معرفی و دانلود رایگان کتاب وسایلی که همراهشان بود

عکس جلد کتاب وسایلی که همراهشان بود
قیمت:
رایگان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب وسایلی که همراهشان بود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب وسایلی که همراهشان بود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب وسایلی که همراهشان بود

این کتاب که نامزد دریافت جایزه‌ی پولیتزر بوده است جزو یکی از بهترین کتاب‌ها در زمینه‌ی جنگ و مخصوصا جنگ ویتنام است.

نویسنده سعی کرده در این کتاب خاطرات و تجربیان خود را از فضای تلخ و تاریک جنگ ویتنام و اتفاقاتی که برای آدم‌هایش می‌افتد برای ما بازروایت بکند.

نمی‌خواهم نقش کلاه‌بردار فرهنگی‌‌ای را بازی کنم که سعی دارد گونه‌ای از ادبیات را به نام گونه‌ای دیگر برایتان جا بزند. نمی‌خواهم آدمی باشم که داستان کوتاه و خرده داستان را به‌جای رمان بهتان می‌‌دهد. قصدم این نیست ولی نتیجه‌ی کارم همین می‌شود. مرا ببخشید.

نمی‌توانم کار آقای تیم اُبرایِن را بخوانم و به خودم بگویم داستان کوتاه خواندم. حتی یک مجموعه داستان به‌هم‌پیوسته هم برایش کم است. اما مشکل این‌جاست که گذاشتن نام رمان هم روی این اثر سخت و دشوار و بسیار خطرناک است. اول‌اند همه‌جای دنیا این کتاب را در شاخه‌ی داستان کوتاه‌های جنگی می‌شناسند و آن را حتی تا میزان زیادی خودزندگی‌نوشت هم می‌دانند. شما هم اگر بخوانید در جا متوجه‌‌ی این طبقه‌بندی می‌شوید. کتاب همین است و نمی‌شود کاریش کرد. خصوصیت یک رمان را ندارد. مجموعه داستان کوتاه هم نیست چون از هر دری سخنی نگفته و داستان‌های در ژانرها و گونه‌های مختلف چرخ نمی‌خورد. بلکه همگی از یک فضای ثابت می‌آید. داستان‌های به‌هم‌پیوسته نزدیک‌ترین تعبیرش است. ولی اینجا مرزش کمی بهم ریخته. باز تو این پیوستگی داستانی شما تک‌خطی پیش نمی‌روید. یعنی در یک‌زمان مشخص با شخصیت داستان همراه نمی‌شوید و در خیلی از داستان‌ها اصلاً خود شخصیت تیم اُبرایِن که در داستان آمده نقش اصلی نیست. یعنی داستان درباره‌ی آدم‌های دیگر است. حالت شدید مستندوارش هم بهش اضافه کنید تا بتوانید خیلی راحت خط باریکی بین داستان و مستند (همان واقعیت) بکشید.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب وسایلی که همراهشان بود
نویسنده
مترجمآراز بارسقیان
سال انتشار۱۳۹۴
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات120
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب وسایلی که همراهشان بود

