معرفی و دانلود کتاب حبابهای رنگی
برای دانلود قانونی کتاب حبابهای رنگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب حبابهای رنگی
قهرمان اصلی کتاب حبابهای رنگی، زن جوانی است که با وجود گذشتهی تاریکش، تصمیم گرفته آیندهی درخشانی را برای خود رقم بزند. بااینحال، هنوز هم از یادآوری برخی از خاطراتش، اندوهگین میشود و همچنان نتوانسته با بعضی از مشکلاتش روبهرو شود. رویا شاعری با استفاده از تعلیق، رفتوبرگشت میان گذشته و حال و قدرت قلم خود در شخصیتپردازیها، رمانی دلنشین و داستانی پرکشش را در اختیارتان قرار داده است.
دربارهی کتاب حبابهای رنگی
رویا شاعری در کتاب حبابهای رنگی روایتگر زندگی بانوی جوانی شده که بهتازگی از همسر خود طلاق گرفته و بحرانهای جدیای را پشت سر گذاشته است. بااینوجود، اکنون به اندکی ثبات و آرامش روحی رسیده و تصمیم دارد برای بهبود زندگیاش تلاش کند. اما، گویا هنوز برخی از خاطرات تلخ گذشته قلبش را به درد میآورند و نمیگذارند عمیقاً طعم شیرین خوشبختی را احساس کند.
شخصیت اول داستان، سابقاً در کنار همسری زندگی میکرده که به مصرف مشروبات الکلی اعتیاد داشته. علاوهبر این، به بهانههای مختلف، یا به خاطر مزهی غذا و گاهی هم به خاطر سوءظن به همسرش، او را به باد کتک میگرفته. کتکهایی که گاه قهرمان رمان را راهی بیمارستان میکردند. همین صدمات جسمانی باعث میشوند تا محبت «فرناز» و همسرش «آریا» به این زن بینوا جلب شود. این زوج، او را بعد از اینکه با کتکهای همسرش روانهی بیمارستان میشود، برای مراقبت به نزد پدر و مادر آریا میبرند تا در کنار آنها دوران نقاهت را بگذراند. آریا قبلاً خواهری به نام «آتنا» داشته که در جوانی، مرگ به سراغش آمده. حضور شخصیت اول این کتاب در کنار خانوادهی آریا، یاد آتنا را برایشان زنده میکند. از این جهت هم به بودن در کنار او وابسته میشوند هم ناخواسته موجب معذب بودن این زن جوان میگردند.
رفتهرفته قهرمان کتاب حبابهای رنگی تغییراتی اساسی را در زندگیاش به وجود میآورد. اول اینکه از همسرش طلاق میگیرد تا باقی عمر را بدون آزار و اذیتهای روحی و جسمی او بگذراند. بعد هم با کمکهای آریا و خانوادهاش، کار خود را بهعنوان پیشخدمت یک رستوران آغاز میکند تا بدون تکیه به اطرافیانش، به زندگی ادامه بدهد. اگرچه همسرش بارها با ظاهری آزرده و رنجور به سراغش آمده تا دوباره زندگی را از سر بگیرند اما او هر بار قاطعانه به او جواب رد داده. البته اینها تنها جنبههای مثبت زندگیاش هستند. در همین دوران او اتفاقات تلخ دیگری را پشت سر گذاشته که مهمترین آنها سوءاستفاده شدن از اعتمادش بوده. برای اینکه بدانید چه اتفاقی بار دیگر او را از پا انداخته و مقصر این اتفاق چه ارتباطی با خانوادهی آریا داشته، توصیه میکنیم تا انتهای این رمان خواندنی با رویا شاعری همراه باشید.
نویسنده در اثر حاضر کوشیده تا با بهرهگیری از تعلیق، فلشبک به گذشته و بازنمایی آشفتگیهای ذهنی قهرمان اصلی کتاب، داستانی باورپذیر و در عین حال، جذاب و پرکشش را به نگارش درآورد. اگرچه گذشتهی شخصیت اول کتاب، بهصورت تصاویری پراکنده در لابهلای داستان نشان داده میشود، اما این موضوع هرگز باعث سردرگمی مخاطب در درک وقایع مربوط به زندگی او نمیشود. برعکس، انتخاب این شیوه از روایت، خواننده را بیشازپیش مجذوب این رمان میکند. کتاب حبابهای رنگی افزونبر ماجرای گیرا و شخصیتپردازیهای چشمگیری که دارد، به نظر میرسد پیامهای آموزندهای را در خود جای داده که گاه از زبان شخصیتهای مختلف بازگو میشوند. مانند اینکه نیازی نیست انسان برای جلب رضایت دیگران تن به کاری ناخواسته بدهد. وظیفهی هر کس این است که مطابق با تمایل و خواستههای درونی خود زندگی کند، نه برای خشنود نگه داشتن دیگران. مطالعهی چنین دیالوگهای آموزندهای به خوانندگان کمک میکند تا همگام با قهرمان این رمان، به زندگی خود سمتوسوی دیگری بدهند و آنگونه زندگی کنند که همیشه آرزویش را داشتهاند.
کتابی که رویا شاعری نگاشته، هم سرگرمکننده است، هم برایتان الهامبخش خواهد بود و هم گوشهای از دستاوردهای ادبیات معاصر فارسی را در سالهای اخیر، به شما نشان خواهد داد.
انتشارات آئیسا عهدهدار چاپ و نشر این اثر بوده است.
کتاب حبابهای رنگی برای چه کسانی مناسب است؟
دنبالکنندگان داستانهای فارسی معاصر و رمانهای رئالیستی، از خواندن کتاب حبابهای رنگی لذت فراوانی خواهند برد.
در بخشی از کتاب حبابهای رنگی میخوانیم
کلماتش نه در گوش که در جانم مینشست. حرف این مرد برای من حجت بود. او برخلاف عدم تمایلش به برادر بودن، برایم برادری میکرد. با سکوتش در فکر رفتم. اصلاً اولین بار کی و کجا رفیقش را دیدم و ماجرا آغاز شد؟ روزی که به واحد طبقه پایین خانهمان نقل مکان کرد؟ یا بعدتر، آن روز که همراه سیما برای گچگرفتن دستی که بر اثر کتکهای سیاوش شکسته بود به درمانگاه رفتیم و مقابل در با او روبهرو شدیم؟ یا نه همان شبی که...
"غرق در خواب بودم که با افتادن جسم نرم و بدبویی چشم باز کردم. پیراهن کثیف و خیس از عرقش را با استهزا کنار زدم و به نگاه خبیث و لبخند کریهاش چشم دوختم. قدمی به داخل اتاق برداشت و به در تکیه داد. هنوز گیج خواب و زیر پتو بودم که با پا لگدی به پتو زد و به کناری پرتش کرد. پوزخند بر لب و با تمسخر گفت:
- ببخشید که مزاحم خواب علیامخدره شدم. تو این گرمای جهنمی رفته بودم سمت جنوب و این چند روز نبودم بادتون بزنم ملکه. لش کردی زیر پتو و برّوبرِّ من رو نگاه میکنی که چی؟ مگه زاییدی که یه تکون به خودت نمیدی.
قبل از برخورد لگد دومش که به سمت کمرم پرتاب شد، در جا نیمخیز شدم و جا خالی کردم. خود را جمع کردم و لحظهای بعد حاضر و آماده مقابلش ایستادم.
- س... س... سلام.
این لکنت زبان دردی بود که تنها در حضور او دچارش میشدم. چشمغرّهای حوالهام کرد و رو برگرداند. به سمت حمام قدم برداشت و هشدار داد:
- برگشتم صبحونهت حاضر باشه.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب حبابهای رنگی |
نویسنده | رویا شاعری |
ناشر چاپی | انتشارات آئیسا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 307 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7555-79-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |