معرفی و دانلود کتاب زندگی من همچون تصویرگرها

معرفی کتاب زندگی من همچون تصویرگرها

کودکان امروز احاطه شده‌اند با مهارت‌هایی که در زندگی دردی از آن‌ها دوا نمی‌کند. در کتاب زندگی من همچون تصویرگرها اثر ژانت تاشجیان، قهرمان داستان در خلال از سر گذراندن ماجراهای مدرسه به کودکان مهارت‌های شناختی ارزشمندی را آموزش می‌دهد.

درباره‌ی کتاب زندگی من همچون تصویرگرها

چطور می‌شود مهارت‌های زندگی را به بچه‌ای آموخت که از در و دیوار بالا می‌رود و به هیچ صراطی مستقیم نیست؟ چطور می‌شود برای مقاومت دربرابر زورگویی آماده‌اش کرد وقتی میانگین زمان نشستنش روی زمین کمتر از سه دقیقه است؟ اگر شما هم به‌عنوان والد در ارتباط با فرزند بازیگوش و آتش‌پاره‌تان عاجزید، وقت آن است که او را با یک دوست خوب آشنا کنید: درک فالون. درک یکی از کاراکترهای محبوب رمان‌های کودکان است، کسی که در اولین مجلد از مجموعه‌ی زندگی من به مخاطب معرفی شد و با ویژگی‌های منحصربه‌فردش توانست طرفداران بسیاری پیدا کند. او نماینده‌ی همه‌ی بچه‌های پرتحرکی است که تن به کتاب خواندن نمی‌دهند و در ماجراهایی درگیر می‌شوند که نیاز به کسب مهارت حل مسئله دارد. ژانت تاشجیان (Janet Tashjian) در کتاب زندگی من همچون تصویرگرها (My Life as a Cartoonist) به سراغ یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی رفته است: مهارت مقابله با زورگویی و پذیرش خود.

درک فالون سربه‌هوا و پرجنب‌وجوش در کلاس مدرسه یک دوست جدید پیدا می‌کند: اومبرتو. یک همکلاسی تازه‌وارد که روی ویلچر می‌نشیند. هرقدر که درک به کمک کردن به او مشتاق است، اومبرتو این کمک‌ها را پس می‌زند. رابطه‌ی درک و اومبرتو از همان ابتدا مثل دو دوست معمولی پیش نمی‌رود. نزاع بر سر مهارت نقاشی کشیدن و تفاوت میان دزدی و الهام گرفتن از نقاشی‌ها درِک را به فهم جدیدی از خودش، مهارت همدلی، مفهوم حسادت و اهمیت استقبال از استعدادهای فردی می‌رساند. هر کودک بازیگوش و حواس‌پرتی از زیستن در دنیای درک، با تخیل خلاق و منحصربه‌فردش لذت خواهد برد و همراه با او به فهم جدیدی از زندگی خواهد رسید.

زبان ژانت تاشجیان در این کتاب ساده است و شوخی‌های متعدد باعث می‌شود ریتم کتاب هرگز کند نباشد و مخاطب را خسته نکند. نقاشی‌های کتاب را پسر ژانت، جیک، به تصویر کشیده است؛ تصاویری مینیمال و ساده که درک آن‌ها برای کودکان راحت است و به‌راحتی می‌تواند مخاطبان را تا پایان مشتاق نگه دارد. تاشجیان در کتاب خود قهرمانی چندبعدی ساخته است که ترس‌ها و ناامنی‌های خود را دارد و همین نکته باعث می‌شود تغییرات او در داستان باورپذیر به‌نظر برسد. احساسات قهرمان در کتاب زندگی من همچون تصویرگرها دقیقا مشابه با چیزی است که کودکان همسن او در محیط مدرسه تجربه می‌کنند. در نتیجه رویایی با احساسات ناخوشایند و پذیرش آن‌ها مهم‌ترین دستاورد درک فالون در این کتاب است. کودک درخلال خواندن این کتاب می‌آموزد که چطور با احساساتی مثل حسادت روبه‌رو شود، چطور خودش را آنطور که هست بپذیرد و در نهایت چطور به تنوع استعدادها و شدت و ضعفشان در افراد مختلف احترام بگذارد. همه‌ی این ویژگی‌ها این اثر را به کتابی تبدیل می‌کند که افزون بر سرگرم کردن، هدف اصلی خود را آموزش به کودکان قرار داده است.