سهیل سیدغفوری
۱۴۰۱/۱۱/۱۴
نویسنده خیلی از کتاب اوریانا فالاچی تاثیر گرفته و سعی دارد ثابت کند سربازهای آمریکایی در ویتنام چه بره‌های معصومی بودند و خیلی بعید است که در ویتنام جنگیده باشد! مخصوصا وقتی سعی می‌کنند وارد یک تونل ویت کنگ شوند که تقریبا مثل این است که کسی کله‌اش را وارد لوله توپ دشمن کند تا ببیند آن تو چه خبر من است! اتفاقا برای آمریکایی‌ها خیلی احترام قائلم منتهی تصاویر این کتاب واقعا تصویر عادلانه‌ای از ویتنام نمی‌دهد هرچند که ویتنام را فرانسوی‌های نکبت در قابلمه آمریکا گذاشتند وگرنه آمریکا ربطی یه ویتنام نداشت و این کشور در اصل مستعمره فرانسه بود. کتاب پر است از کلمات و انتخاب‌های اشتباه مثل جنگال برای لباس استتار که اصلا این معنی را نمی‌دهد یا‌ام شانزده گاز انداز!!! هرکسی گازانداز دیده به من بگوید چیست چون‌ام شانزده به غیر از گلوله قادر یه پرتاب نارنجک تفنگی هم هست که ظاهرا اینجا گازانداز شده و لحن و لهجه سربازها هم چیز غریبی است مثل بچه شیطنت کرده! این جمله؟ را آخرین بار کی شنیدید که در دهان سربازها گذاشتید؟! نویسنده خودش را کشته تا عمیق بنویسد و حاصل کار تصاویر مضحکی مثل آسمان صورتی که رفته رفته بنفش می‌شد تا مثلا خواننده بین پوست سالم و صورتی و زخم و ضرب دیدگی و خونمردگی بنفش ارتباط پیدا کند ولی فراموش کرده آسمان صورتی احتمالا در سیاراتی مثل زهره و مریخ پیدا می‌شود و در کره زمین این رنگ از آسمان فقط در پلنگ صورتی هست. به عنوان یک کتاب خوب در ژانر ضدجنگ کتاب در غرب خبری نیست را ببینید و یک شاهکار ایرانی به نام عقرب روی قطار اندیمشک....
Ali20
۱۴۰۴/۰۱/۱۶
با عرض سلام. 🌹
کتاب «وسایلی که همراهشان بود» نوشته تیم اُبرایِن (-۱۹۶۴) نویسنده امریکایی است. اُبرایِن که خود در جنگ ویتنام حضور داشته به سبب نگارش این کتاب، جایزه ادبیات نظامی «پریتزکر» را از آن خود کرده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «سحرگاه جوخه‌ی هیجده سربازی به خط شدند و شانه‌به‌شانه‌ی هم و
زدند به دل دشتی پر از گل‌ولای. باران حرکتشان را کُند کرده بود. خم بودند، سر پایین. از ته اسلحه به‌جای چوب گشت زنی استفاده می‌کردند، انداخته بودنشان تو زمین‌های کنار رودخانه به آب می‌رفتند و دوباره برمی‌گشتند. خسته بودند و بیچاره و مفلوک؛ فقط و فقط می‌خواستند این مأموریت تمام شود. کایووا گم شده بود. زیر گِل و آب بود، جنگ غرقش کرده بود و تنها فکرشان این بود که پیدایش کنند و بیرون بکشندش و بعد بروند جایی خشک و گرم. شب سختی بود. شاید بدترین شبشان تو ویتنام. باران یک‌بند می‌بارید و رودخانه‌ی سانگ ترا بانگ طغیان کرده بود. آت‌وآشغال‌های رودخانه کل زمین‌های کنار رودخانه را گرفته بود. مه‌ای نزدیک زمین و خاکستری همه‌جا را گرفته بود. از سمت غرب صدای رعد می‌آمد، صداهای ریز ناله‌هایی می‌آمد. این دوتا به همراه باد موسمی به نظر می‌رسید عناصر تغییرناپذیر این جنگ باشد. هیجده سرباز تو سکوت راه می‌رفتند. ستوان یکم جیمی کراس اول از همه می‌رفت. هرازگاهی صف را به خط می‌کرد، فاصله‌های بین بچه‌ها را درست می‌کرد. لباسش از گل سیاه شده بود؛ دست‌ها و صورتش کثیف بود
محمدرضا
۱۴۰۴/۰۱/۱۱
وسایلی که همراهشان بود برای من یک رمان پر از احساسات ظریف و دقت در جزئیات بود که به زیبایی به مفهوم خاطرات، هویت و روابط انسانی پرداخته است. داستان حول شخصیت‌هایی است که با اشیاء و وسایلی که همراه دارند، در تلاش برای بازسازی هویت و ارتباطات گذشته‌شان هستند. این نگاه به وسایل به‌عنوان نمادهای عاطفی و فرهنگی بسیار جذاب است و به‌طور عمیقی به پیوند انسان‌ها با گذشته‌شان می‌پردازد.
نثر آیرین ساده و در عین حال عمیق است که توانسته است احساسات پیچیده و روان‌شناسی شخصیت‌ها را به‌خوبی انتقال دهد. با این حال، برای من گاهی ریتم داستان کمی کند بود و تمرکز زیاد بر جزئیات می‌توانست کمی گمراه‌کننده باشد. ولی این سبک به‌طور کلی به عمق داستان و شخصیت‌ها افزوده بود.
در نهایت، این کتاب برای کسانی که به داستان‌های درون‌گرا و عاطفی علاقه دارند، بسیار مناسب است.
وسایلی که همراهشان بود برای من اثری بود که نه‌تنها تفکر درباره روابط و خاطرات را برانگیخت، بلکه به‌طور مؤثری نشان داد که چطور انسان‌ها از گذشته‌هایشان برای ساختن حال و آینده‌شان استفاده می‌کنند.
MRG NSA
