معرفی و دانلود کتاب تاریکی درون ما

معرفی کتاب تاریکی درون ما

شوهر پیر کریسانتا از دنیا رفته و تمام ثروتش را برای او گذاشته است. اما ماجرا به این سادگی‌ها نیست؛ وارثی پیدا می‌شود و ادعا می‌کند نوه‌ی آن مرد ثروتمند هوس‌باز است. کتاب تاریکی درون ما که در رده‌ی اول فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار دارد، روایتی فانتزی، عاشقانه و سیاسی است که از همان ابتدا مخاطب را در فراز و فرودی جانانه قرار می‌دهد. تریشیا لونسلر نویسنده‌ی این کتاب، با قلمی جسورانه و شخصیت‌پردازی‌های چندلایه، دنیایی را خلق کرده است که در آن قدرت، عشق، خیانت و جاه‌طلبی در هم تنیده‌اند.

درباره‌ی کتاب تاریکی درون ما

تریشیا لونسلر (Tricia Levenseller)، رمان فانتزی تاریکی درون ما (The Darkness Within Us) را در ادامه‌ی جهان داستانی «سایه‌های میان ما» به رشته‌ی تحریر درآورده است؛ اما این بار، تمرکز او معطوف به خواهر جاه‌طلب آلساندرا، یعنی کریسانتا است. زنی که بسیار خوش‌قلب و ساده به نظر می‌رسد. اما وقتی نقابش را بردارد، با درون تاریک و بی‌رحم او آشنا می‌شوید. جذابیت این رمان تخیلی به همین افشاگری‌ها و ساختن شخصیت‌های چندلایه است. نویسنده با مهارتی ستودنی، فضای داستان را آکنده از تنش‌های روانی، رقابت‌های خانوادگی و بازی‌های سیاسی کرده.

کریسانتا خوشحال از اینکه مالک ثروتی بی‌پایان است، کم‌کم باطن تاریک و بی‌رحمش را آشکار می‌کند. او که سال‌ها پیش در نقش دخترکی ساده‌دل راه خود را به دنیای اشراف باز کرده، حالا دیگر نیازی به پنهان‌کاری ندارد. اما درست در زمانی که فکر می‌کند همه چیز تحت کنترل است، مردی مرموز به نام اریکس دموس وارد ماجرا می‌شود که ادعا می‌کند وارث شوهر مرحوم او است. تریشیا لونسلر در این بخش از رمان رازآلود تاریکی درون ما، تنش بی‌نظیری را ایجاد کرده است که مخاطب را از همان ابتدا درگیر می‌کند.

تاریکی درون ما؛ روایت رازآلود عشق، قدرت و خیانت

ورود اریکس به داستان علمی و تخیلی تاریکی درون ما، نه تنها تهدیدی برای ثروت و جایگاه کریسانتا است، بلکه روان او را نیز به هم می‌ریزد. این زن با ترس دیرینه‌اش، یعنی ترس از ناتوانی، از دست دادن کنترل و شاید حتی عشق مواجه می‌شود. اریکس مردی جذاب و رازآلود است که با رفتار سرد و خشنش، همه را مغلوب می‌کند. او نه تنها مدعی میراث آن ثروتمند هوس‌باز است، بلکه قدرت‌هایی فراتر از انسان‌های معمولی دارد. کریسانتا که تاکنون، تمام کارهایش را با فریب و دسیسه‌چینی پیش برده است، حالا باید با دشمنی غیر قابل پیش‌بینی و کنترل‌ناپذیر مقابله کند. تریشیا لونسلر با نگاهی روان‌شناختی و قلمی پرکشش، این تقابل را ایجاد کرده تا از طریق آن بستری را برای کندوکاو درونی شخصیت‌های داستان فانتزی خود ایجاد کند.

کریسانتا در هر قدم، بیشتر به تاریکی درونش کشانده می‌شود. درون او تاریک، پر از حسادت و میل به انتقام است؛ تا جایی که تصمیم می‌گیرد مراسم ازدواج خواهرش را به صحنه‌ای برای نمایش قدرت خود تبدیل کند. تریشیا لونسلر با خلق فضایی پردسیسه، جادو و کشمکش‌های روانی، شخصیت‌های را ساخته است که نه کاملاً خوب و مثبت هستند و نه کاملاً شرور و بدذات. شخصیت‌های داستان عاشقانه‌ی تاریکی درون ما خاکستری هستند؛ همانند رنگی که در زمینه‌ی داستان نقش بسته است.

