معرفی و دانلود کتاب صوتی آن هنگام که نفس هوا می‌شود

معرفی کتاب صوتی آن هنگام که نفس هوا می‌شود

پال کالانیتی جراح برجسته مغز و اعصاب پیش از آنکه در سال 2015 بر اثر بیماری سرطان فوت کند، خاطرات الهام‌بخش خود را در کتاب صوتی آن هنگام که نفس هوا می‌شود، بازگو کرده و مفهوم مرگ و زندگی را از دریچه‌ای متفاوت به تصویر کشیده است. این کتاب در سال 2016 پرفروش‌ترین اثر نیویورک‌ تایمز شد و توانست برنده جایزه گودریدز و فینالیست جایزه پولیتزر شود.

درباره کتاب صوتی آن هنگام که نفس هوا می‌شود:

پال کالانیتی در کتاب آن هنگام که نفس هوا می‌شود (When Breath Becomes Air) داستان زندگی خود را روایت می‌کند. پزشکی که در سن سی و شش سالگی و در آستانه تکمیل دوره آموزشی جراحی مغز و اعصاب، متوجه سرطان پیشرفته خود می‌شود و حالا این بار خودش نیز در جایگاه بیمارانش قرار گرفته و منتظر مرگ است و حتی هیچ آینده‌ای را نمی‌تواند با همسر و فرزندش تصور کند. او در تلاش است در روزهای آخر زندگی خود به پاسخ این سوال دست یابد؛ اینکه چه چیزی باعث می‌شود زندگی ارزش زیستن پیدا کند؟

در این کتاب کالانیتی سوالات مهمی را از خودش و شما می‌پرسد؛ اینکه چه چیزی زندگی را در مقابل مرگ باارزش‌تر می‌کند؟ وقتی آینده دیگر نردبانی برای رسیدن به اهداف‌تان در زندگی نیست، آن وقت باید چه کرد؟ بچه‌دار شدن، تلاش برای داشتن شغلی بهتر و... با نزدیک شدن به مرگ چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

کتاب پرفروش آن هنگام که نفس هوا می‌شود یک اثر فراموش نشدنی‌ست که ارزش زیستن را بار دیگر به شما نشان می‌دهد و درمورد چالش‌های مواجهه با مرگ و رابطه میان پزشک و بیمار سخن می‌گوید. این کتاب در سال 2015 زمانی که پل کالانیتی مشغول نوشتن آن بود، ناتمام باقی ماند اما همسرش آن را منتشر کرد و تجربیات و احساسات خود را به فصل آخر کتاب اضافه نمود.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی آن هنگام که نفس هوا می‌شود:

- نامزد جایزه کتاب ولکام (2017)
- نامزد جایزه کتاب سال (2016)
- شماره یک پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز
- نامزد نهایی جایزه ادبی PEN Center USA
- نامزد کتاب سال Waterstones (2016)
- نامزد جایزه Jan Michalski برای Longlist (2017)
- فینالیست جایزه پولیتزر (2017) در بخش بیوگرافی یا زندگی‌نامه
- کتاب برگزیده نیویورک تایمز، واشنگتن پست، هفته‌نامه ناشران، تایمز و...
- برنده جایزه Goodreads Choice برای خاطرات و زندگی نامه (2016)

نکوداشت‌های کتاب صوتی آن هنگام که نفس هوا می‌شود:

- تنها تقصیر این کتاب این است که مانند زندگی کالانیتی خیلی زود به پایان می‌رسد. (Entertainment Weekly)

- ویرانگر و خواندنی! کالانیتی آنقدر دوست داشتنی و فروتن است که در دنیای او غوطه‌ور می‌شوید و فراموش می‌کنید داستان قرار است به کجا برسد. (USA Today)

- در خاطرات پال کالانیتی زمانی که می‌فهمیم به سرطان مبتلا شده، بسیار ناراحت کننده است با این حال این کتاب خاطره‌ای تاثیرگذار از خانواده‌ایست که علی رغم تجربه سختی‌های فراوان، بسیار الهام بخش نیز هستند. (واشنگتن پست)

- کتاب آن هنگام که نفس هوا می‌شود همانند یک تراژدی یونانی باستان جاذبه و خرد دارد. کالانیتی زندگی خود را در نثری سخت و زیبا بیان می‌کند و آنقدر روایتی قدرتمند دارد که شما انتظار دارید هیچ گاه مرگ به سراغش نیاید. (بوستون گلوب)

- خاطرات دکتر کالانیتی بسیار سرزنده، دلهره‌آور و زیباست و به ما اثبات می‌کند که افرادی که در حال مرگ هستند، بهترین کسی هستند که می‌توانند در مورد زندگی به ما بیاموزند. (آتول گاوند، جراح و پزشک آمریکایی)

کتاب صوتی آن هنگام که نفس هوا می‌شود به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر از شنیدن زندگی‌نامه افراد الهام بخش لذت می‌برید، این کتاب برای شما مناسب است.

پال کالانیتی را بیشتر بشناسیم:

او یک جراح مغز و اعصاب و نویسنده بود که در آریزونا ایالات متحده به دنیا آمد و از دانشگاه استنفورد با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی و کارشناسی زیست انسانی فارغ‌التحصیل شد. پال کالانیتی (Paul Kalanithi) علاوه بر این در رشته تاریخ و فلسفه علم و پزشکی دانشگاه کمبریج تحصیل کرده است.

کالانیتی زندگی علمی برپاری داشته و در دوران حیات خود توانسته است بالاترین نشان آکادمی جراحی مغز و اعصاب آمریکا را دریافت کند و برای خواندن فوق دکتری رشته علوم اعصاب در دانشگاه استنفورد بورسیه شود.

در بخشی از کتاب صوتی آن هنگام که نفس هوا می‌شود می‌شنویم:

به دانشگاه برگشتم. میمون‌ها را از دست ندادم. زندگی غنی و پُربار به‌نظر می‌رسید و طی آن دوسال به هیچ وجه خسته نشدم. به دنبال درک عمیق‌تری از زندگیِ ذهن بودم. ادبیات و فلسفه می‌خواندم تا بفهمم چه چیزی به زندگی معنا می‌دهد. علوم اعصاب می‌خواندم و در یک آزمایشگاه اِم‌آر‌آی کار می‌کردم تا بفهمم مغز چطور می‌تواند باعث شود موجودی زنده بتواند معنایی را در دنیا بیابد و نیز روابطم را با گروهی از دوستان محبوبم، با ماجراجویی‌های مختلف، قوی‌تر می‌کردم.

در لباس مغول‌ها به کافه تریا دانشکده حمله کردیم، یک انجمن اخوت قلّابی راه انداختیم، که با حوادث ساختگیِ هفته‌ی عضوگیری در تعاونی‌مان کامل شد. جلوی دروازه‌ی کاخ باکینگهام با لباس گوریل، ادا درمی‌آوردیم، نیمه شب دزدکی وارد کلیسای یادبود می‌شدیم تا تاق باز روی زمین بخوابیم و به انعکاس صدایمان در محراب گوش بدهیم، چنین کارهایی.

فهرست مطالب کتاب صوتی