معرفی و دانلود کتاب ریسمانی که نگهمان داشت
برای دانلود قانونی کتاب ریسمانی که نگهمان داشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ریسمانی که نگهمان داشت
تصمیمهای اشتباه، گاهی تا مدتها گریبان صاحب خود را میگیرند، حتی اگر نیت خبیثانهای پشت آنها نباشد. دیوید جوی داستاننویس پرفروش آمریکایی و خالق کتاب ریسمانی که نگهمان داشت، بهخوبی میداند چگونه حس ترس و دلهره را در دل خوانندگان خود بیدار کند. داستان، در فضای مهآلود و تاریک جنگلی دورافتاده آغاز میشود؛ جایی که دارل مودی، شخصیت اصلی داستان ساعات زیادی را برای شکار در آن میگذارند. اما چه میشود اگر روزی تیر او به شکاری اشتباهی برخورد کند؟
دربارهی کتاب ریسمانی که نگهمان داشت
دیوید جوی (David Joy) در اثر تازهی داستانی خود یعنی کتاب ریسمانی که نگهمان داشت (The Line That Held Us) طرفداران ادبیات جنایی و داستانهای پرتعقیبوگریز را به خود فرامیخواند.
ماجرای کتاب ریسمانی که نگهمان داشت، از قتلی ناخواسته آغاز میشود. شخصیت اصلی داستان یعنی «دارل مودی» تا دیروز یک شکارچی ساده قانونمند بوده اما از امروز، بابت تیری که به اشتباه به سمت «کارول سیسی بروئر» شلیک کرده، قاتل نامیده میشود. ترس و وحشت بیاندازه، و ضربهای که این اتفاق ناخواسته به روان دارل مودی وارد کرده، او را از تصمیم درست بازمیدارد. او میخواهد تا به جای معرفی خود به ادارهی پلیس، جسد را در جایی پنهان کند و آثار قتل را از بین ببرد. البته که این انتخاب وحشتناک، دلیل مهم دیگری نیز دارد. او کارول را میشناسد؛ و بهتر از او، با برادر تندخوی مقتول یعنی دواین آشنایی دارد. دارل میداند که پس از با خبردار شدن دواین از حقیقت ماجرا، شانسی برای زنده بودن نخواهد داشت؛ پس عملیات از بین بردن آثار قتل را آغاز میکند.
رفیق صمیمی دارل یعنی «کالوین هوپر» نیز میانهی راه به تصمیم او پی میبرد و دارل را در جریان مخفی کردن پیکر بیجان کارول همراهی میکند. اما آنها به خوبی خبر دارند که ماه هیچگاه پشت ابر پنهان نمیماند. در سمتوسوی دیگر داستان ریسمانی که نگهمان داشت، خانوادهی مقتول که از غیبت طولانی کارول نگران شدهاند، عملیات جستوجو را آغاز میکنند. دواین نیز پیش از همه، وجببهوجب خاک شهر را برای پیدا کردن برادر گمشدهی خود میگردد. وقتی که امیدها به سر میرسد و دیگر شانسی برای پیدا کردن کارول باقی نمیماند، جرقهی تازهای در ذهن دواین روشن میشود و او را به سمت جنگل میکشاند؛ جایی که کارول برای پیدا کردن گیاهان دارویی به سراغش میرفت. اما آیا این حدس مبهم، میتواند دواین را به رد خون پاک شدهی برادرش میرساند؟
دیوید جوی، نگارندهی رمان ریسمانی که نگهمان داشت، از داستاننویسان جوان اما پرافتخار دستهی ادبیات جنایی است. طرفداران و پیگیران آثار دیوید جوی، قلم او را به توصیف دقیق و ملموس فضاهای تاریک و وهمآلود و هراس و انتقام نهفته در ماجرا میشناسند. پیوند دادن رشتههای از همگسسته و پیدا کردن سرنخهای گمشده که از ویژگیهای اصلی ژانر جناییست نیز در آثار این نویسنده و اثر معروف او ریسمانی که نگهمان داشت به خوبی دیده میشود. تعلیق پیاپی در روند ماجرا و فرازونشیبهای روایی نیز از دیگر خصوصیاتیست که این رمان را به انتخاب محبوب طرفداران داستانهای پلیسی تبدیل کرده. این اثر اولینبار در سال 2018 به چاپ درآمده و از همان زمان توجه خوانندگان و منتقدین بسیاری را به خود جلب کرد. نسخهی فارسی این اثر نیز با تلاش انتشارات دیدآور و ترجمهی خوب و روان مهدی صالحی اقدم تقدیم علاقهمندان فارسی زبانشده است.
نکوداشتهای کتاب ریسمانی که نگهمان داشت
- کتابی پرتعلیق که میتوان آن را امضای کاری دیوید جوی دانست. (لس آنجلس تایمز)
- نویسندهی کتاب با قلم خود مرا بهزانو درآورد و تسلیم کرد. توصیفات او ماندگار است. (استار تریبون)
- زیبا، جذاب و خیرهکننده. (بوک لیست)
- دیوید جوی فقر و خشونت موجود در مناطق روستایی آمریکا را به بهترین شکل نمایش میدهد. خط داستانی او خواننده را دنبال خود میکشاند. (ویلی کش، داستاننویس)
- بینظیر و دلخراش. (میلواکی ژورنال سنتینل)
کتاب ریسمانی که نگهمان داشت برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به ژانر جنایی و روایتهای پرهراس و تعلیق از خواندن این داستان کیف فراوانی میبرند.
در بخشی از کتاب ریسمانی که نگهمان داشت میخوانیم
زیر لب گفت: «انجی رو میکشه.» با تکرار دوبارهی این جمله، آتش احساساتش شعلهور شد و اندوه، عزاداری، خشم و گناه یکباره به سمتاش هجوم آورد و صورتش گُر گرفت. دست به بلوک سیمانی کنار پل گرفت، رو به جلو خم شد و با جنونی غیرقابل کنترل زار زد.
ذهناش مملو از خاطره بود. به اولینباری که انجی را دیده بود فکر کرد، اینکه چهطور موقع گرفتن شماره تلفنش خندیده بود، و چهطور گفته بود که اگر کالوین میخواهد بیاید رستوران و مخ پیشخدمتی را بزند بهتر است اولش برود خانه، دوش بگیرد و خودش را تمیز کند. انجی آن موقعها توی رستوران اومالی کار میکرد و کالوین خیال کرده بود که او یکی از دختران دانشجو است، که کمی بزرگتر از سنش نشان میدهد و بهجز لهجهاش هیچ نمیشد فهمید که از اهالی اینجاست. یاد اولین باری افتاد که او را بوسیده بود، چیزی روی لبهایش مالیده بود که طعمی سرد و خنک مثل نعناعفلفلی ته دهانش بهجا گذاشته بود. یاد اولین صبحی افتاد که کنارش از خواب بیدار شده بود. خورشید داشت بالا میآمد و کالوین نگاهی به انجی انداخته و فهمیده بود زیباترین موجودی است که تا به حال دیده. میدانست چیزهایی روی زمین وجود دارند که مثل نقش بستن دست کوزهگر بر ظرف سفالی، اثر انگشتهای خدا رویشان نقش بسته است. آن چشمها... آن چشمهای سبز فوقالعاده. کالوین میتوانست تمام زندگیاش را در آن چشمها ببیند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ریسمانی که نگهمان داشت |
نویسنده | دیوید جوی |
مترجم | مهدی صالحی اقدم |
ناشر چاپی | انتشارات دیدآور |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 244 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-104-196-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |