معرفی و دانلود کتاب تابستانی با دشمن

عکس جلد کتاب تابستانی با دشمن
قیمت:
۱۳۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب تابستانی با دشمن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب تابستانی با دشمن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب تابستانی با دشمن

بیهوده نیست که کتاب تابستانی با دشمن، نامزد نهایی جایزه‌ی بوکر عربی بوده است. شهلا العجیلی با قلم قدرتمند خود، کلیشه‌ها را به هم ریخته و داستانی تأثیرگذار از زندگی یک زن عرب به رشته‌ی تحریر درآورده است. لمیس نام شخصیت اصلی این داستان اجتماعی است که از سوریه‌ی جنگ‌زده به آلمان پناه برده. او حالا در آستانه‌ی چهل سالگی، داستان زندگی خود را برای ما روایت می‌کند.

درباره‌ی کتاب تابستانی با دشمن

به تصویر کشیدن زندگی انسانی، فراتر از مرزها و کلیشه‌های رایج، کار هر کسی نیست. شهلا العجیلی (Shahla Ujaili) توانسته است یک رمان رئالیستی تمام‌عیار را به رشته‌ی تحریر دربیاورد که نه تنها شخصیت‌های ملموس و قدرتمندی دارد، بلکه لایه‌ای از تاریخ، فرهنگ و روان انسانی را روایت می‌کند. شخصیت‌های کتاب تابستانی با دشمن (Summer with the Enemy)، فراتر از نقش‌های کلیشه‌ای زن عرب، به‌عنوان انسان‌هایی چندبعدی ظاهر می‌شوند؛ با تمام آرزوها، شکست‌ها، خاطرات و امیدهایی که در دل زمان و مکان جاری‌اند.

زنی عرب به نام لمیس اکنون نزدیک به چهل سال دارد و خاطرات زندگی‌اش را روایت می‌کند؛ از دوران کودکی و زندگی در الرقه تا به امروز که به کلن آلمان مهاجرت کرده است. این رمان اجتماعی و واقع‌گرا، مضامینی مانند عشق، خیانت، جنگ و مهاجرت را در دل خود دارد و با نگاهی رئالیستی، زندگی را همان‌طور که هست به تصویر می‌کشد: بی‌پیرایه، بی‌اغراق و با تمام ابعاد پیچیده‌ی انسانی‌اش. شهلا العجیلی در رمان تابستانی با دشمن، نه تنها داستانی تأثیرگذار از یک زن عرب روایت می‌کند، بلکه صدای نسلی را به گوش می‌رساند که میان خاطرات جنگ، تجربه‌ی مهاجرت و جست‌و‌جوی هویت در جهانی بی‌ثبات در حال شکل‌گیری است.

تابستانی با دشمن؛ تراژدی بمباران الرقه و فرار از رود فرات

داستان با کودکی لمیس در الرقه شروع می‌شود. شهری که به روایت شهلا العجیلی پر از زندگی و عشق بود. این نویسنده با جزئیات فراوان، خیابان‌ها، خانه‌ها، بازارها و اماکن تاریخی الرقه را به تصویر می‌کشد و خواننده را با واقعیت فرهنگی این شهر تاریخی آشنا می‌کند. الرقه، محل بزرگ شدن لمیس و دوست صمیمی‌اش عبود است و شاهد روابط پیچیده‌ی انسانی بین بزرگسالان. مادر و پدر لمیس از هم جدا می‌شوند و پس از آن هرچه می‌گذرد، زندگی تلخ‌تر می‌شود. الرقه، این شهر پرخاطره، زیر بمباران‌های شدید قرار گرفته و ویران می‌شود. ساختمان‌‌ها و پل‌های شهر آتش می‌گیرند و بسیاری از بناها برای سالیان طولانی در ویرانی باقی می‌مانند.

مردم شهر مجبور به فرار می‌شوند. مسیر فرار از طریق رود فرات، خطرات بسیاری را به همراه دارد. رود فرات عنصری زنده در داستان اجتماعی تابستانی با دشمن است. این رود نماد خاطرات است و گذرگاهی سرنوشت‌ساز برای مهاجران جان به لب رسیده. خانواده‌ی لمیس از این رود فرار می‌کنند و در این میان چه بسیار جان‌های عزیزی که از دست می‌روند. شهلا العجیلی با جزئیات بسیار دقیق در رمان رئالیسم تابستانی با دشمن، دشواری‌های مهاجرت را به تصویر کشیده است.

