معرفی و دانلود کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی
برای دانلود قانونی کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی
ازدواج، الزاماً با عشق همراه نیست و زندگی مشاعل و باقی زنانی که در کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی، از سر اجبار ازدواج کردهاند، گویای این حقیقت است. بدریه البشر ما را با زنی آشنا میکند که سه بار ازدواج میکند و جدا میشود. هیچ کدام از این وصلتها به میل و با عشق او همراه نبودهاند و حالا پس از سه بار جدایی، واقعاً دلباختهی مردی جوان و زیبا شده است؛ اما این عشق قرار نیست به همین سادگی به ساحل آرامش برسد و طوفانهای گوناگونی در انتظار او و معشوق است.
دربارهی کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی
یک انسان «قربانی» الزاماً صورتی زخمی و کمری خمیده و تنی تازیانه خورده ندارد. بسیاری از اوقات ستمدیدگان زیبا، ثروتمند و غرق در تجملاتند و شاید حتی از دور خوشبخت هم بهنظر برسند، اما در واقع از مهمترین خصیصهای که بشر بدون آن عزت و کرامت ندارد، بیبهرهاند؛ آنها «آزادی» ندارند؛ همچون مشاعل که حتی نمیتواند نام خود را حفظ کند و هر مردی که به زندگیاش وارد میشود، اجازه دارد او را با اسمی بیگانهتر از قبل، خطاب کند. شعیلوه، شعلیه، مشاعل، میشو و ... از پدرش گرفته تا مردی که صرفاً ادعای عاشقی بر او را دارد، هر کدام به هر شکلی که میخواهند او را صدا میزنند. شناسنامهاش کم کم درحال شبیه شدن به شناسنامهی مادرش است؛ مملو از اسامی مردانی که هیچکدام از آنها را حتی ذرهای دوست نداشته اما بهرسم خانواده و گوش به فرمان جامعه که زن بیشوهر را لکهی ننگ میدانند، مدتی همسر سوم یا چهارم آن مردان بوده و حالا هم بهکلی آنها را فراموش کرده است. کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی (زائرات الخمیس - Women of Thursday's Gathering) ما را به یکی از ثروتمندترین کشورهای خاورمیانه میبرد؛ جایی که بخشی از جامعه در پول و ماشینهای لوکس غرق شدهاند، اما سنت همچنان قدرتمندتر از آن است که اجازه دهد حتی همین گروه ثروتمند، بر قایق خوشبختی سوار شوند.
بدریه البشر نمیخواهد انگشت اتهام را بهسمت کسی نشانه رود؛ حتی قصد ندارد پدر مشاعل را که از دختر نوجوانش خواست بین قبر و ازدواج یکی را برگزیند، سرزنش کند. او حتی نمیخواهد مادر مشاعل را که تصور میکند «زن بدون مرد هیچ ارزشی ندارد» و برای همین در حال تدارک پنجمین ازدواجش است، مقصر جلوه دهد؛ بلکه صرفاً میخواهد یک جامعهی استبدادی را که به دیگران اجازه میدهد تا در خصوصیترین تصمیمات همدیگر دخالت کنند، برای مخاطبان خود نمایان سازد. رمان زنان پنجشنبههای دورهمی نام عجیبی دارد و شاید در نگاه نخست، معنای آن واضح نباشد، اما هنگامی که به خانهی مادر مشاعل و جمع دوستان او وارد شویم، متوجه معنای اسم کتاب خواهیم شد. تصور کنید عکسهای بیشماری از پسران و مردان در سنین گوناگون روی میز پخش شده. دختران و زنان مختلف هم به آنها نگاه و دربارهی میزان ثروت، تعداد زنان و فرزندان مرد منتخبشان تحقیق میکنند. همانطور که در چنین جامعهای (البته نمیتوان دربارهی حقیقت جامعهی فعلی این کشور قضاوت کرد و منظور از «جامعه» اجتماعی است که داستان درون آن میگذرد.) «چگونه اندیشیدن یک زن» حائز اهمیت نیست و از نظر مردها، زیبا بودن دلیلی کافی برای انتخاب همسر است، برای زنان نیز شخصیت مردان چندان مهم نیست و میزان ثروتشان است که آنها را به گزینهای مناسب برای ازدواج تبدیل میکند.
در این میان، مشاعل به احساسی عجیب و نامرسوم دچار میشود: عشق. بالاخره مردی که عکس او در میان عکس مردان ثروتمند نیست و کسی هم آرزوی وصلت با او را ندارد، دل این زن را میرباید: مردی به نام حسام که مشاعل از طریق دوست صمیمیاش، هیفاء، با او آشنا شده. اما مشکل اینجاست که مشاعل متأهل است و از آن بدتر اینکه او دوبار دیگر ازدواج کرده و طلاق گرفته. پدرش هم راضی نمیشود که برای بار سوم از «ترکی» طلاق بگیرد و با حسام ازدواج کند. بهغیر از اینها مشکلی دیگری نیز وجود دارد؛ حسام معشوق سابق هیفاء است و دیدار و ارتباط این دو نفر با یکدیگر قطعاً دردسرساز خواهد شد. با تمام این معضلات پیچیده که انگار ما را به هزارتویی بیمقصد وارد کردهاند، بدریه البشر، حسام و مشاعل را که گویی واقعاً عاشق یکدیگر شدهاند، به وصال همدیگر میرساند؛ اما این آرامش قرار است با طوفان همراه شود.