این کتاب با ترجمه‌ی فاطمه شهابی‌نژاد توسط نشر پاپلی (واحد کودک و نوجوان انتشارات کتاب کوله‌پشتی) به چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های‌ کتاب زندگی من همچون تصویرگرها

• کتاب زندگی من همچون تصویرگرها را به کودکانی بدهید که فکر می‌کنید علاقه‌ای به کتاب خواندن ندارند. احتمالا نظرشان تغییر خواهد کرد. (بوک‌لیست)
• یک پیرنگ به‌شدت پیش‌رونده و یک قهرمان قابل‌همذات‌پنداری این مجموعه کتاب را به مجموعه‌ی محبوبی برای پسربچه‌ها تبدیل می‌کند، خصوصاً آن دسته که مانند درک ترجیحشان به تلویزیون دیدن و بازی کردن است تا خواندن کتاب. (ژورنال کتابخانه‌ی مدرسه)
• یک مجموعه‌ی بامزه و پراحساس دیگر برای طرفداران کتاب‌های خاطرات یک بچه‌ی چلمن. (Kirkus Reviews)
• درکِ تصویرگر در این مجلد با یک رابطه‌ی گیج‌کننده میان قلدری و ناتوانی دست و پنجه نرم می‌کند. (Kirkus Reviews)

کتاب زندگی من همچون تصویرگرها برای چه کسانی مناسب است؟

کودکان 6 تا 12ساله و بچه‌مدرسه‌ای‌هایی که به دنبال ماجراجویی و کشف هستند از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. به‌علاوه، طرفداران مجموعه کتاب بچه‌ی چلمن هم از این کتاب استقبال خواهند کرد.

در بخشی از کتاب زندگی من همچون تصویرگرها می‌خوانیم

نیازی به توضیح نیست. پدر و مادرم وقتی فهمیدند که یک هفته باید توی مدرسه بمانم، اصلاً خوشحال نشدند. ماجرا را از دید خودم تعریف می‌کنم. مادرم گوش می‌دهد و می‌گوید فردا با خانم مک‌کادل تماس می‌گیرد.

«به نظر می‌رسه که این بچه‌ی جدید واقعاً داره عذابت می‌ده. فکر می‌کنی چی باعث می‌شه دست برداره؟»

بهش می‌گویم چند هفته است که سعی دارم همین را بفهمم.

می‌گوید: «بالأخره دلیلش رو می‌فهمیم.» یکی از کارآموزان مامان در می‌زند و می‌گوید یک دالماسی که با ماشین تصادف کرده را آورده‌اند. برای حیوان احساس بدی دارم، اما خوشحالم که مکالمه‌مان یک‌دفعه‌ای به پایان رسیده. چند تا کلوچه برمی‌دارم و به اتاقم می‌روم.

باید اومبرتو را تحسین کنم... خیلی مبتکرانه می‌تواند خودش را از دردسر نجات دهد. این موضوع باعث می‌شود با خودم فکر کنم اومبرتو توی مدرسه‌ی قبلی‌اش چطوری بوده. آیا آنجا هم بچه‌های بی‌گناه را توی دردسر می‌انداخته تا توبیخ شوند؟

برای اینکه ذهنم را از ماجرای توبیخم دور کنم، بقیه‌ی بعدازظهرم را روی کمیک استریپم کار می‌کنم. نام شخصیت بد را روبرتو می‌گذارم تا اشاره‌ای به شرور مدرسه‌ی خودم داشته باشم. توی یک سلول زندان ترسیمش می‌کنم که آنجا فقط چند تا چیز دارد، یک تخت، توالت و یک هم‌سلولی غول‌پیکر که بدنش پر از خال‌کوبی است.

نقاشی کشیدن حالم را بهتر می‌کند و تا زمان شام یک دسته کاغذ پر از نقاشی‌های روبرتو در موقعیت‌های مسخره و یک کمیک استریپ جدید از سوپرفرانک دارم.

فهرست مطالب کتاب

سوپرفرانک!
یک بچه‌ی جدید توی کلاس
کمی درباره‌ی گذشته‌ی فرانک
می‌شود یک نفر به من بگوید چه خبر است؟
کاری که تویش ماهرم را انجام می‌دهم
لحظه‌ی خجالت‌آور
بابا چند تا توصیه‌ی مفید به من می‌کند
من و مت زاغ‌سیاه کارلی را چوب می‌زنیم
مدرسه به مکان شکنجه تبدیل می‌شود
حقیقت تلخ
فرانک واقعی به ماجراجویی می‌رود
میمون، یک دوست تمام‌عیار
واکنشی که انتظارش را داشتم، اتفاق نیفتاد
خانم مک‌کادل سخت‌گیر می‌شود
انجمن کُمِدی
کارلی یک دوست صمیمی دارد؟!
آمادگی‌های فراوان
امروز، روزی است که منتظرش بودم
مغزم قد نمی‌دهد
یک انجمن خالی
بدبیاری
امیدوارم بدانی که این یعنی جنگ
شما می‌خواهید ما چه‌کار کنیم؟
اولین توبیخ من
من را از اینجا بیرون بیاورید!
چند واقعیت احمقانه
اجازه بده بازی را شروع کنیم
جاسوسی در جلسه‌ی توبیخی
یک غافل‌گیری از طرف اومبرتو
وقت گذراندن با کارلی
به مغزم استراحت می‌دهم
نه!
لطفاً خوب شو
با کی دوست شدی؟
مت هم به ما می‌پیوندد
بهترین ایده‌ی من که مثل آب خوردن است
کار اصلی یک تصویرگر