معرفی و دانلود کتاب تولههای تلخ
برای دانلود قانونی کتاب تولههای تلخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تولههای تلخ
کتاب تولههای تلخ اثری از قباد آذرآیین است. این رمان به آخرین روزهای زندگی پیرمردی میپردازد که در رویاها و تصورات خود خاطرات روزهای نوجوانی و کودکی را فرامیخواند. روزهایی که آدمهای زیادی در زندگی این مرد حضور داشتند و حال در بستر مرگ وی را رها کردهاند. کتاب تولههای تلخ توسط خود پیرمرد روایت میشود و راوی اول شخص است. این کتاب با لحن جنوب ایران بهخوبی آشناست و در ترسیم شخصیتها کوشش دارد تا به ویژگیهای بومی آن ناحیه بپردازد.
دربارهی کتاب تولههای تلخ
هنگامی که روزهای پایانی عمر فرا میرسند، آن لحظهای که شخص آگاهی دارد به فرجام غایی خود نزدیک شده، بار دیگر تصاویر سالهای گذشته و فراخوانی آنچه که بوده و حال دیگر وجود ندارد رخ میدهد. فراخوانی و احضار گذشته زمانی رخ میدهد که شخص در خاطرات خود به دنبال چیزی میگردد، عنصری را جستوجو میکند و بار دیگر به موقعیتهایی که آنها را زیسته مینگرد. شخصیت پیرمرد راوی نیز در کتاب تولههای تلخ خود را از زمان حال و بستر مرگ جدا میکند تا در تصاویر خاطراتش گم شود. قباد آذرآیین در رمان خود از تکنیک گریز به گذشته یا فلشبک بهره میبرد و با چنین تمهیدی سرگذشت یک مرد را از روزهای نوجوانی تا اکنون که به پیرمردی مریض احوال تبدیل شده روایت میکند.
تصویر خاطره و امر یادآوری به این معناست که شخص تمام آنچه را که روزی تجربه کرده، حال با نگاهی جدید بازسازی میکند. به همین روی، خاطرات واقعیت خام نیستند، بلکه واقعیتی دستکاری شدهاند که توسط ذهن بار دیگر بازسازی میشوند. وقتی راوی پیرمرد در کتاب تولههای تلخ به بازسازی خاطرات خود میپردازد، بیش از آنکه از خود بگوید، به وصف آدمهایی میپردازد که روزی در زندگیاش نقش پررنگی بازی کردند و حال غیابشان قلب پیرمرد را به درد میآورد. راوی پیرمرد برایمان از مردمان اهل جنوب میگوید، آدمهایی که هرکدام در پی سرنوشتی شیرین برای خود بودند، اما در آخر تقدیر آنها را برای رسیدن به افقی روشن یاری نکرد.
کتاب تولههای تلخ در مکانی استعارهآمیز با عنوان «بزرخآباد» میگذرد که در واقع اشاره به زادگاه نویسنده دارد: مسجدسلیمان. داستان بهطورکلی درمورد دورانی است که زندگی مردمان محلهی مسجدسلیمان با تاریکی و رنج گره خورده بود و در «بزرخ» گذران عمر میکردند. در این رمان میخوانید که روزی مردمان مسجدسلیمان بهخاطر استخراج نفت وضعیت مساعدی داشتند و وقتی که این دوران به سر رسید، همه چیز با فقر و بیچارگی گره خورد. در طول داستان، قباد آذرآیین با لحنی کاملاً جنوبی به شرح آن ناحیه، مردمانش و دغدغههای سیاسیشان میپردازد. این کتاب درمورد نسلیست که در نابسامانیهای اقتصادی آن روزهای مسجدسلیمان میسوزند و به نسلی سوخته تبدیل میشوند. پیرمرد راوی داستان با توصیفات خود از روزهای جوانیاش به ما میگوید که به آدمهای آن نسل چه گذشت.
باید گفت که ارتباطات و قرابتهای متعددی میان شخصیتهای کتاب تولههای تلخ و کاراکترهای اثر پیشین قباد آذرآیین، یعنی «فوران»، وجود دارد. شخصیتهایی که به شکلی زنجیرهوار در رمانهای قباد آذرآیین تجسد مییابند و ایدههایی از یک دوره و دغدغههایش را بازتاب میدهند. اما اینگونه نیست که اگر رمان «فوران» را نخواندهاید، در درک کتاب تولههای تلخ به مشکل برمیخورید. کتاب تولههای تلخ قادر است روایت خود را به طور کامل بیان کند. درمجموع باید گفت که اگر به دنبال یک رمان خواندنی و معاصر از ادبیات ایران هستید، کتاب تولههای تلخ از قباد آذرآیین میتواند به انتظارات شما پاسخ دهد. این اثر خواندنی توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
کتاب تولههای تلخ برای چه کسانی مناسب است؟
این اثر به دوستداران رمانها و داستانهای فارسی، روایات اجتماعی و کسانی که به ادبیات جنوب ایران علاقه دارند توصیه میشود.
در بخشی از کتاب تولههای تلخ میخوانیم
دایىبزرگه خروس که مىگفتند تو ساواک آبدارچى است بهشان خبر داده بود که قرار است مأمور بفرستند سراغ ایرج، برادربزرگه خروس. گفته بود فورى کتابها و کاستهاش را یکجورى سربهنیست بکنند... همهمان افتاده بودیم به تش و تقلا. بایست پیش از اینکه ساواکىها ناغافل مىریختند تو محله، فکرى به حال کتابها و کاستهاى ایرج مىکردیم... همهمان جمع شده بودیم تو خانه خروساینها... مادر خروس قرار و آرام نداشت، به مادرم گفته بود: «مىدونستم خواهر... مىدونستم. او خوابا بىحکمت نبودن... پیش چشمم روشن بود که مىآن سروقتمون. تو جاى کوچیک، انگشتتِ بکنى داخل دماغت عالم و آدم خبردار مىشن.»
باباى خروس نگاهى به قفسه کتابها انداخته بود و گفته بود: «چهکارشون بکنیم؟ یکى دو تا ده تا بیست تا خب نیستن.»
ایرج اما عین خیالش نبود: «هیشکى حق نداره دست به کتابا و نوارهام بزنه.»
باباش بُراق شده بود تو صورت او: «غلط زیادى نکن. مىندازنت اونجا که عرب نى انداخت.» بعد اداى او را درآورده بود: «هیشکى حق نداره...! آخه تو به چه چیزت مىنازى بچه، ها؟ اگه یه بلایى سرت بیارن کى به دادت مىرسه؟ اصلاً کى حریفشون مىشه؟»
مادر خروس زده بود زیر گریه: «او دختر اوجورى جوونمرگ شد، داغ نهاد سر دلم خواهر، ئى هم مىخوا ئىجور داغدارم بکنه.» خواهربزرگه خروس سر زا رفته بود و بچه یکسالهاش را مادر خروس ضبط و ربط مىکرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تولههای تلخ |
نویسنده | قباد آذرآیین |
ناشر چاپی | انتشارات هیلا |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 184 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6662-19-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |