معرفی و دانلود کتاب زیر درخت انجیر
برای دانلود قانونی کتاب زیر درخت انجیر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زیر درخت انجیر
زیر درخت انجیر اولین مجموعه داستان جابر تواضعی، نویسنده جوان کاشانی است.
داستان کوتاه «زیر درخت انجیر» برگزیده نهمین جشنواره مطبوعات است که به همراه شش داستان کوتاه دیگر با عناوین: «گلوله های شیشه ای »، «ماهی سبز»، «قیقاج کبوترها»، «جمعه گس »، «عروسی » و «حاجی فیروز» کتاب حاضر را شکل داده اند.
هفت داستان کوتاه مجموعه حاضر هر کدام به تنهایی از هویت جداگانه ای برخوردارند، اما در کنار این هویت فردی، یک نوع وابستگی ساختاری و مضمونی به یکدیگر دارند که از ویژگی های مجموعه حاضر محسوب می شود. خوانندگانی که هر یک از داستان های این کتاب را به طور جداگانه در جاهای دیگری غیر از کتاب فعلی خوانده باشند، این احساس به آنها دست نمی دهد که این متن بخشی از یک مجموعه به هم پیوسته است .
جابر تواضعی در هفت داستان این کتاب از یک الگوی واحد پیروی کرده است. ساختار کلی داستان ها بر روی یک شخصیت نوجوان استوار است که در هر یک از داستان ها، ماجراهایی را به وجود می آورد. موقعیت مکانی داستان ها، اغلب در جمع خانواده ای کوچک در یکی از شهرستان ها است که سایه پدر به عنوان سرپرست این جمع همواره غایب است. مادر بعد از غیبت پدر عملاً نقش او را بازی می کند، اما بر اثر شدت کارهای روزانه فرصت سر و کله زدن با بچه ها را ندارد. او غالباً خسته و بی حوصله است.
دخترهای نوجوان خانواده از انرژی لازم دوره نوجوانی برخوردار هستند، اما آنها هم در فضای بی روح و کسل کننده خانه امکان بروز هیجان های دوره نوجوانی را ندارند. در این میان تنها شخصیت نوجوان پسر خانواده است که همواره شیطنت های این دوره سنی را از خود بروز می دهد. در ابتدای کتاب در داستان کوتاه «زیر درخت انجیر» حرکات کودکانه شخصیت اول داستان که همان پسر نوجوان است، صحنه های خنده داری را به وجود می آورد که در حین برخورداری از طنز قوی سایه غمی بزرگ را در دل مخاطب می گستراند.
فهرست مطالب کتاب
زیر درخت انجیر
گلوله هاى شیشهاى
ماهى سبز
قیقاج کبوترها
جمعهی گس
عروسى
حاجى فیروز
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زیر درخت انجیر |
نویسنده | جابر تواضعی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۸۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 56 |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |
اما در مورد خود داستان:
اوایل داستان فکر میکردم شخصیت اصلی داستان دختربچه است چون که احساساتش خیلی شبیه دخترهایی تو کوچه با پسرا بازی میکنند و تبدیل به پسرهای دخترنما میشن بود اما کم کم متوجه شدم پسره چون رفتار هاش شبیه یک پسر شده بود و زیاد با پسرا رفت و آمد میکرد و مسلما مشخص شد که پسره
نکته دوم اینکه خیلی آدم رو یاد گذشتهها میانداخت که به من حس خوبی میداد
نکته سوم اینکه مادر چرا انقدر شبیه پیرزنها بود؟ یا اینکه اگر انقدر بی اعصاب و بی پول بود و شرایطشون انقدر بد بود چرا چهار تا بچه داشت؟
در کل بد نبود جذاب بود و شیرین اما اگر نسخه کامل رو بزارین خیلی بهتر میشه
) ببخشید طولانی شد من به عنوان یک منتقد نظرم رو گفتم که کمی طول کشید ممکنه بقیه مخاطبین نظر دیگری داشته باشن)