معرفی و دانلود کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی
برای دانلود قانونی کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی
یک روح سرگردان، پشت سر شماست. حتی یکلحظه هم شما را رها نمیکند. دستانش را جلو آورده و به شما نزدیک میشود. اگر از او میترسید باید بدانید که کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی میخواهد شما را به عالم ارواح و مردگان وارد کند؛ جایی که کوپر در آن حضور دارد و باید از مارشال که در خطر مرگ است محافظت کند. دی. جی. مک هیل که در جلد نخست سهگانهی خود، روایتی هولناک را از دیدگاه مارشال بازگو کرده بود، حالا میخواهد همهچیز را از نگاه کوپر به ما نشان دهد و نوع دیگری از وحشتزدگی را برای ما به وجود آورد.
دربارهی کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی
مارشال بیرمق و وحشتزده پشت میز غذاخوری نشسته و به مخمصهای که در آن گرفتار شده، فکر میکند. حس بدی دارد. انگار نگاهی سنگین به دنبال اوست و کسی او را زیر نظر گرفته. به اطراف خود نگاه میکند؛ هیچکس در اتاق نیست. حدس میزند که احتمالاً خیالاتی شده و این حسهای عجیبوغریب بهخاطر اتفاقات وحشتناکی است که در روزهای اخیر برایش رخ دادهاند؛ اما هم ما و هم موجودی که به او زل زده است، خوب میدانیم که تخیل و توهمی در کار نیست و همهچیز حقیقت دارد؛ آن موجود کوپر، دوست صمیمی مارشال است؛ البته نه آن کوپری که تا هفتهی قبل میشناخت؛ بلکه روح سرگردان کوپر که در کنارش نشسته و به ظرف غذای او نگاه میکند. احتمالاً اگر در آن موقع، مارشال میدانست که دوستش مُرده و روح سرگردان او در خانهاش حضور دارد، از وحشت قالب تهی میکرد، اما خوشبختانه یا متأسفانه از این موضوع خبر نداشت و برای پیدا کردن کوپر، جستوجوی هولناک را آغاز کرد. احتمالاً حوادثی که در طول این جستوجو برای مارشال و کوپر رخ داده را در نخستین جلد سه گانه جاده مورفیس خواندهاید و با پرسشها و مجهولات بیشمار تنها ماندهاید؛ حال وقت آن رسیده که با بخشی از ناشناختههای ذهنی خود روبهرو شوید و بدانید که ماجرا واقعاً از چه قرار است.
کوپر بهتر از هر کسی میداند که مارشال در خطر مرگ است؛ یعنی همان فاجعهای که برای خودش رخ داده و او را به کام نابودی کشانده است. او روح قاتل و خونخواری را که خودش را کشته و حالا قصد دارد تا جان مارشال را بگیرد، بهخوبی میشناسد. شاید تصور کنید کار چندان زیادی از دست یک روح ساخته نیست؛ او نمیتواند با مارشال صحبت کند و او را از خطری که تعقیبش میکند آگاه سازد، اما کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی (The Black: Morpheus Road Trilogy, Book 2) به ما نشان میدهد که این روح سرگردان باید برای نجات دوست خود از چنگال یک قاتل مُرده، حاضر است به چه کارهایی دست بزند. او نیز همچون مارشال نمیداند آن روح قاتل چه میخواهد؛ چرا به سراغ این دو دوست آمده و از کجا پیدا شده؛ او فقط میداند که آن شبح جنگجویی از دوران باستان است و قتل و شکنجه شغل تخصصی اوست. دی. جی. مک هیل (D. J. Machale) همانطور که ما را در جلد اول سه گانه جاده مورفیوس با مارشال همراه کرد تا بتوانیم به او در یافتن قاتل کوپر کمک کنیم، در کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی با روحی سرگردان همراه میکند که باید دوست خود را از کشته شدن نجات دهد. دی. جی مک هیل خوانندگان خود را به کارهایی وادار میکند که بهعنوان یک انسان زنده هیچگاه نمیتوانیم آنها را تجربه کنیم؛ کارهایی مثل خوابیدن روی رودخانه و معلق شدن در هوا؛ اما تمام اینها درحالیکه قرار است به عالم ارواح برویم به رفتارهایی عادی تبدیل میشوند. کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی به ما نشان میدهد که حتی مرگ هم نمیتواند ما را از تجربههای هولناک نجات دهد و ترسی که از آن واهمه داریم، هیچگاه دست از سرمان برنمیدارد.
کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی برای نوجوانان و با ترجمهی حسین شهرابی و مینا طالب لی در نشر کتابسرای تندیس منتشر شده است.
کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی برای چه کسانی مناسب است؟
اغلب ما، همچون مارشال، تصور میکنیم مرگ بدترین اتفاق است و تبدیل شدن به یک روح سرگردان بزرگترین بلایی است که بر سر ما نازل میشود، اما کوپر که در کتاب سه گانه جاده مورفیوس 1: روشنی با او آشنا شدید، شما را به عالم ارواح میبرد تا با چشمان خود مرگ و عالم نیستی را ببینید و با خوفناکترین وحشت بشر روبهرو شوید. این کتاب توصیفگر جهان مردگان است؛ جهانی که شناختن آن برای نوجوانانی که ژانر وحشت و کتابهای ترسناک را دوست دارند، یک رویای دیرینه است.
در بخشی از کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی میخوانیم
دریاچه پر از قایق بود و همه هم چراغهایشان را خاموش کرده بودند. هیچوقت به عمرم اینهمه قایق را همزمان ندیده بودم. همهشان هم خالی به نظر میرسیدند، ولی معلوم بود که همه به پشت دراز کشیدهاند و آسمان را تماشا میکنند. یکی از خوبیهای این که آدم برود وسطِ ناکجا، همین است. توی شبهای بیمهتاب و صاف، آسمان ستارهباران میشود. اگر شانس بیاوری، شاید شهابسنگ هم ببینی. یا شهاب. فرقشان را نمیدانم. مارش برایم توضیح داده بود، ولی من گوش نمیدادم. موقعی که تعریف میکرد کلِ هوش و حواسم به ستارههای بالای سرم بود.
مردم چراغهایشان را خاموش میکردند تا محیطِ اطرافشان تاریکِ تاریک باشد. در حالتِ عادی کسی نباید روی آب چراغهای قایقش را خاموش کند؛ اما در تیستلدان همه این کار را میکردند و از این بابت هیچ مشکلی نبود و جای آدم امن بود.
صحنهاش باورنکردنی بود. آدم چنان غرقِ آرامش میشد که... باورش نمیشد. توی آسمان آنقدر ستاره بود که به عمرم ندیده بودم، به همین خاطر گفتم بهتر است از این وضعیتِ مزخرفم یک استفادهای ببرم و غرقِ تماشای آسمان بشوم. آرامآرام از وسطِ قایقها گذشتم؛ مراقب بودم مزاحمِ کسی نشوم یا موجی پشتِ سرم درست نشود که آنها را تکانتکان بدهد. مجبور شدم کلّی به سمت شمال بروم تا یک جای خالی وسطِ دریاچه پیدا کنم. نزدیکِ یک جایی بود به اسمِ خورِ امرالد که ما زیاد میرفتیم ماهیگیری. موتور را خاموش کردم و بعد هم چراغها را. سکوت دورتادورم را گرفت و من هم به پشت دراز کشیدم و پاهایم را روی نیمکتِ قایقران انداختم. شبِ گرمی بود، به همین خاطر گرمکنم را هم درآوردم و مثلِ بالش گذاشتم زیرِ سرم. این که آدم روی دریاچه زیرِ چادرِ پرنورِ ستارهها بخوابد چیزی دارد که اضطراب را دور میکند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سه گانه جاده مورفیوس 2: سیاهی |
نویسنده | دی. جی. مک هیل |
مترجم | حسین شهرابی، مینا طالب لی |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای تندیس |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 424 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-182-352-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان |