معرفی و دانلود کتاب صوتی کورالاین

معرفی کتاب صوتی کورالاین

کتاب صوتی کورالاین از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز، جوایز بسیاری از جمله نبیولا، هوگو و... را برای نیل گیمن به ارمغان آورده است و به ماجراجویی‌های دختر بچه‌ای در دنیای موازی می‌پردازد. این دنیا در نگاه اول جای بهتری به نظر می‌آید اما پس از مدتی، شخصیت اصلی داستان در موقعیتی قرار می‌گیرد که باید برای نجات خود بجنگد.

موضوع کتاب صوتی کورالاین چیست؟

کورالاین (Coraline) کودک کنجکاوی است که همراه والدینش به خانه‌ی جدیدی نقل مکان کرده‌اند. او اصلا از وضعیت جدید راضی نیست و هیچ‌چیز خانه‌ی‌شان برای او جذابی ندارد. او که تنهاست و تفریحی ندارد، فقط به یک چیز فکر می‌کند: پشت در قفل شده‌ی اتاق مهمان‌ها چه چیزی وجود دارد؟

از آنجایی که والدین کورالاین به او بی‌توجه هستند این دختر بچه وقت کافی می‌یابد تا به اکتشافات خود برسد و سرانجام موفق می‌شود آن در بسته را باز کند. بار اول فقط یک دیوار آجری می‌بیند اما زمانی که برای بار دوم در را باز می‌کند یک گذرگاه اسرارآمیز در مقابلش ظاهر می‌شود. شخصیت اصلی این رمان با کمی تردید از گذرگاه عبور می‌کند و خود را در دنیایی موازی می‌یابد، دنیایی که همه‌چیز با زندگی خودش یکسان است.

کورالاین پدر و مادر خود را در این دنیای دیگر پیدا می‌کند؛ آن‌ها در کمال شگفتی والدینی بسیار مهربان و دلسوز هستند اما یک تفاوت بسیار وحشتناک دارد؛ پدر و مادرش در این دنیا به جای چشم دکمه دارند. شخصیت اصلی این رمان در ابتدا کمی از والدین جدیدش می‌ترسد اما به مرور با دیدن محبت‌هایشان به این موضوع عادت می‌کند.

اما همه‌چیز بر همین منوال نمی‌ماند و اوضاع زمانی به هم می‌ریزد که مادر کورالاین در دنیای دیگر تصمیم می‌گیرد او را برای همیشه نزد خود نگاه دارد. اکنون کورالاین باید برای نجات زندگی خود مجبور است با تمام هوش و شهامتی که دارد بجنگد.

نیل گیمن (Neil Gaiman) رمانی جذاب و شگفت‌انگیز در اختیارتان قرار می‌دهد و شما را با خود به دنیایی عجیب می‌برد که تا مدت‌ها رهایتان نخواهد کرد.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی کورالاین:

- یکی از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز
- برنده‌ی جایزه‌ی هوگو سال 2003
- برنده‌ی جایزه‌ی نبیولا سال 2003
- برنده‌ی جایزه‌ی برام استوکر سال 2002
- برنده‌ی جایزه‌ی لوکس سال 2003
- نامزد World Fantasy سال 2003
- نامزد Mythopoeic Fantasy سال 2003
- نامزد جایزه‌ی دورثی کنفیلد فیشر سال سال 2004
- و...

نکوداشت‌های کتاب صوتی کورالاین:

- داستانی با شکوه و وحشتناک. (Kirkus)
- به شکل شگفت‌انگیزی غافلگیرکننده. (Globe and Mail)
- با نثری نفس‌گیر و خوش‌ساخت. (Times Educational Supplement)
- بلند شوید و دست بزنید: کورالاین اصل جنس است. (Philippe Polman)
- با داستانی استادانه و کار شده. (Bulletin of the Center for Children’s Books)
- یک داستان بسیار وحشتناک که احتمالاً خوانندگان جوان را تا ماه‌ها آزار خواهد داد. (Publishers Weekly)

کتاب صوتی کورالاین مناسب چه کسانی است؟

شنیدن این کتاب صوتی به تمامی کودکان و نوجوانانی که به داستان‌های فانتزی و ترسناک علاقه دارند، توصیه می‌شود.

اقتباس از کتاب صوتی کورالاین:

در سال 2009 هنری سیلیک انیمیشنی با همین نام ساخت که با نقدهای بسیار مثبتی مواجه شد و توانست فروشی بالغ بر 124 میلیون دلار داشته باشد.

با نیل گیمن بیشتر آشنا شویم:

او با نام کامل نیل ریچارد مک‌کینون گِی‌مِن در سال 1960 به دنیا آمد و امروزه به عنوان نویسنده، فیلمنامه‌نویس و... شناخته می‌شود. گیمن که اصلیت لهستانی دارد، بخش عمده‌ی شهرت خود را مدیون نوشتن داستان‌های تخیلی و ترسناک برای کودکان و نوجوانان است و از میان آثار وی می‌توان به کتاب گورستان، گرد ستاره، خدایان آمریکایی و... اشاره کرد.

این نویسنده که در میان کتابخوانان ایرانی نیز بسیار مشهور است، در کارنامه‌ی ادبی پرافتخار خود جوایزی مانند مدال نیوبری، هوگو، برام استوکر و... را دارد. گیمن تاکنون بیشتر از نود کتاب نوشته است و فقط هجده مورد از آن‌ها رمان هستند. این نویسنده بیشتر دوست دارد وقت خود را به طراحی کمیک بگذراند اما رمان‌هایش پرطرفدارتر هستند.

نکته قابل توجه و جالب آن است که سال‌ها پیش گیمن سگی را به سرپرستی گرفت و آن را کابل نامید. کابل که اکنون درگذشته است به گفته صاحبش برای سال‌ها اولین خواننده‌ی آثار مشهور او بود.

در بخشی از کتاب صوتی کورالاین می‌شنویم:

کورالاین دنبال حیوانات هم گشت. یک جوجه تیغی و یک پوست مار (ته خود مار) را پیدا کرد، و تکه سنگی که درست شبیه قورباغه بود و وزنی که درست شبیه تکه سنگ بود.

گربه‌ی سیاه متکبری هم دید که روی دیوار می‌نشست و او را تماشا می‌کرد؛ اما هربار کورالاین می‌خواست با او بازی کند، از جایش بلند می‌شد و می‌رفت.

دو هفته‌ی اول را به این ترتیب گذراند؛ با جست‌وجو کردن در باغ و زمین‌های اطراف آن مادرش برای ناهار و شام صدایش می‌زد؛ و کورالاین باید قبل از بیرون رفتن حتما لباس گرم می‌پوشید، چون تابستان آن سال خیلی سرد بود؛ اما به هر حال هر روز بیرون می‌رفت و همه‌جا را می‌گشت. تا روزی که باران بارید و مجبور شد در خانه بماند.

پرسید: «چه کار کنم؟» مادرش گفت: «کتاب بخوان. فیلم تماشا کن. با اسباب بازی‌هایت بازی کن. برو به خانم اسپینک و خانم فورسیبل پیله کن، یا به آن پیرمرد خل وضع طبقه‌ی بالا.»

کورالاین گفت: «نه، نمی‌خواهم هیچ کدام از این کارها را بکنم. می‌خواهم همه‌جا را بگردم.» مادرش گفت: «برایم مهم نیست چه کار می‌کنی. فقط ریخت و پاش نکن.»

فهرست مطالب کتاب صوتی