معرفی و دانلود کتاب رستگاری یک قدیسه

معرفی کتاب رستگاری یک قدیسه

داستانی مهیج و دلهره‌آور درباره‌ی کشف معمای قتلی که با ظرافت و دقت به انجام رسیده است. کتاب رستگاری یک قدیسه نوشته‌ی کیگو هیگاشینو ماجرای پرونده‌ای را روایت می‌کند که حتی سرسخت‌ترین کارآگاهان را هم گیج کرده و به بن‌بست می‌رساند...

درباره‌ی کتاب رستگاری یک قدیسه

دسیسه‌ها و نقشه‌های شومی که به جنایت ختم می‌شوند بیشتر اوقات با طراحی و برنامه‌ریزی دقیق رخ می‌دهند، اما در سوی دیگر ماجرا افرادی هستند که برای پرده برداشتن از قتل‌ها و جنایت ها آموزش دیده‌اند و تلاش می‌کنند با پی گرفتن سرنخ ها راز قاتلان را برملا کنند؛ با این وجود همیشه کار به آسانی انجام نمی‌شود و برخی اوقات کارآگاهان نیز در پی بردن به لایه‌های یک جنایت با سردرگمی مواجه می‌شوند.

کتاب رستگاری یک قدیسه (Salvation of a Saint) نوشته‌ی کیگو هیگاشینو (Keigo Higashino) ماجرای یکی از همین جنایت‌ها است. خواننده با ماجرای قتلی روبه‌رو می‌شود که کارآگاه مشهور و نابغه‌ی کتاب‌های هیگاشینو یعنی پروفسور یوکاوا که معروف به کارآگاه گالیله هست هم در حل آن با مشکل مواجه می‌شود و به‌آسانی نمی‌تواند راز جنایت را کشف کند.

داستان کتاب، ارتباط یک زوج با نام‌های ماشیبا و آیانه را روایت می‌کند. این دو نفر یک سال است که با یکدیگر ازدواج کرده‌اند؛ آن‌ها پیش از ازدواج قرار گذاشته‌اند که اگر آیانه بعد از یک سال بچه‌دار نشود، ماشیبا او را ترک کرده و جدا شود. بعد از گفت‌وگوی این دو نفر در این باره، آیانه تصمیم می‌گیرد زمان کوتاهی برای دیدار با پدر و مادرش به سفر برود، اما بعد از بازگشت از سفر با جسد ماشیبا مواجه می‌شود.

بعد از با خبر شدن پلیس از ماجرای قتل مشخص می‌شود که ماشیبا با یک فنجان قهوه که با سم آرسنواسید آلوده شده بود، مسموم شده و به قتل رسیده است؛ حالا همسر او از نظر پلیس مظنون اصلی قتل است؛ در حالی‌ که هیچ سرنخ مشخصی وجود ندارد و پلیس‌ها و کارآگاهان به‌آسانی نمی‌توانند جزئیات این جنایت را یافته و قاتل اصلی را شناسایی کنند.

در کتاب رستگاری یک قدیسه نوشته‌ی کیگو هیگاشینو و ترجمه‌ی محمد عباس‌آبادی خواننده با ماجرای یک جنایت حساب‌شده روبه‌رو می‌شود و کار تا آنجا پیش می رود که مأمور اصلی این پرونده برای پی بردن به راز قتل دست‌به‌دامان دوست نابغه‌ی خود در زمان تحصیل می‌شود که هر گاه یک پرونده با پیچیدگی و بن‌بست مواجه می‌شود، می‌تواند به کمک او بیاید؛ این فرد همان کارآگاه معروف سری قصه‌های «کارآگاه گالیله» و از شخصیت‌های محوری قصه‌های هیگاشینو است؛ اما باز هم کشف رمز از این جنایت به سادگی میسر نیست.

رمزآلود بودن و گیج شدن خواننده همراه با شخصیت‌هایی که در کار پی بردن به راز جنایت هستند، یکی از جذابیت‌های اصلی داستان رستگاری یک قدیسه است؛ نویسنده بر خلاف بسیاری از داستان‌های معمایی که قاتل را تا پایان داستان لو نمی‌دهند عمل نمی‌کند، اما در جریان رمان تعلیق‌هایی به وجود می‌آورد که نمی‌توان با قاطعیت درباره‌ی هیچ چیز فکر و قاتل را شناسایی کرد.

کتاب رستگاری یک قدیسه را انتشارات چترنگ منتشر کرده است.

نکوداشت‌های کتاب رستگاری یک قدیسه

• جذاب و خواندنی... یک معمای قدیمی که داستان کلاسیک آنتونی برکلی در پرونده‌ی «شکلات‌های مسموم» را به یاد می‌آورد. (نقد کتابِ Kirkus)

• پیچیده و غافل‌گیرکننده؛ در این رمان هیچ چیز پیش‌بینی پذیری وجود ندارد؛ با این حال گمانه‌زنی‌های شما ممکن است درست از آب در بیاید. (وبسایت گودریدز)

• درخشان... در حالی که خوانندگان این کتاب مجذوب اسرار کلاسیک داستان‌های جنایی خواهند شد، پرده‌هایی از روایت‌های کلافه‌کننده هم به نمایش در می‌آید. این کتاب همچنین برای طرفداران رویه‌هایی که روابط بین اعضای یک تیم تحقیق را توسعه می‌دهند، جذاب خواهد بود. (مجله‌ی پابلیشرز ویکلی)

کتاب رستگاری یک قدیسه برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب رستگاری یک قدیسه نوشته‌ی کیگو هیگاشینو از آن دست کتاب‌هایی است که علاقه‌مندان به کتاب‌های معمایی، پلیسی و جنایی را به وجد خواهد آورد. همچنین پژوهشگران ادبی به‌ویژه افرادی که روی ادبیات خاور دور تحقیق می‌کنند از این کتاب استفاده خواهند برد.

