویارجو بوده است.

درباره‌ی کتاب صوتی روزی که رهایم کردی:

کتاب روزی که رهایم کردی (The Days of Abandonment)، رمانی پراحساس و حیرت‌آور به قلم النا فرانته (Elena Ferrante) است که نخستین‌بار در سال 2002 منتشر شد و در مدت زمان کمی به فروش بسیار بالایی دست یافت و خوانندگان خود را با داستان شوک‌آور و جذاب خود محسور کرد. هم‌چنین فیلمی براساس این کتاب در سال 2005 ساخته شد.

خلاصه‌ی کتاب صوتی روزی که رهایم کردی:

اولگا شخصیت اصلی این رمان درخشان در کمال ناباوری و حیرت می‌فهمد که شوهرش پس از 15 سال زندگی مشترک می‌خواهد او و فرزندانش را ترک کند. این موضوع موجب دگرگونی اولگا می‌شود و او را به منجلاب نابودی می‌کشاند. اولگا که تا قبل از این رویداد خود را زنی روشن‌فکر، به‌روز و مدرن می‌دانست پس از این اتفاق که ضربه‌ی روحی و عاطفی بسیاری به او وارد کرد، در می‌یابد که تا چه حد به زن همسایه‌ی قدیمی خود در دوران کودکی شبیه شده است.

او تصمیم می‌گیرد به یاری یک دوست در این مسیر دشوار، تار و پود درونی خود را کنکاش کند و در این راستا به روایت سیر زندگی خود بپردازد. در حقیقت این کتاب صوتی روایتی عاطفی و عاشقانه است که چهره‌های دیگری از عشق را برای شما شرح می‌دهد.

النا فرانته را بیشتر بشناسیم:

النا فرانته نویسنده‌ای ناشناس است که نام حقیقی خود را پنهان کرده و نام اصلی او برای هیچ کسی مشخص نیست، به همین دلیل او را نویسنده‌ای مرموز می‌نامند. او با آثارش بازار کتاب را در دست گرفت و کتاب‌هایش به صورت میلیونی به فروش رفته و به زبان‌های گوناگونی ترجمه شده است. فرانته با کتاب‌های بی‌نظیرش توانسته نام خود را در بین 100 شخصیت برجسته‌ی جهان در سال 2016 در نشریه تایم قرار دهد. او همچنین نامزد جایزه‌ی بوکر و برنده‌ی مدال طلای جایزه‌ی ناشر مستقل نیز شده است. از دیگر آثار فرانته می‌توان به کودک گمشده، روزهای رهایی، آزار عشق و دختر گمشده اشاره کرد.

در قسمتی از کتاب صوتی روزی که رهایم کردی می‌شنویم:

به خودم گفتم درد بس است. می‌بایست انتقامم را بدوزم به لب‌های شادی شبانه‌شان. من زنی نبودم که زیر ضربه‌های وانهادگی و غیبت بشکند، تا دیوانه شود، تا بمیرد. فقط چند تراشه ازم کنده شده. به‌جز آن، خوب بودم. کامل بودم، کامل باقی می‌ماندم. با کسی که بهم بدی کرده همان کار را می‌کنم. من هشت شمشیرم، من زنبوری‌ام که نیش می‌زند، من مار سیاهم. من آن حیوان رویین‌تنم که از آتش گذشت و نسوخت.

فهرست مطالب کتاب صوتی