معرفی و دانلود کتاب صوتی خال سیاه عربی: سفرنامه حج

معرفی کتاب صوتی خال سیاه عربی: سفرنامه حج

حامد عسکری در کتاب صوتی خال سیاه عربی، روایت خاطرات کودکی‌اش و فهمش از خدا را به سفرنامه‌ی حج تمتع‌اش در سنین جوانی گره زده تا از آن کودکی و خامی تا این بلوغ و پختگی، درکش از خدا و معبود را به عنوان یک پسرک دهه شصتی تربیت‌یافته در دل فرهنگ ایرانی نشان دهد.

درباره‌ی کتاب صوتی خال سیاه عربی

بچه بود. وقتی کمی عقل‌رس شد و به سن مدرسه رسید، به او گفتند که این عالم، بر سرپنجه‌ی معبودی می‌چرخد که مثل و مثالش هیچ کجا پیدا نمی‌شود که بزرگ است و قادر که خالق است و آفریننده که مهربان است و عادل و هیچ‌چیز از نگاهش دور نمی‌ماند. آن‌قدری از زندگی بلد نبود که حساب و کتابی کند و بفهمد این خدا کیست و چه‌کار به کارش دارد، اما بعدها، هر چه که رقمی به سنش اضافه شد و طومار زندگی‌اش بلندتر، فهمش از او کامل‌تر شد و تصویر دقیق‌تری از معبود در ذهنش شکل گرفت.

کتاب صوتی خال سیاه عربی نوشته‌ی حامد عسکری، روایتی از خاطرات سال‌های کودکی نویسنده تا تجربه‌ی سفر به مکه و زیارت کعبه است. روایت او که یک پسر دهه شصتی اهل بم است، از چند جهت شنیدنی است؛ زیرا که او در خاطراتش تلاش کرده تا بدون سانسور و ریا و تملق، فهمش از مفهوم معبود و خدا را به نمایش بگذارد. درک او از خدا به آنچه از والدینش دیده و آنچه از معلم‌های دینی مدرسه یاد گرفته گره خورده که این خود تجربه‌ای مشترک میان اغلب دهه شصتی‌ها و دهه هفتادی‌های ایرانی است.

او روایت داستانش را از سال‌های مدرسه شروع می‌کند؛ سال‌هایی که کوچک بودند، تفریحشان پیدا کردن یک قوطی نوشابه در خیابان و شوت کردنش تا دم در خانه بود، و بم، خانه‌شان نیز، هنوز به واژه‌ی زلزله و ویرانه در ذهن مردم گره نخورده بود. او از درکش از خدا در آن سال‌ها می‌نویسد که دچار نوعی دوگانگی است؛ از یک سو از زاویه دید معلم‌های دینی با خدا آشنا شده و از سویی دیگر از زاویه‌ی تربیت و طرز فکر مادر. خدای معلم‌های دینی بی‌شباهت به خودشان نیست؛ سخت‌گیر و بداخلاق، کسی که منتظر است تا با یک اشتباه، تو را به قعر جهنم ببرد و سرب داغ در حلقت بریزد و میل گداخته به چشمت بکشد. از سوی دیگر، خدایی که مادر به او نشان داده، چندان شباهتی به خدای معلمان دینی ندارد. گرچه حرفش یکی است و قانونش مطاع، اما اگر پایت بلغزد و اشتباه کنی با کمی منت‌کشی دوباره تو را می‌پذیرد، بی‌آنکه عشقش را از تو دریغ کند. خدا یکی بود، ولی مرامش پیش همه یکی نبود.

از همان کودکی فهمید که اگر در زندگی به در بسته‌ای بخورد، باید دست به دامان خدای مادر شود. باید او را صدا کند و شرح گره‌ای که به کارش افتاده را پیش او ببرد. همان خدا بود که وقتی در مدرسه مشق‌هایش روی‌هم تلنبار شده بود و دست کوچکش دیگر یارای نوشتن و پاک‌نویس کردن نداشت، مادر را به کمکش فرستاد تا از تیر عتاب معلم و درد خط‌کش فلزی پشت‌دست‌هایش در امان بماند.

روایت حامد عسکری در کتاب صوتی خال سیاه عربی تا جایی پیش می‌رود که او آماده‌ی زیارت شده و آهنگ مکه کرده است. او می‌رود تا بعدازاین همه‌سال، مهمان خانه‌ی خدایی شود که در همه‌ی این سال‌ها، یار و یاورش بوده و او را تنها نگذاشته است...

کتاب صوتی خال سیاه عربی کاری از نشر صوتی گروه فرهنگی سماوا و انتشارات امیرکبیر است. این کتاب را با صدای خود نویسنده، یعنی حامد عسکری می‌شنوید.

کتاب صوتی خال سیاه عربی برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب را به علاقه‌مندان به خاطرات و سفرنامه‌های زیارتی پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی خال سیاه عربی: سفرنامه حج می‌شنویم

جهت ریا عرض می‌کنم که با خودم عهد کردم توی این سفر،‌ نیم جزء صبح و نیم جزء عصر قرآن بخوانم و آخر سفر یک دور قرآن محمدی را که توی شهرش نشسته‌ام تمام کنم. مادرم زنگ می‌زند. خیلی وقت نیست گوشی هوشمند خریده. قبل از رفتن یاد داده بودمش چجوری با واتساپ زنگ بزند. امروز توی اتاق است که زنگ می‌زند؛ حرف‌های متداول و معمول. از «چند بار حرم رفتی؟»، «کجا اسکان داری؟»، «خورد و خوابت به قاعده هست؟» بگیر تا سفارش به خاک‌شیر یخ‌مال و عرق کاسنی و بید خوردن و زیر کولر نخوابیدن. و خب قاعدتاً جواب همه هم «چشم» است. سوال اصلی را اینجا می‌پرسد و یخ می‌کنم: «بقیع نرفتی مادر؟»

فهرست مطالب کتاب صوتی