۱۳۹۹/۰۱/۰۸
من این کتاب رو حدودا ۲ سال پیش در برنامه‌ای دیگه خوندم. بعد از ۲ سال هنوزم با این کتاب ارتباط دارم. اول برای اینکه یک کتاب جنگی بود اونرو دانلود کردم و خوندم اما هرچی جلوتر رفت باهاش ارتباط بیشتری گرفتم و با شخصیت (تیم ابراین) پیش رفتم. تا زمانی که درباره خاطرات جنگ میگه داستان راه خودش رو میره و و شما در بعضی مواقع میخندین ناراحت میشین و... اما زمانی که بعد از جنگ به خونه برمیگرده و دیگه هیجانات و خاطرات و دوستانش نیستن و برعکس توسط مردم خودش سرکوب هم میشه داستان فرق میکنه و به سوی تاریکی میره و اگر با کتاب ارتباط ایجاد کرده باشین خیلی ناراحت کننده میشه. بیشتر ازین نمیگم. ببخشید توضیحش یکم زیاد بود و مثل اسپویلر‌های فیلما شد.
Asal Danayii
۱۳۹۸/۰۷/۱۹
برعکس خیلی از کتاب‌هایی که خونده بودم، پایانش و در کل نیمه‌ی پایانیش نسبت به اوایلش خیلی بهتر بود، اوایل داستان کلی گویی و پر گویی داره، در هم و پیچیدست تا جایی که میخواستم نصفه رهاش کنم اما از یه جایی به بعد کلمات و جملاتش پر معنی تر شد و مستند نگاریش انقدر قوی و دقیق شد که انگار واقعا همون جا به حضور داری، نسبت کتاب‌های جنگی خیلی مختصر و کوتاه بود اما به نظر من هرچقدر کتاب در این زمینه نوشته بشه کمه، شاید اینطوری آدم‌ها بفهمم یه زمانی باید دست از جنگ و کشتار بردارن
محسن حیدریان
۱۳۹۸/۰۲/۱۳
هم از دیدگاه تاریخ شفاهی و هم از دیدگاه داستان سرایی این یک کار فوق العاده است. جذاب و لذت بخش و خواندنی. کاش نویسندگان ما هم تلاش می‌کردند داستان‌های مربوط به دفاع مقدس را با این سبک و سیاق بنویسند تا شاید هم ماندگاری بیشتری پیدا می‌کرد و هم خوانندگان بیشتری را جذب خودش می‌کرد. در ادبیات دفاع مقدس به همچین کارهایی احتیاج داریم تا نسل جوان با بهترین شکل و قالب این داستان‌ها را بخوانند و با ۸ سال دفاع مقدس آشنا شوند. کاملاً دور از کلیشه‌ها و ارزش گذاری‌های افراطی.
Mostafa Arshad Ebi
۱۴۰۱/۰۲/۱۴
واقعا عالی بود، نویسنده به خوبی سختی‌ها و همین طور شیرینی‌های جنگ رو به به نگارش دراورده بود. واقعا داستان‌های کوتاه بسیار جذاب و گیرایی بودن و من به عنوان خواننده واقعا لذت بردم و بعضی مواقع شوک زده شدم. درکل بنظر من اگه کسی به دنبال کتابی پر از هیجان میگرده این کتابو بخونه.
بخوانیم تا بدانیم تا
بشر کجاها سقوط می‌کند. من خوشم آمد حتی بیشتر از کتابای دفاع مقدس ایرانی چون جنس بشر شفاف نشان میدهد. اشک‌ها و فتح‌ها و شکست‌ها همیشه تکرار میشود.
Zahra
۱۴۰۴/۰۱/۰۸
این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های به‌هم‌پیوسته درباره‌ی سربازانیه که در جنگ ویتنام حضور دارن. تیم اُبراین با زبانی ساده اما عمیق، تأثیر جنگ بر ذهن و روح انسان رو نشون می‌ده. توصیف احساسات، ترس و بار روانی که سربازها با خودشون حمل می‌کنن، قوی و تأثیرگذاره. کتاب مرز بین واقعیت و خیال رو محو می‌کنه و و نشون می‌ده که چطور خاطرات جنگ، فراتر از خود جنگ ادامه پیدا می‌کنن. در کل، یه اثر قدرتمند انسانی درباره‌ی جنگ، فقدان و تأثیرات ماندگارشه.
F.Namazi
۱۴۰۲/۰۸/۲۲
سلام
حدود یک ماه پیش این کتاب رو تا اواسطش خوندم و الان دارم نظر میدم
کتابِ خوندنی و سرگرم کننده‌ای بود، اما کشش نداشت و طوری نبود که آدم مشتاق ادامه دادنش باشه
بهار بهار
۱۳۹۵/۰۱/۱۰
واقعیت‌های زندگی سربازا ن. جنگ ویتنام در سالهای 1968 - واقعا خیلی جالب بود - دستتان درد نکنه -
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۵/۰۳
کلا میشه گفت که تجربه جنگ ویتنام و اثرات آن رو آمده در قالب داستان روایت کرده ممنون از کتابراه
..
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
این کتاب مورد پسندم نبود چون واقعا کشش و جذابیت خاصی نداشت و به نوعی خسته کننده بود
فرشته ذکری
۱۴۰۱/۰۹/۲۷
مزخرف بود اصلا خوشم نیامد خسته کننده و بیخود بود حیف از زمانی که برای خواندنش هدر دادم
سید وفا مشکوه
۱۳۹۵/۰۹/۲۶
بسیار پراکنده بود اما تلخی‌های جنگ را به خوبی نشان میداد
محمدرضا سعادتی نسب
۱۳۹۵/۰۳/۰۳
بسیار خوبداستان‌های واقعی درباره جنگ بود از این کتابها بیشتر بزارید
مشاهده همه نظرات 21

راهنمای مطالعه کتاب وسایلی که همراهشان بود

برای دریافت کتاب وسایلی که همراهشان بود و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.