با کیگو هیگاشینو بیشتر آشنا شوید

کیگو هیگاشینو متولد سال 1958، نویسنده و جنایی‌نویس ژاپنی و از پیشگامان داستان‌های جنایی و پلیسی در این کشور است. او در رشته‌ی مهندسی برق در دانشگاه اوساکا تحصیل کرد، اما پس از فارغ‌التحصیلی به‌صورت حرفه‌ای نوشتن رمان را به‌عنوان فعالیت اصلی خود برگزید. او به مدت چهار سال ریاست انجمن نویسندگان کتاب‌های اسرارآمیز ژاپن را بر عهده داشت. از این نویسنده‌ی پرکار تاکنون بیش از 40 عنوان داستان و رمان منتشر شده که بخش زیادی از آن‌ها به زبان‌های متعدد ترجمه شده است. کتاب «فداکاری مظنون X»، «تازه وارد»، «رژه خاموش» و «جادوی ممنوعه» از کتاب‌های پرفروش این نویسنده است. کیگو هیگاشینو جوایز متعدد ادبی از جمله جایزه‌ی معتبر «ادوگاوا رانپو» کشورش را از آن خود کرده است.

داستانی مهیج و دلهره‌آور درباره‌ی کشف معمای قتلی که با ظرافت و دقت به انجام رسیده است. کتاب رستگاری یک قدیسه نوشته‌ی کیگو هیگاشینو ماجرای پرونده‌ای را روایت می‌کند که حتی سرسخت‌ترین کارآگاهان را هم گیج کرده و به بن‌بست می‌رساند...

در بخشی از کتاب رستگاری یک قدیسه می‌خوانیم

تاتسوهیکو ایکای روز شنبه در دفتر خودش مشغول کار شده بود، بعد از آن هم برای نوشیدن مشروب با یکی از موکل‌هایش بیرون رفته بود. در روز یکشنبه، با موکل دیگری برای بازی گلف رفته و کمی بعد از ساعت ده شب به خانه برگشته بود. یوکیکو تمام آخر هفته را در خانه مانده بود و روز یکشنبه مادر و خواهرش برای سر زدن آمده بودند.

آن شب یک جلسه اطلاع‌رسانی تحقیقات در مقر پلیس محلی، یعنی اداره پلیس شهر مگورو برگزار شد. مأمور اصلیِ اولین بخش تحقیقات اداره پلیس با تکرار اینکه به احتمال زیاد با قتلی مواجه هستند، جلسه را آغاز کرد. توضیح وجود آرسنواسید مهلکی که در تفاله قهوه پیدا شده بود به هر شکل دیگری سخت بود. اگر خودکشی بود، احتمالاً متوفی زحمت مخلوط کردن سم با قهوه‌اش را به خودش نمی‌داد و حتی اگر این کار را کرده بود، مخلوط کردن آن با قهوه دم‌کرده منطقی‌تر بود.

یکی از کارشناس‌های صحنه جرم گزارشی درباره تحقیقات ادامه‌دار برای مشخص کردن چگونگی ورود سم به پودر قهوه ارائه داد، ولی چیزی در آن نبود که کوساناگی قبلاً نشنیده باشد؛ کل آن را می‌شد در جمله «نمی‌دانیم» خلاصه کرد. کارشناس‌های صحنه جرم بعدازظهر همان روز به خانه خانواده ماشیبا برگشته بودند، به قصد بررسی همه چیزهایی که یوشتاکا ماشیبا ممکن بود در خانه در دهانش گذاشته باشد: غذا، ادویه، نوشیدنی، دارو. همین توجه به همه ظروف و کارد و چنگال‌های داخل خانه هم معطوف شد. در زمان جلسه، هشتاد درصد اقلام را چک کرده بودند؛ تا اینجا ردی از سم روی هیچ‌چیزی پیدا نکرده بودند. رابط تیم صحنه جرم گفت که بعید است در آن بیست درصد باقیمانده چیزی پیدا کنند.

این به آن معنا بود که شخص گناهکار مخصوصاً قهوه‌ای را که یوشتاکا قرار بود بنوشد هدف قرار داده بود. یکی از کارشناس‌های صحنه جرم به آن‌ها اطلاع داد که این کار ممکن است از دو طریق انجام شده باشد: قاتل می‌توانست از قبل داخل پودر قهوه، فیلتر کاغذی یا فنجان سم ریخته باشد یا ممکن بود آن را موقع درست شدن قهوه مخلوط کرده باشد. در این مرحله بدون پیدا کردن آرسنواسید در جایی از خانه و بدون اطلاع از اینکه آیا موقع درست شدن قهوه کسی پیش یوشتاکا بوده یا نه، معلوم نبود کدام‌یک از این دو کار انجام شده بود.