معرفی و دانلود کتاب صدای آهسته و یک نمایشنامه دیگر

معرفی کتاب صدای آهسته و یک نمایشنامه دیگر

محمد رضایی راد فیلمساز و درام‌نویس برجسته‌ی معاصر است. در کتاب صدای آهسته و یک نمایشنامه دیگر مخاطب دو متنِ نمایشیِ کوتاه از این هنرمند خوشنام و پرکار خواهید بود. متن اول «صدای آهسته» و متن دوم «گوش کن» نام دارد. گفتنی است که کتاب پیش رو ذیل مجموعه نمایشنامه‌های نشر بیدگل به انتشار می‌رسد.

درباره کتاب صدای آهسته و یک نمایشنامه دیگر

محمد رضایی راد یکی از هنرمندان پرکار و مطرحِ زمانه‌ی ماست که در حیطه‌های گوناگونی از جمله کارگردانی تئاتر، فیلم‌سازی، داستان‌نویسی و البته، نمایشنامه‌نویسی، فعالیت دارد. اینکه آثار او در کدام زمینه‌ی کاری سرآمد و برتر است، می‌تواند موضوع بحث و تبادل نظر باشد؛ با این حال، در این نکته که شهرت عمومی او بیش از همه مرهون نمایشنامه‌هایی است که نگاشته، جای شک و تردید نیست.

اغلب نمایشنامه‌های محمد رضایی راد، در کنار اجرا بر صحنه‌های تئاتر کشور، به صورت کتاب نیز به انتشار رسیده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته‌اند. در این بین، برخی از این نمایشنامه‌ها توسط خود نویسنده به فیلمنامه بدل شده و در قالب اثری سینمایی نیز عرضه شده‌اند.

در کتاب صدای آهسته و یک نمایشنامه دیگر مخاطب دو اثر نمایشیِ کوتاه از محمد رضایی راد خواهید بود. اثر اول، «صدای آهسته» نام دارد. داستان این نمایشنامه حول محور موضوع حساس و مهمِ تغییر جنسیت می‌گردد. البته رویکرد رضایی راد به این موضوعِ اجتماعی، چنان‌که خواهید خواند، به سان اغلب نوشته‌هایش، رویکردی فلسفی و زیبایی‌شناختی بوده است.

اثر دیگری که در کتاب پیش رو مطالعه خواهید کرد، نمایشنامه‌ای کوتاه با عنوان «گوش کن» است. این نمایشنامه نیز، همچون بسیاری دیگر از نوشته‌های مؤلف، آکنده از شاعرانگی، خیال‌پردازی، درونمایه‌های فلسفی، و البته، نگاه انتقادی به مسائل است.

کتاب صدای آهسته و یک نمایشنامه دیگر نخستین بار در سال 1398 به انتشار رسید. این اثر به مجموعه نمایشنامه‌های نشر بیدگل تعلق دارد.

درباره مجموعه نمایشنامه‌های بیدگل

هدف اولیه‌ی مجموعه‌ آثار نمایشی نشر بیدگل، معرفیِ گستردگی و غنای جهان درام به مخاطب ایرانی بوده است؛ جهانی که باب آشنایی دقیق و اصولی با آن، به دلایل متعددِ فرهنگی، اجتماعی و چه بسا سیاسی و اعتقادی، تاکنون به روی مخاطب فارسی‌زبان گشوده نبوده است. عناوین خارجی‌ای که ذیل این مجموعه‌ی مفید و پربار به انتشار می‌رسند، عمدتاً آن دسته از آثارند که یا تاکنون به فارسی ترجمه نشده بوده‌اند، یا به هر روی، ضرورت بازترجمه‌شان به این زبان، به شدت احساس می‌شده است. عناوین فارسی این مجموعه نیز شامل مجموعه‌ای از آثار نویسندگانِ پیشرواَند که کارنامه‌ی کاری‌شان توجهی دقیق‌تر و عمیق‌تر را طلب می‌کنند.

اقتباس از کتاب صدای آهسته و یک نمایشنامه دیگر

نمایشنامه‌ی صدای آهسته توسط افشین هاشمی، کارگردان نام‌آشنای معاصر، به فیلمی سینمایی با همین عنوان بدل شده است. از میان بازیگران فیلم سینمایی صدای آهسته می‌توان به اشکان خطیبی، مارتین شمعون پور، منوروا سلزا، جورجیا وارنر، جو پلیستر و کیت موئت اشاره کرد.

کتاب صدای آهسته و یک نمایشنامه دیگر مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به آثار دراماتیک مخاطبین عام این اثر، و دوست‌داران نمایشنامه‌های اجتماعی و فلسفی، مخاطبین خاص آن‌اند.

با محمد رضایی راد بیشتر آشنا شویم

محمد رضایی راد (Mohammad Rezaee Rad) به سال 1345، در محله‌ی بیستون، واقع در شهر زیبای رشت، به دنیا آمده است. رضایی راد را بیشتر به عنوان نمایشنامه‌نویس می‌شناسیم؛ اگرچه شایسته است که هنگام بحث در باب وی، کارنامه‌ی او در مقام کارگردان و فیلمنامه‌نویس را نیز مدنظر داشته باشیم.

از میان افتخارات محمد رضایی راد می‌توان به توفیق او در کسب جایزه‌ی «جشنواره‌ی آسیا پاسیفیک»، جایزه‌ی «فیلم فجر» و البته، جایزه‌ی «جشن خانه‌ی سینما» اشاره کرد.

آنچه در ادامه می‌بینید، عناوین برخی از کتاب‌های به‌انتشاررسیده از این نویسنده‌ی مطرح و پرآوازه است: «فعل»، «دوشس ملفی»، «فرشته‌ی تاریخ»، «گزارش خواب»، «ناکجا»، «خان هشتم»، «رقصی چنین...»، «سفرنامه‌ی دوزخ».

در بخشی از کتاب صدای آهسته و یک نمایشنامه دیگر می‌خوانیم

صدای زن که تاکنون در لا‌به‌لای صدای جاروبرقی به گوش می‌رسید، قطع می‌شود. ناهید که تاکنون به صدای زن گوش می‌داد، به جارو زدن ادامه می‌دهد. با دقت و وسواس جارو می‌زند. اما ناݢݢݢݢگهان جارو را قطع می‌کند و دستهٔ جارو را می‌افکند. دگمهٔ پیام‌گیر را می‌زند. صدای زن مجدداً پخش می‌شود. ناهید تلفن را یادداشت می‌کند و شماره می‌گیرد. گویی شماره اشغال است. چند بار شماره می‌گیرد و عاقبت...

ناهید: الو سلام... با خانم همایی کار داشتم... بگید خانم عبدی هستم. (چندی منتظر می‌ماند.) الو... سلام‌علیکم. من ناهید یغمایی هستم، خانم آقای عبدی... بله همین الان رسیدم (مدتی گوش می‌دهد.) کی اون چک رو بهتون داد؟... شما مطمئنید که من امضا کردم؟... گفتنش سخته ولی اون امضای من نیست... بله احتمالاً جعل  کردن... مطمئنید اون رو خود آقای عبدی بهتونداده؟... ازشون خبر ندارم... چی بگم... نمی‌دونم شاید توی خواب کشیدم و خودم خبر ندارم... بله می‌دونم که قانون من رو می‌شناسه... مبلغش چقدره؟

از شنیدن مبلغ روی مبل وا می‌رود.

من قبل از هر کاری باید بدونم مورد معامله چی بوده... همهٔ گبه‌ها رو تحویل گرفته؟... بله... بله... تلفنتون رو دارم... بله سعی می‌کنم زود تماس بگیرم... من که گفتم تماس می‌گیرم... ببینید شما دارید محترمانه من رو تهدید به زندان می‌کنید... بله اشکال نداره... ولی من باید اول یه چیزایی رو بفهمم... روزتون به‌خیر.

ناهید گوشی را می‌گذارد. در گشت و واگشتی آشفته، نگاهش به عکس بیژن می‌افتد. مدتی به او می‌نگرد.

دروغگوی بیچارهٔ من!... هه گبه...

به گبهٔ پیش پای خود می‌نگرد. ناݢݢݢݢگهان به خنده می‌افتد.

هدیهٔ تولد... با پول خودم... گبه.