معرفی و دانلود کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش
برای دانلود قانونی کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش
شهر محصور را روی نقشه جستوجو نکنید. این شهر در درون خود شماست. راه ورود به آن ترک تمام داشتههای بیرونی و جدا افتادن از همهچیز است؛ حتی از سایهی خود؛ اگر میخواهید واردش شوید، کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش شما را راهنمایی میکند و مزایا و معایب زندگی در این شهر را با شما در میان میگذارد. با ورود به سرزمین محصور دیگر هیچ احساس و عاطفهای ندارید نه غم و نه شادی. اگر تصمیمتان قطعی است، هر چه سریعتر به هاروکی موراکامی اطلاع دهید تا راه و رمز ورود را در اختیارتان بگذارد.
دربارهی کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش
سایهی مرد، پشت دیوارهای شهر ایستاده و به جسمش که بیروح و بیعاطفه در کتابخانه مشغول ورق زدن رویاهاست، نگاه میکند. چارهای ندارد. باید از این شهر محصور که حتی حصارهای چندان بلندی ندارد اما با این وجود از جهان جدا افتاده، فاصله بگیرد. او تمام قوانین این شهر را بلد است. میداند که جسمها اجازه ندارند سایه داشته باشند و هر سایهای که در درون این شهر بماند، محکوم به مرگ است؛ برای همین سایهها میگریزند و از بیرونِ شهر به صاحب خود مینگرند. البته فقط سایهها نیستند که مجبور به اجرای این قوانیناند. احساسات آدمها، عواطفشان و شادیهایشان هم سرکوب و نابود میشود؛ اما فقط سایهها هستند که میتوانند از شهر محصور بیرون روند و با دیگران معاشرت کنند؛ همچون سایهی آن دختر شانزده ساله که بعد از چندین سال، فراغ و دوری او، همچنان بزرگترین حسرت و اندوه شخصیت اصلی (نام او در داستان بازگو نمیشود) کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش (The City and Its Uncertain Walls) است.
نباید از هاروکی موراکامی (Haruki Murakami) توقع داشته باشیم که داستانی ساده و عاری از پیچوخمهای غیرقابل درک را به ما ارائه دهد؛ خاصیت قلم این نویسندهی ژاپنی، معلق کردن خوانندگان در جهانی بین رویا، واقعیت، درون و بیرون است؛ تا حدی که خود نیز دیگر نتوانیم تشخیص دهیم آنچه در اطرافمان میبینیم واقعی هستند یا صرفاً تصویری از واقعیت را منعکس میکنند؛ مانند آن دختر که نسخهی واقعیاش در شهر محصور شده حضور دارد و شخصیت اصلی داستان (در سن نوجوانی)، با سایهی او که تنها نمودی از واقعیت دختر است، مکالمه میکند. در کنار این قصه، داستان موازی دیگری نیز در جریان است؛ ماجرای شخصیت اول در حالی که میانسال شده و توانسته به شهر محصور وارد شود.
شخصیت اصلی که در فصل نخست داستان شهر و دیوارهای نامطمئنش فقط 17 سال داشت، متوجه شده بود که دختر موردعلاقهاش در کتابخانهی شهر محصور کار میکند؛ برای همین حالا بهسراغ همان کتابخانه آمده و میکوشد تا با خواندن رویاهای قدیمی، زندگی حقیقی و درون خود را کشف کند. البته این مرد در این کتابخانه تنها نیست. او یک دستیار دارد: همان دختر شانزده ساله که در نوجوانی با او ملاقات کرده بود. (درکش کمی پیچیده است اما این داستان رئالیستی نیست و در داستان سورئال هر چیزی ممکن است.) این دختر در تمام این سالها هیچ تغییری نکرده و اصلاً پیر نشده؛ از همینرو میتوانیم مطمئن باشیم که او دختری عادی نیست و خواندن رویاها به او ویژگیهایی غیر عادی بخشیدهاند.
قرار نیست تا انتهای کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش صرفاً با همین دو شخصیت روبهرو باشیم. هاروکی موراکامی ما را با پسرکی نوجوان آشنا میکند که شهود و ادراک او نسبت به اطراف، با همه فرق دارد. او میتواند درون خود و دیگران را بهگونهای دیگر کشف و خواستهها و آرزوها را بهشیوهای دیگر تحلیل کند؛ برای همین تصمیم میگیرد تا وارد شهر محصور شود؛ البته این خواسته، برای او عواقب خوبی بهدنبال ندارد.
بهطور کل ورود به شهر محصور با مزایای فراوانی همراه است؛ مزایایی همچون دست یافتن به درکی تازه از زندگی، گریختن از درد و رنجها، آگاه شدن از ناخودآگاه و در امان ماندن از غم و رنجهای شخصی و اجتماعی؛ اما ورود به این سرزمین مساوی است با از دست دادن واقعیت و عدم تجربهی احساسات گوناگون. شهر محصور فضایی واقعی، با آدرس و لوکیشن دقیق نیست؛ بلکه دنیایی ذهنی است که همین حالا و در اطراف خود نیز میتوانیم افرادی را ببینیم که به این جهان پناه برده و میکوشند تا از حقیقت خود و واقعیت دنیای بیرون فرار کنند.
داستان شهر و دیوارهای نامطمئنش همچون سایر آثار هاروکی موراکامی «نتیجهمحور» نیست و قصد ندارد تا از اصول کلاسیک داستان (معرفی، گره، گشایش) پیروی کند. او میخواهد تا احساسات و ناخودآگاه ما را دوباره به ما بازشناساند و وادارمان کند با خود درونیمان روبهرو شویم. ما باید بدانیم که در کجا ایستادهایم! در جهانی واقعی با تمام آسیبها و موهبتهایش؟ یا در دنیایی جداافتاده از واقعیت و محصور شده در مَجاز؟ هاروکی موراکامی به شما کمک میکند تا مرز بین حقیقت و رویا را بشناسید و در صورت تمایل، خود را تمام قوانین سرکوبکنندهی شهر محصور نجات دهید.
کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش با ترجمهی آراز بارسقیان در انتشارات میلکان بهچاپ رسیده است.
جوایز و افتخارات کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش
- از پرفروشترین رمانهای سایت ساندیتایمز
- نامزد فهرست بلند جایزهی «خروس» تورمنت برای کتابهای «اخبار صبح» در سال 2025
نکوداشتهای کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش
- این رمان مملو از سایههاست و همهچیز را به دور خود میچرخاند. من از بازیهای ذهنی و تصویری که موراکامی ترسیم کرده، لذت بردم؛ رمان شهر و دیوارهای نامطمئنش با وجود شخصیتهای بیاحساس، لحن و روایتی پرشور دارد. فقدانی که در جهان درونی (محصور) بهوضوح دیده میشود، تأثیرگذار است. (جونو دیاز)
- کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش آرام و معجزهآساست. میتوانیم درد و رنج را در جای جای داستان حس کنیم و همراه با موراکامی در دنیای خیال غرق شویم. (تلگراف)
- این داستان هیجانانگیز و رها از قیود و اصول است. موراکامی قصهگویی ماهر است که خوب میداند چگونه مخاطب را درگیر خود کند. (ساندیتایمز)
- موراکامی در این اثر، با وجود اینکه آرام و باشکوه است، لحن صمیمی و احساسی خود را رها نکرده است. (بوستون گلوپ)
- داستان شهر و دیوارهای نامطمئنش رازآلود است و به آهستگی خود را فاش میکند. موراکامی با نگاهی کنجکاو و پرسشگر به درون انسان، مسیر پرپیچوخم عشق را به خوانندگان نشان میدهد. (هاناکو فوتمن)
کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش برای چه کسانی مناسب است؟
معنای زندگی ابزار و کالایی نیست که در فروشگاههای آنلاین و بورس قابل خرید و فروش باشد. باید آن را بیابید. البته چنین کاری بهتنهایی ممکن نیست؛ زیرا شما فقط یکبار زندگی میکنید و در این فرصت کوتاه، زمانی برای کندوکاو درونتان ندارید؛ مکانهایی که شاید بتوانید در آنجا خود را پیدا کنید، عالم رویاها، خیالات و البته داستانها هستند. شما در هر قصه با دهها نفر زندگی میکنید و وارد ذهن و احساساتشان میشوید؛ در اینصورت سادهتر میتوانید هدف زندگی خود را پیدا کنید. این داستان فلسفی نیز برای افرادی که بهدنبال کشف درونیات خود و حقیقت عشق هستند، مناسب است.
در بخشی از کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش میخوانیم
پرسید: «ممکنه تاریخ تولدتون رو بگین؟ روز و ماه و سال؟» برای پسری به این سن، حالت کلامش بسیار مؤدبانه بود و البته خیلی دقیق؛ و صد البته بدون هیچ لحن خاصی. انگار داشت یکنواخت، جملاتِ حکشده روی صفحات کتاب را میخواند.
با همان وضع، کتاب به بغل برگشتم نگاهش کردم. به نظر که تربیت مناسبی داشت و خوشچهره هم بود. البته بماند که گوشهایش کمی بزرگ بودند. موهایش به نظر همین اواخر، کوتاه شده و حسابی کادرهشده بودند؛ خطِ موی بالای گوشش قشنگ تیغ خورده بود. قد کوتاه و رنگ پریدهای داشت. گردن و بازوهایش زیادی بلند و لاغر بودند. خبری از آفتابسوختگی نبود و به گمانم به عمرش ورزش هم نکرده بود. وقتی بهم خیره شد، نورِ غریبی توی چشمهایش احساس کردم: نوری خیلی واضح و متمرکز و بُرنده؛ گویی حواسجمع میخواهد چیزی را در عمقِ چاه پیدا کند... و شاید من آن چیزِ گیرکرده در تهِ حفرهای عمیق بودم.
تکرار کردم: «تاریخ تولد؟» «بله. روز و ماه و سال تولدتون.»
کمی گیج شدم، ولی در نهایت بهش گفتم. نمیدانستم دنبال چیست، ولی گفتم ضرری ندارد.
پسرک تندی مدعی شد: «چهارشنبه.»
نمیدانستم چه میگوید؛ ترش کردم. به نظرم این کار او را کمی ناراحت کرد. پسرک گفت: «شما در روز چهارشنبه به دنیا اومدین.» لحنش گستاخ بود؛ انگار از توضیح جزئیات بدش آمده. بهمحض اینکه حرفش را زد، تندی برگشت سالن مطالعه؛ نشست پشت پنجره و به خواندن یک کتاب قطور ادامه داد.
کمی طول کشید بفهمم چه شد. بعد، یکمرتبه متوجه قضیه شدم. پسرک از آنگونه بچههایی است که بهشان میگویند «تقویم باز». هر تاریخی، از گذشته یا حتی آینده را به آنها بدهید و روزِ هفته را ازشان تحویل بگیرید. او این قابلیت ویژه را داشت. اسم پزشکیاش سندروم ساوانت است. پسرک شبیه همان شخصیت در فیلم مرد بارانی بود. یعنی در بسیاری از موارد، فرد ناتوانی ذهنی دارد، ولی ازطرفی دارای توانایی بسیار عجیبی در زمینهی هنر و ریاضی است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش |
نویسنده | هاروکی موراکامی |
مترجم | آراز بارسقیان |
ناشر چاپی | نشر میلکان |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 471 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-254-826-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی، کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی خارجی |