معرفی و دانلود کتاب ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان

معرفی کتاب ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان

با کتاب ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان، رمان علمی تخیلی آرتور سی کلارک و استیون بکستر به جهان اسرارآمیز آینده قدم بگذارید و با حوادث غریب آن آشنا شوید. در قسمت اول از این سه‌گانه‌ی مشهور، شاهد یک انفجار عظیم و غیرقابل‌باور روی زمین خواهیم بود. حادثه‌ای که زمین را به قطعات بزرگ و شکافه تقسیم خواهد کرد. در این میان نه‌‌تنها خط‌های جغرافیایی بلکه خطوط زمانی نیز در هم می‌شکند، و ماجراهای غریبی را برای ساکنان آن به بار می‌آورد.

درباره‌‌ی کتاب ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان

نویسنده‌ی یکه‌تاز داستان‌های علمی تخیلی آرتور سی کلارک (Arthur C. Clarke) پس از موفقیت بی‌نظیر مجموعه‌داستان‌های قبلی خود تصمیم گرفت ایده‌ی نبرد در فضا را در سمت‌وسوی دیگری پیش ببرد. او برای این کار از قلم همکار خود یعنی استیون بکستر (Stephen Baxter) نیز کمک گرفته و مجموعاً شاهکاری سه‌گانه به نام ادیسه‌ی زمان (A Time Odyssey) خلق می‌کند. جلد اول از این سه‌گانه‌ی خواندنی با نام ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان (Time's Eye) با یک انفجار سهمگین آغاز می‌شود؛ این‌بار نه در فضا بلکه در زمان!

تصور کنید روزی زمین از هم شکافته و قطعات آن مثل پازل از هم گسسته شود. داستان ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان با چنین رویداد عجیبی شروع می‌شود. ماجرا وقتی عجیب‌تر خواهد شد که بفهمیم این قطعات به‌زودی دوباره به هم پیوند خواهند خورد و پیکره‌ی تازه‌ای برای زمین خواهند ساخت. البته نباید انتظار داشت که پس از این پیوست، اوضاع و شرایط درست مثل سابق پیش برود.

در ادامه‌ی جلد اول از داستان ادیسه زمان، شاهد حوادث حیرت‌انگیز‌تری نیز خواهیم بود. پس از این انفجار بزرگ، خط زمانی زمین به کل به هم می‌ریزد. جهان به مجموعه‌ای از دوره‌های تاریخی مختلف تبدیل می‌شود؛ به‌گونه‌ای که هر گوشه‌وکنار زمین، ساکنان مختلفی از زمان‌های متفاوت گرد هم می‌آیند. برخی از این قبایل به زمان‌های بسیار دور تعلق دارند و برخی دیگر از سال 2037 میلادی و در حقیقت از آینده به این‌جا آمده‌اند. در میان این هیاهو، عجیب‌ترین نکته، گوی‌های آهنینی هستند که درست مثل چشمانی تیزبین، مردم را رصد و نظاره می‌کنند.

اما به‌راستی چه بلایی سر زمین و مردمان آن آمده؟ آیا این انفجار و شکاف هولناک یک حادثه بوده یا دست‌هایی پشت پرده‌ی این ماجرا قرار دارد؟ این گوی‌های نفوذ‌ناپذیر از کجا سردرآورده‌اند؟ چرا هیچ‌چیز در برابر آن‌ها تاب و توان مقاومت ندارد؟ ما نیز ادامه‌ی ماجرا را نخواهیم فهمید؛ مگر آن که سری به کتاب ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان بزنیم.

داستان کتاب ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان در ادامه‌ی چهارگانه‌ی ادیسه‌ی فضایی (Space Odyssey)، و به‌عنوان سرآغاز یک سه‌گانه‌ی مستقل نوشته شده. حال‌وهوای داستان‌های ادیسه‌ی فضایی و ادیسه‌ی زمان، نزدیک به هم هستند اما ماجرای هرکدام در مسیر متفاوتی شکل می‌گیرد. آرتور سی کلارک که پیش از این بارها موضوع جنگ میان موجودات زمینی و بیگانه را سوژه‌ی داستانی خود قرار داده بود، حالا در سری داستانی جدید خود، مفهوم زمان را به چالش می‌کشد و از یافته‌های علم فیزیک و چاشنی تخیل، معجونی خواندنی می‌سازد.

کتاب ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان اولین‌بار در سال 2003 به مخاطبان جهانی ارائه شد. این داستان به زبان فارسی نیز برگردان شده و شما می‌توانید نسخه‌ی نهایی آن را با تلاش انتشارات کتابسرای تندیس و ترجمه‌ای از شادی حامدی آزاد تهیه کنید.

نکوداشت‌های ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان

• قدرت سرگرم‌کننده بودن این اثر شگفت‌آور است. یک ماجرا که با ایده‌های ماجرایی خود درباره‌ی چیستی جهان شما را شیفته‌ی خود می‌کند. (شیکاگو تریبون)
• یک ماجراجویی مهیج در انتظار شماست. (نیویورک تایمز)
• چنان با شخصیت‌های آن ارتباط می‌گیریم که به‌سختی می‌توانیم منتظر قسمت بعدی داستان بمانیم. (Entertainment Weekly)
• یک خواندنی فوری و جذاب. (راکی مانتین نیوز)

کتاب ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان برای چه کسانی مناسب است؟

طرفداران داستان‌های علمی و تخیلی و علاقه‌مندان به ماجراهای پرشور و حادثه این کتاب را عاشقانه خواهند خواند.

در بخشی از کتاب ادیسه زمان - جلد اول: چشم زمان می‌خوانیم

چندصد سربازِ بریتانیاییِ قرن نوزدهمی که افسران‌شان نظم و ترتیبی نصفه‌نیمه به‌شان داده بودند، حیرت‌زده اسکندر را در حینِ انجامِ وظایفِ آیینی‌اش تماشا می‌کردند و گه‌گاه مزه‌پرانی‌های بی‌ادبانه‌ای هم می‌کردند، اما چه تامی‌ها و چه سپاهی‌ها از مهمان‌نوازیِ اردوگاهِ مقدونیان خشنود بودند؛ کارهای امروزِ اسکندر آخرین کارهایش بعد از چندین و چند روز قربانی و جشن و موسیقی و مسابقاتِ ورزشی بود. دیشب، پادشاه به هر کدام از رسته‌ها یک حیوانِ قربانی داده بود؛ گوسفند یا گاو یا بز. به نظرِ بیسسا پرزرق‌وبرق‌ترین مهمانیِ کباب‌خوریِ تاریخ را برگزار کرده بودند.

رودی کیپلینگ که صورتِ درشتش پشتِ کلاهِ لبه‌دارِ باریک و درازش پنهان شده بود، مدام با سبیلش ورمی‌رفت. «چه مزخرفاتی مغزِ انسان را پر کرده! بچه که بودم آیَه‌ی من کاتولیک بود و ما بچه‌ها را مدام به کلیسا می‌بُرد. همان کلیسای دمِ باغِ گیاه‌شناسیِ پارِل؛ نمی‌دانم می‌شناسی‌اش یا نه. از شکوه و جدیتِ آن‌جا خوشم می‌آمد. ولی خُب یک باربر هم داشتیم به اسمِ میتا که آهنگ‌های محلی یادمان می‌داد و ما را به معبدِ هندوها می‌برد. از آن خداهایی که خیلی هم نمی‌دیدم‌شان ولی خوش‌برخوردتر بودند خیلی خوشم می‌آمد.»

عبدالقادر خیلی جدی گفت: «چه بچگیِ ربع‌مسکونیِ جالبی داشتی.»

رودی گفت: «شاید، اما قصه‌هایی که به بچه‌ها می‌گویند یک چیز است و... این ایزدستانِ مضحکِ هندوها یک چیزِ دیگر: یک مشت هیولای چرند که معبدهایشان پر از تصاویرِ افتضاح بود. حالا هم اسکندر شرابِ مرغوبِ نازنین را فدای این مردمِ متوهّم می‌کند؟ چرا؟ چون خیال می‌کند از این مردم است!»

جاش گفت: «رودی، همرنگِ جماعت شو. وقتی توی رُمی، مثلِ رمی‌ها باش.»

فهرست مطالب کتاب

یادداشتِ نویسندگان
بخش 1: گسستگی
1: جوینده
2: پرنده‌ی کوچک
3: چشمِ شیطان
4: آرپی‌جی
5: سایوُز
6: رویارویی
7: سروان گروُو
8: در مدار
9: متناقض‌نما
بخش 2: کشتی‌شکستگانِ زمان
10: هندسه
11: گمگشته در فضا
12: یخ
13: نورهایی در آسمان
14: آخرین گردشِ مداری
15: دنیای نو
16: بازگشت به جَو
17: بارانِ بی‌امان
بخش 3: رویارویی‌ها و دوستی‌ها
18: فرستادگانِ آسمان
19: دلتا
20: شهر چادرها
21: بازگشت به جمرود
22: نقشه
23: کنفرانس
24: شکار
بخش 4: همریزگاهِ تاریخ
25: ناوگان
26: معبد
27: ماهی‌خوران
28: بیشکِک
29: بابل
30: دروازه‌ی ایزدان
31: رادیو آماتوری
32: شورای جنگ
33: شاهزاده‌ای از آسمان
34: «ای جمله‌ی حاضران در زمان و در فضا...»
35: همریزگاه
36: پیامد
بخش 5: میر
37: آزمایشگاه
38: چشمِ مردوخ
39: اکتشافات
40: دریاچه‌ی قایق‌سواری
41: زئوس‌آمون
42: آخرین شب
43: چشم مردوخ
بخش 6: چشمِ زمان
44: نخست‌زاده
45: از میان چشم
46: چنگ‌انداز
47: بازگشت