مشاعل به حسام که تاکنون مجرد بوده، چیزی دربارهی دو ازدواج اولش چیزی نگفته و سایهی این دروغ سقف خانهاش را مکدر کرده است. این راز باید سربهمهر باقی بماند اما بعید است که سرنوشت به مشاعل و حسام مجال خوشبختی بدهد. اجتماعی که کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی در آن سپری میشود، همانند یک برج لوکس است که ظاهری زیبا و آذینبندی شده دارد، اما در درون آن زنستیزی و مرد سالاری، ازدواجهایی از سر مصلحت و نبودن آزادی در انتخاب سبک زندگی، این برج را تا مرز فرو ریختن پیش برده است.
رمان اجتماعی زنان پنج شنبههای دورهمی در انتشارات عبارت، با ترجمهی معصومه تمیمی منتشر شده است.
کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی برای چه کسانی مناسب است؟
بسیاری از محرومیتها که گریبان زنان را رها نمیکنند و حقوق اولیه را از آنها دریغ کردهاند؛ به سرزمین خاصی مربوط نمیشود و در سنتهای منسوخشده ریشه دارند؛ همچون کودک همسری و ازدواج اجباری. کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی ما را با زنی به نام مشاعل آشنا میکند که کودکی سختی داشته و در نوجوانی نیز ناچار به ازدواج با مردی غریبه شده. او همچون مُشتی است که از وجود خروارها کودک همسری و آسیبهای اجتماعی خبر میدهد. این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی مناسب است.
در بخشی از کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی میخوانیم
وقتی داماد تازه، همراه با برادرش به سالن زنان وارد شد مشاعل بهوضوح احساس کرد که زندگیاش برای همیشه تغییر کرده؛ چرا که پدرش نتوانسته بود مقابل خواستۀ مرد هشتادساله مقاومت کند. این بار با اینکه سالن پر از زن بود به داماد اجازه داده بودند وارد شود. مشاعل با لبخند به نامادریاش که صورتش را میپوشاند گفت: «زمانه عوض شده، خواهر جان.»
همهچیز دگرگون شده بود. از دور نامادریاش را میدید همان کسی که سالها او را آزار داده بود حالا در کنار مادرش نشسته بود و هر دو لبخندی بر لب داشتند. نامادری بلند شد نزد او آمد بوسیدش و برایش آرزوی خوشبختی کرد. حتی خواهران ناتنیاش نیز با مهربانی به او محبت نشان دادند. بعد مادرش همه را به رقص دعوت کرد. در آن لحظه، مشاعل بهوضوح فهمید که او هم باید لبخند بزند. توانست گذشته را فراموش کند و درک کند که رهایی از گذشته با شادی، تنها درسی بود که مادرش به او آموخته است.
وقتی وارد اتاقش شد برای لحظهای نام جدید شوهرش را در ذهن تکرار کرد: ترکی. به عکس بزرگ آویزان بالای تخت که سالها پیش گرفته شده بود خیره شد. ترکی در آن عکس چفیهای بر سر داشت که تا نیمه سرش افتاده بود و زیر آن عرقچینی سفید دیده میشد. چهرهاش بدون سبیل بود و به نظر میرسید حدود پانزده سال سن داشته باشد. مشاعل خطوط چهرهاش را در آن تصویر سیاه و سفید بهخوبی میشناخت؛ بینی بزرگش همچنان بهعنوان ویژگی بارز در عکس به چشم میخورد. فکر کرد که اگر دوستانش این عکس را ببینند باز هم خواهند گفت که او بالغ و عاقل و قوی است؟ ترکی آرام و کندحرکت به نظر میرسید شاید هم کمی مضطرب، اما مشاعل دیر متوجه این حالت او شد. چون عکسی که مقابلش میدید ساکن و بیحرکت بود. مثل منظرهای آرام از یک دریاچه در تصاویر مجلات گردشگری. مرد پرسید: «میخوای برم بیرون تا لباست رو عوض کنی؟»
لبخند زد و گفت: «لطف میکنی.» لباسهایش را عوض کرد و مدت طولانی منتظر ماند تا اینکه ترکی را دید که با یک سینی بزرگ وارد شد؛ روی آن دو تا ساندویچ و دو قوطی نوشابه بود.
سینی را مقابلش گذاشت و با لبخند گفت: «بفرما.» تلاش کرد چند لقمه بخورد تا رودربایستی نکند. در حالی که ترکی هم کمی از غذا خورد تا او را به خوردن تشویق کند. بعد از چند لحظه، هر دو دست از غذا خوردن کشیدند. بعد بلند شد تا دستها و آرایش صورتش را بشوید. وقتی برگشت دید که ترکی روی تخت دراز کشیده و به خواب رفته است.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
محصور شدن
آتش در دست
جن
میشو
مونالیزا
تعقیب
تخت
لباس عزا
سرگردانی
خانوادهای عجیب
صبر هم حدی دارد
درخت آرزوها
تله
نمازی طولانی
رقص و نماز
کفاره
دختران نمازخانه
توبه
بقچه قدیمی لباس
استخر شنا
معرفی نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زنان پنج شنبههای دورهمی |
نویسنده | بدریه البشر |
مترجم | معصومه تمیمی |
ناشر چاپی | انتشارات عبارت |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 212 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-4996-03-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |