معرفی و دانلود کتاب عشق ماندگار
برای دانلود قانونی کتاب عشق ماندگار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عشق ماندگار
حسین یمینی نژاد، نویسندهی خوشسابقهی ایرانی، در سومین اثر نوشتاری خود یعنی کتاب عشق ماندگار، خوانندگان خود را به کوچهپسکوچههای بازار قدیمی کاشان میبرد و با عطر خوش دکانهای رنگارنگ و شور و حرکت جاری در پیادهروهای آن همراه میکند. اما این آرامش نیمروزی، بهیکباره با صدای فریادهای حاجی اکبر، صاحب حجرهی عطاری، از هم گسسته میشود و ماجرای داستان را در چشم برهم زدنی زیرورو میکند.
دربارهی کتاب عشق ماندگار
هنرمند شناختهشده دنیای سینما، حسین یمینی نژاد، در کتاب عشق ماندگار محصول سومین تلاش نوشتاری خود را به علاقهمندان دنیای کتاب و رمان تقدیم میکند. این کتاب یک اثر داستانی بلند است که در ژانر ادبیات اجتماعی نوشته شده، و مسائل و موضوعات مربوط به جامعهی ایران در سالهای گذشته را در دل ماجرایی مهیج و پرکشش روایت میکند. این نویسنده، در ادبیات و سینمای دفاع مقدس نیز دستی دارد، و در اثر تازهی نیز خود از اشاره به سالهای جنگ تحمیلی غافل نمیماند.
داستان عشق ماندگار در شهر پرخاطرهی کاشان و در دکان قدیمی مردی سالخورده به نام حاجی اکبر آغاز میشود. حاجی اکبر گرچه تن نحیف و خستهای دارد؛ اما همچنان به قوت سابق در مغازهی عطاری خود، کار میکند و هر روز صبح کرکرهی آن را بالا میبرد. اما در یکی از روزها، پس از ورود مردی متکدی به دکان حاجی اکبر اتفاق غیرمنتظرهای رخ میدهد. بوی خون، جای عطر خوش عطاری را میگیرد و فریادهای بیوقفهی حاجی اکبر، رهگذران و کسبه را به سمت حجرهی او میکشاند.
حسین یمینی نژاد، از هنرمندان پرسابقهی دنیای فیلم و فیلمنامهنویسی است. او در کتاب عشق ماندگار نیز لنز نگاه خود را بادقت بر سوژهی روایی خود تنظیم میکند و با توصیف دقیق صحنهها و جزئیات آن، رنگ و نمای ویژهای بر خط داستان خود میبخشد. همچنین شخصیتپردازیهای عمیق و باورپذیر داستان کتاب عشق ماندگار، از دیگر ویژگیهایی است که به این اثر ارزش خواندن میدهد.
کتاب «قسمت»، «گربه ملوس» دو اثر دیگر از این هنرمند ایرانی است که هر دو در سبک فیلمنامه به نگارش درآمدهاند. کتاب عشق ماندگار، اثر داستانی حسین یمینی نژاد، همچون دیگر آثار این نویسنده با تلاش انتشارات هنرمندان طره خیال به چاپ رسیده است.
کتاب عشق ماندگار برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این ماجرای جذاب را به علاقهمندان ادبیات داستانی و بهویژه رمانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب عشق ماندگار میخوانیم
احمد گریه میکرد و من از اینکه همه ما رو مسخره میکردند، اشک توی چشمم جمع شده بود. ساعتی به همین ترتیب گذشت. آفتاب تمام میدان را گرفته بود. اگرچه چند درخت کاج توی میدان کاشتهبودند، ولی درخت سایهدار کم بود. هر دقیقه رفت و آمدها بیشتر میشد. اکثرا ما را میشناختند. خب پدرمان جزو سرشناسهای شهر بود. به اتفاق احمد برگشتیم زیرگذر بازارچه سردار. آقای حمیدی سلمانی، دربهای چوبی دو لنگه مغازه رو باز کردهبود و داشت روپوش سفیدش را میپوشید و زیرلب چیزی میخواند. آقای حمیدی خیلی چاق بود، طوری که دگمههای لباس روی شکم او بسته نمیشد و چند تا ازجا دکمهها هم پاره شدهبود. صندلی بلندی هم داشت که چوبی و لق بود.
وقتی لبخند میزد، تنها دندانهای موجود در دهانش که دو دندان پایین و دو دندان بالایش بود مشخص میشد. احمد که از من بزرگتر بود رو بلند کرد و گذاشت روی صندلی، صدای جرق جرق صندلی به گوش میرسید. بعد یک پارچه بلند از توی کشوی میزچوبیاش بیرون آورد و انداخت دور گردن احمد.
آقای حمیدی عادت داشت فقط یک طرف میایستاد و سرمشتری رو ماشین میکرد. طوریکه دستهای بزرگ و انگشتان چاقش رو میگذاشت روی سر بچهها، همان جور که ایستادهبود سرآدم رو میچرخوند. گاهی به چپ، گاهی به راست! دو چیز ما رو عذاب میداد، شکم بزرگ و ماشین قدیمی دستی که با اون سر رو میتراشید. انگار این ماشین از همون زمان پدرش کهاو هم سلمانی بود، ارث رسیده بود. مقداری مو رو ماشین میتراشید، مقداری رو هم به علت کند شدن تیغه، از ریشه میکند. احمد از زیر دست آقای حمیدی نمیتوانست دربرود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عشق ماندگار |
نویسنده | حسین یمینی نژاد |
ناشر چاپی | انتشارات هنرمندان طره خیال |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 110 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-96015-9-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |