معرفی و دانلود کتاب دیانه - جلد اول
برای دانلود قانونی کتاب دیانه - جلد اول و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دیانه - جلد اول
کتاب دیانه - جلد اول نوشتهی فریده حسینی، داستان زندگی دختری را روایت میکند که پدر خود را از دست داده و از سوی پدربزرگش نیز طرد شده، اما اکنون باید به دستور همان پدربزرگ از دختر مردی به نام احمدرضا مراقبت کند که همسر خود را به قتل رسانده است.
دیانه دختر یتیمی است که پدربزرگ و سایر اقوام او را طرد کردهاند. او زندگی محقری در روستا دارد تا اینکه روزی پدربزرگ به سراغش میرود و به او دستور میدهد که باید به خانهی مردی به نام احمدرضا برود و از او و دخترش نگهداری کند.
اکنون دیانه دیگر چارهای ندارد و علی رغم میل خود به خانهی احمدرضا میرود. از همان روز اول با او رفتارهای زشتی صورت میگیرد و تحقیر میشود. در این میان، دیانه فرصت این را پیدا میکند تا با سایر اقوام خود آشنا شود و به پسری با نام امیرحافظ علاقهمند میشود اما ... .
در جلد نخست رمان جذاب دیانه، شما با شخصیتهای بسیاری سروکار دارید که وارد داستان میشوند و فریده حسینی از تمامی این شخصیتها در جای مناسب استفاده کرده و از سردرگم شدن شما جلوگیری میکند. این رمان داستان جذابی دارد و شما را تا پایان با خود همراه میکند و نوید نویسندهی با استعداد و خلاقی را میدهد که در آینده نامش را بیشتر خواهیم شنید.
در بخشی از رمان دیانه - جلد اول میخوانیم:
اتفاقات دیشب کم کم جلوی چشمهام اومدن. لحظهای از احمدرضا، از مادری که فقط سایهاش باعث عذابم بود متنفر شدم. از دست ضعیف بودن خودم.
ملحفه رو دورم گرفتم و بلند شدم. احمدرضا نبود و از این قضیه خوشحال بودم. سمت اتاق خودم رفتم. آروم در اتاق رو باز کردم. اتاق بهم ریخته بود و باعث میشد تا اتفاقات دیشب واضح تر به نظر بیاد.
بهارک هنوز خواب بود. لباسی پوشیدم. پلهها رو پایین اومدم. خونه توی سکوت فرو رفته بود. کمی شیر گذاشتم داغ بشه. عسل زدم و خوردم.
نباید میذاشتم مریضی هم بهم غلبه کنه. خسته روی صندلی نشستم. برای اولین بار از اینکه انقدر آدم ضعیفی بودم از خودم متنفر شدم. دلم نمیخواست این دیانه رو؛ دختری که تو سری خوره! اما وقتی هیچ پشتوانهای نداشته باشی ناخواسته مطیع و آروم میشی. کمی حالم بهتر بود اما روحم داشت پژمرده میشد و من دلم اینو نمیخواستم!
از ترحم دیگران بیزارم. داروهام رو خوردم. غذای بهارک رو دادم. با تمام بیحالیم روی مبل نشستم و کتابهام رو باز کردم و مروری کردم.
هر چی به اومدن احمدرضا نزدیک میشد، ترس و استرسم بیشتر میشد. دوباره عجیب ترس از این مرد رخنه کرده تو تمام وجودم. با باز شدن در حیاط و شنیدن صدای ماشین قلبم شروع به تند زدن کرد. نمیدونستم چیکار کنم. در سالن باز شد و بوی عطرش از خودش زودتر اعلام وجود کرد. قامتش تو چهارچوب در نمایان شد. قلبم سنگین به سینهام میکوبید. وارد سالن شد. اخمی میان ابروهاش بود. سریع سلامی دادم که بیجواب موند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دیانه - جلد اول |
نویسنده | فریده حسینی |
ناشر چاپی | انتشارات ندای الهی |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 536 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-611364-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |