معرفی و دانلود کتاب صوتی باده کهن

معرفی کتاب صوتی باده کهن

کتاب صوتی باده کهن نوشته اسماعیل فصیح، داستان جذاب و تاثیرگذار تحولات روحی انسانی را به تصویر می‌کشد که در آبادان شهری پر از زیبایی، عشق و گرما با نخلستان‌های سر به فلک کشیده زندگی می‌کند.

درباره‌ی کتاب صوتی باده کهن:

فضای آغازین رمان، آشنا و تکراری است که آبادان نفت‌خیز و جنگ‌زده را برای شما به نمایش می‌گذارد. در بخش‌هایی از این داستان خصوصیات حسی و جسمی زوجی عاشق شرح داده می‌شود و نویسنده کوشیده عشق آن‌ها را به صورت فراحسی نشان دهد.

شخصیت اصلی این رمان کیومرث آدمیت نام دارد که پزشک و متخصص قلب است و دوره تخصص خود را در آمریکا سپری کرده، او از زنش طلاق گرفته و اکنون استاد بازنشسته دانشگاه است و چند کتاب دانشگاهی دارد و در بیمارستان تهران‌ کلینیک نیز مشغول به کار است.

داستان در سال 1370 اتفاق می‌افتد. کیومرث برای راه‌اندازی بخش قلب و عروق یک بیمارستان جدید به آبادان می‌آید و در آن فعالیت می‌کند. در یکی از روزها با خانمی به نام پری کمال آشنا می‌شود که تکنیسین آزمایشگاه است و می‌خواهد با دکتر همکاری کند؛ زنی قوی و با پشتکار فراوان که شوهرش در جنگ شهید شده و اکنون با مادرش زندگی می‌کند. این زن، دکتر را همراه با خود به سفری روحانی می‌برد و تمام معنویات فراموش شده‌‌اش را به او باز می‌گرداند.

این کتاب تحولات روحی شخصی پول‌دوست و غرق در جهان علم و فساد را شرح می‌دهد که به تمام اعتقادات مذهبی خود پشت کرده و گذشته و آینده‌اش را پوچ می‌بیند. این رمان با روایتی ساده و روان، صحنه‌های داستان‌های دیگر نویسنده را یادآوری می‌کند. همچنین دربردارنده‌ی موضوعاتی لطیف، عاشقانه و عارفانه همراه با اشعاری دل‌نشین از حافظ، مولانا، خواجه عبدالله انصاری و ... است.

با اسماعیل فصیح بیشتر آشنا شویم:

اسماعیل فصیح مترجم و داستان‌نویس در سال 1313 در تهران به دنیا آمد. او در جوانی به آمریکا رفت تا در رشته شیمی به تحصیل خود ادامه دهد. بعد از فارغ‌التحصیلی از رشته شیمی، در رشته ادبیات انگلیسی مشغول به تحصیل شد و برای ادامه دادن درسش در مقطع کارشناسی ارشد به دانشگاه میشیگان راه یافت، اما آن را نیمه‌تمام رها کرد و به ایران برگشت. او در سال 1342 در شرکت ملی نفت ایران مشغول به کار شد و در سال 1359 در کسوت استادیاری از دانشکده نفت آبادان بازنشسته شد. او در سال 1388 به دلیل مشکل عروق مغزی درگذشت.

فصیح در طول زندگانی خود 25 اثر از خود به یادگار گذاشت که از آن جمله می‌توان به ثریا در اغما، داستان جاوید، درد سیاوش، زمستان 62، دل کور، باده کهن، طشت خون، نامه‌ای به دنیا، خاک آشنا، کشته عشق و ... اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی باده کهن می‌شنویم:

تمام عمر سحرخیز بود. این سال‌ها، بعد از بیدار شدن اولین کارى که مى‌کرد یک حمام خوب بود، بعد اصلاح، و بالاخره درست کردن یک فنجان بزرگ قهوه «ماکسول»، تا آثار قرص‌هاى خواب و داروهاى حلال و حرام شب قبل را از بین ببرد.

اما این شنبه، از همان ثانیه‌هاى اولى که بیدار شده بود، فرق مى‌کرد. تمام مدتى که با حمام و اصلاح و درست کردن قهوه آماده مى‌شد تا با کت حوله‌اى و فنجان قهوه پشت میز بنشیند، کمى مطالعه و کار کند احساس دیگرى داشت. یک نیروى غیب، انگار یک چراغ کوچک سیگنال چشمک زن، ته ذهن ناآگاهش، یک گوشه سوسو مى‌زد. یک نفر گوشه اتاق خواب شیک به نظاره‌اش ایستاده بود. غیب... ولى با میثاق.

فنجان قهوه را روى میز گذاشت، با روحیه‌اى کمى شوخى، کمى جدى به حمام برگشت. با آب شیر دستشویى وضو گرفت. بعد برگشت توى اتاق خواب. هوا هنوز گرگ و میش بود. نماز. عشق. این کنترات امضاء نشده آن‌ها بود. مى‌خواست. و وقتى یک چیزى را مى‌خواست مى‌دانست چطور آن را به دست آورد. از اعماق دل تصمیم گرفت او سهم خودش را در حساب میعاد مشترک‌شان وارد کند.

یک جلد قرآن مجید و یک سجاده تا شده مخمل قلاب‌دوزى کار مشهد مقدس، همیشه جلوى آینه بزرگ میز توالت اتاق خواب بود، که پیش از این دکتر توجه زیادى نکرده بود. آن‌ها را برداشت آورد، جانماز را روى زمین پهن کرد، قرآن را هم بالاى آن گذاشت. طرف قبله را بلد بود، چون دیده بود زائر عندالله رو به کدام طرف مى‌ایستد نماز مى‌خواند. مشغول شد.

فهرست مطالب کتاب صوتی