پگاه فرهنگ مهر، کتاب تاریکی درون ما را به فارسی روان برگردانده و نشر داهی آن را در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

جوایز و افتخارات تاریکی درون ما

• کتاب شماره 1 در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز
• پرفروش‌ترین کتاب یواس‌ای تودی
• کتاب پرفروش مستقل (Indie Bestseller)
• اثر پرفروش ملی
• نامزد جایزه انتخابی کاربران گودریدز در بخش کتاب فانتزی نوجوانان

نکوداشت‌های کتاب تاریکی درون ما

• یک فانتزی لذیذ، پر از تنش و خیانت؛ رمان تاریکی درون ما، عاشقانه‌ای به شدت اعتیادآور است. (استفانی گاربر، نویسنده‌ی آمریکایی)
• باید بگویم که ظاهر دلفریب این رمان نوجوانانه در نگاه اول من را جذب کرد؛ ورود به داستان نیز به همان اندازه لذت‌بخش بود، چراکه با شخصیت سرسختی به نام کریسانتا آشنا می‌شوید؛ زنی که پس از ازدواج با مردی مسن و حالا درگذشته، از آزادی‌اش لذت می‌برد. همه چیز خوب پیش می‌رود تا زمانی که مردی مرموز و خوش‌چهره به نام اریکس ظاهر می‌شود و ادعا می‌کند وارث واقعی املاک این زن جوان است. حتماً این کتاب فوق‌العاده را بخوانید. (کاربر گودریدز)

کتاب تاریکی درون ما برای شما مناسب است اگر

• به داستان‌های تخیلی نوجوانان علاقه دارید و می‌خواهید رمانی هیجان‌انگیز و رازآلود را در دست بگیرید.
• نوجوانی شیفته‌ی داستان‌های فانتزی و عاشقانه هستید.
• کتاب سایه‌های میان ما را خوانده‌اید و می‌خواهید ادامه‌ی آن را بخوانید و با قلم پرشور تریشیا لونسلر همراه شوید.

در بخشی از کتاب تاریکی درون ما می‌خوانیم

حداقل... زن‌ها این‌طور هستند. بسیاری از مردان خشنود به نظر نمی‌رسند. چقدر وحشتناک که خواهرم دارد قانون‌هایی وضع می‌کند تا دیگر نتوانند به شکل‌های مختلف از زنان سوءاستفاده کنند.

الساندرا همان‌طور که ایستاده و مردم را ورانداز می‌کند خیلی شاد و پرطراوت به نظر می‌رسد. حقیقتاً خوشحال است، انگار تمام آنچه که همیشه می‌خواسته اکنون از آن اوست.

بعد، در میان هیاهوی صدای سوت‌ها، دست‌ها و فریادها، نگاهش روی من می‌نشیند.

می‌دانم کریسانتای گذشته الان چه می‌کرد. بادی بر غبغب می‌انداخت و روی می‌گرداند. با تظاهر به برتری، همیشه مطمئن شده‌ام الساندرا بیش از حد به من توجه نکند. او کسی بود که همیشه بیش از همه نگران بودم به ماهیت واقعی من پی ببرد. بخشی از وجودم هنوز دوست دارد با او این‌طور رفتار کند. بخش حقیر وجودم که هنوز نمی‌تواند درک کند او چطور توانست یک پادشاه را از آن خود کند حال آن‌که من شبانه‌روز سختی کشیدم و درنهایت یک دوک بی‌مهر و دست‌دراز گیرم آمد.

اما وقتی برای اولین بار پس‌از سال‌ها به خواهرم می‌نگرم، متوجه می‌شوم دیگر نیازی نیست آن دختر باشم. اینکه بخواهم نقش یک کودن را بازی کنم دیگر برایم هیچ منفعتی ندارد. من در جایگاه زنی بیوه برای اولین بار کنترل زندگی خود را در دست دارم، و تنها یک نفر دیگر سر راهم مانده تا به تمام آنچه که همیشه مانده دست پیدا کنم. حالا هم می‌خواهم از خواهرم و شوهرش استفاده کنم و به آن دست پیدا کنم.