معرفی و دانلود کتاب سفر کشتی زمان: سفر از سال 2017 به سال 1945
برای دانلود قانونی کتاب سفر کشتی زمان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سفر کشتی زمان: سفر از سال 2017 به سال 1945
کتاب سفر کشتی زمان نوشتهی بس مک براید، یک رمان هیجانانگیز و خواندنیست که به روایت داستان زنی به نام مگی ولام میپردازد. او در قرن بیست و یکم تصمیم میگیرد تا به جنوب اقیانوس آرام سفر کند و در این مسیر اتفاقات عجیبی برایش رخ میدهد!
دربارهی کتاب سفر کشتی زمان:
مگی ولام در دومین سالگرد مرگ همسرش (قرن 21) به جنوب اقیانوس آرام سفر میکند؛ سفری در زمان که خودش هم از آن اطلاعی ندارد! او در قرن نوزدهم در یک کشتی چشمان خود را باز میکند؛ مگی گیج و سردرگم است و از خود میپرسد آیا همهی اینها یک رویاست یا حقیقت دارد؟ حتی پزشک حاذقِ کشتی هم نمیتواند او را متقاعد کند که حتما در زمان سفر کرده است!
دکتر دانیل نمیداند با این زن عجیب و غریب چه کار کند؟! اصلا تا چه زمانی باید حضور او را از کاپیتان، خدمه و سایر مسافران مخفی نماید؟ اما به نظر میرسد که پنهان نگه داشتن مگی زمانیکه کشتی در میان طوفان دریا از این سو و به آن سو میرود، چندان اهمیتی داشته باشد. به نظر شما چه اتفاقی برای مسافر زمان میافتد؟ آیا او میتواند خودش را نجات دهد؟
کتاب سفر کشتی زمان (A Ship Through Time) به قلم بس مک براید (Bess McBride) داستانی هیجانانگیز و خواندنی دارد که مطالعهی آن ساعتها شما را از هیاهوی دنیای اطرافتان دور میکند و لحظات خوشی را برایتان رقم میزند.
کتاب سفر کشتی زمان برای چه مناسب است؟
اگر به مطالعهی رمانهای عاشقانهی خارجی علاقه دارید، این کتاب برای شماست.
در بخشی از کتاب سفر کشتی زمان میخوانیم:
چشمانم را باز کردم و نگاهی به اطرافِ اتاق انداختم. نور از لابهلای پردهی سبز و آبیِ بالکن به چشمم خورد و من متوجه شدم که دوباره در کابینِ کشتیِ ستارهی قرن هستم.
از تخت پریدم پایین و با عجله پرده را کنار زدم. نورِ خورشید به درونِ اتاق ساطع شد. انگار بهراستی همهی اتفاقاتِ دیشب فقط یک خواب بود.
با صدای تقتقِ در، میخکوب شدم. دانیل؟ توماس؟ به سمتِ در دویدم. انتظار داشتم یکی از آنها را ببینم اما با دیدنِ مهماندارِ اتاق که جوانی با موهای تیره بود، مطمئن شدم که همه چیز تمام شده و من بیدارِ بیدارم و اکنون در زمانِ حال حضور دارم. مهماندار، یک کتِ مشکیِ تر و تمیز پوشیده بود و شلوارش با پیراهنِ سفید و تمیزش سِت شده بود. مهماندار درحالیکه صبحانهام را در یک سینی استیل ضدزنگ آورده بود، صبح بخیر گفت.
او سینی صبحانه را روی میزِ گردی که در اتاق بود گذاشت و من به سراغِ کیف پولم رفتم تا انعامش را بدهم. در همان اثنا متوجه شدم که هنوز لباسِ خواب، تنم است، اما به نظر میآمد که مهماندار اصلاً متوجهی لباسم نشده. او با تعظیم انعام را گرفت و با آرزویِ روزی خوب، اتاق را ترک کرد. همین که رفت، از فرطِ خستگی، روی صندلیِ مقابل غذا لم دادم. نگاهم به جوِ دوسر پرک، میوه، قهوه و آبمیوه بود اما در واقع آنها را نمیدیدم.
عجب خوابِ مزخرفی! احساس میکردم در حقم اجحاف شده. نه تنها خواب عجیبی بود بلکه ناخوشایند هم بود. من درست وسطِ خواب، بیدار شده بودم. مطمئناً کلماتِ مایوسکننده و پایانیِ دانیل زمانیکه داشت میرفت تا مرا در کابینِ کوچکِ خدمه تنها بگذارد، پایانِ خواب نبود.
شما خواب نیستید خانمِ والام. این خیلی با خوابی که من میتونم تصور کنم، فاصله داره.
دوست داشتم به دانیل بگویم این نقشهی من نبود که در خوابم واردِ اتاقِ او شوم، که اگر این خواستِ من بود، او از دیدنِ من خوشحال میشد.
با بیمیلی یکی دو لقمه صبحانه خوردم و با نگاه کردن به لیستِ برنامههای روزانهیِ کشتی سعی کردم که ته ماندهی آن خوابِ عجیب را از ذهنم دور کنم. برای یک روز در دریا، برنامههای زیادی تدارک دیده شده بود که در حالتِ عادی دوست داشتم امتحانشان کنم اما الآن شور و شعفی نداشتم، لیستِ برنامهها را گذاشتم کنار و صبحانهام را تمام کردم.
بعد از دوش گرفتن، لباسم را پوشیدم و به قسمتِ پیاده رویِ عرشه رفتم. بقیه مسافرهایی که برای پیادهروی آماده بودند، به راحتی از من جلو میزدند. آنها به طرزِ ناامید کنندهای در تلاش بودند تا کالریهایی را که با خوردنِ حجم زیادی از غذاهای رایگانِ کشتی اضافه کرده بودند، با ورزش بسوزانند.
نه هوایِ تازهی دریا و نه ورزش کردن، از بیقراریام نمیکاست، پس به اتاقِ کامپیوتر رفتم و با عجله به چند نفر از دوستان و مادر شوهرم ایمیل زدم.
ماهِ نوامبر برای کتی هم، عذابآور بود. دو سالِ پیش در چنین ماهی همسرم بهخاطر آنوریسم مغزی1 از دنیا رفت. جِف تنها پسرش بود، دلم به حالش میسوخت. حتی نشد در طولِ این دو سال زندگی، یک نوه برایش بیاوریم. در فکرِ بزرگ کردنِ خانوادهمان بودیم، اما با مرگِ غیرمنتظرهی همسرم، نشد که بشود.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه ناشر
کشتیِ زمان
کشتیِ پروا
کابینِ کشتیِ ستارهی قرن
غرق شدن کشتی
سرگردانی در دریا
جزیرهی ناشناخته
آدم دزدی
جنگل سرسبز
کشتی فرانسوی
ناخدا سباستین
کشتی ستاره قرن
آب و هوای استوایی
تقاضای ازدواج
فرانسویها
جزیره پاکولو
وانا
کانوی بادبانی
یک سال بعد
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سفر کشتی زمان: سفر از سال 2017 به سال 1945 |
نویسنده | بس مک براید |
مترجم | عادله عباسی |
ناشر چاپی | انتشارات ارغوان مهر |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 330 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6098-38-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی خارجی |