معرفی و دانلود کتاب تابستانی با دشمن

زندگی با خاطرات جنگ و شروع دوباره در غربت

با وجود تمام سختی‌ها، لمیس از الرقه به آلمان مهاجرت کرده، در کلن اقامت می‌گزیند. زندگی با غم غربت و تنهایی آسان نیست. این زن تلاش می کند تا با محیط جدید سازگار شود اما خاطرات جنگ، ظهور داعش و بمباران‌های شدید، از ذهن او پاک نخواهد شد. گویی لمیس دو زندگی دارد و سوریه‌ی جنگ‌زده در هر گوشه‌ی جهان همراه او است. شهلا العجیلی با بهره‌‌گیری از سبک رئالیسم در داستان‌نویسی، واقعیت‌های اجتماعی را از دریچه‌ی زندگی فردی لمیس روایت می‌کند.

لمیس در تلاش برای بازیابی خود و سازگاری با جامعه‌ی آلمان، با ناشری به نام کارمن آشنا می‌شود که خود نیز تجربیات تلخی را از سر گذرانده است. کارمن لمیس را به نوشتن ترغیب می‌کند و به او کمک می کند تا رنج‌های درونی‌اش را روی کاغذ جاری سازد و از این طریق واقعیت را همان‌گونه که هست بپذیرد. واقعیت در رمان اجتماعی تابستانی با دشمن یعنی جبر، یعنی اجبار تن دادن به زندگی در تاریکی ذهن. شهلا العجیلی استادانه مسائل روان‌شناختی را در یک داستان اجتماعی و واقع‌گرایانه گنجانده است.

ترجمه‌ی روان مریم اکبری موسی‌آبادی، تجربه‌ی خواندن داستان تابستانی با دشمن را لذت‌بخش کرده است. باید از انتشارات مروارید برای چاپ و انتشار این اثر ویژه از ادبیات عرب سپاس‌گزار باشیم.

نکوداشت‌های کتاب تابستانی با دشمن

  • راوی با زبانی شاعرانه و زیبا، تعلق خاطرش به سرزمین مادری و رود فرات را توصیف می‌کند؛ رودی که هم سرچشمه‌ی هستی است و هم عامل ویرانی. احساس تعلق به مکان‌ها و روایت‌هایی از تخلیه‌ی شهر، مین‌های زمینی، پاهای قطع‌شده‌ی مادر، نابودی شهر، مهاجرت، اسکان دوباره و پایداری در برابر سختی‌ها، تجربه‌هایی هستند که میلیون‌ها آواره‌ی سوری با آن‌ها هم‌داستان‌اند. شهلا العجیلی با نوشتن کتاب تابستانی با دشمن به جای تمام مهاجران سوری سخن می‌گوید، با آن‌ها هم‌دردی می‌کند، به آن‌ها روحیه می‌دهد و صدایشان را به گوش جهان می‌رساند. (نشریه‌ی Arab World English Journal برای مطالعات ادبی و ترجمه)
  • شخصیت‌های رمان رئالیستی تابستانی با دشمن، در مرکز توجه قرار دارند. هیچ‌کدام کلیشه‌ای نیستند و در قالب‌های معمول نمی‌گنجند؛ هر یک دریچه‌ای تازه به جهان ادراک می‌گشایند. شهلا العجیلی، کتاب خود را به الرقه‌ تقدیم کرده است: آنچنان که در حافظه‌اش به‌جا خواهد ماند. شخصیت‌هایش که هر یک با دقت و ظرافت تمام شکل گرفته‌اند، ابزاری هستند برای بازآفرینی شهری که در دهه‌ی 1980، اگرچه منزوی به نظر می‌رسید، اما در واقع پیوندهای بسیاری با جهان بیرون داشت. او به جای تمرکز بر جنگ یا سیاست، داستانی از عشق‌های بزرگ، دل‌شکستگی‌ها، خیانت‌ها، اختلافات و آشتی‌ها میان خانواده و دوستان روایت می‌کند. (روزنامه‌ی جردن تایمز)

کتاب تابستانی با دشمن برای شما مناسب است اگر

  • به ادبیات عرب و به‌ویژه ادبیات سوریه علاقه‌مند هستید.
  • خواندن داستان‌های اجتماعی واقع‌گرایانه برای شما جذاب است.
  • می‌خواهید یک روایت متفاوت از جنگ داخلی سوریه و تبعات آن بخوانید.
  • به داستان‌های زنانه و روایت‌های میان‌نسلی علاقه‌مند هستید.

در بخشی از کتاب تابستانی با دشمن می‌خوانیم

زندگی روزمره نتوانست کینۀ پرابهام به ارث رسیده را محو کند، بلکه آن را متورم کرد کاری که خمیرمایه با خمیر می‌کند. خیلی زود پدرم از اتاق مادرم نقل مکان کرد به اتاق بغلی، به این بهانه که من شب‌ها با گریه‌هایم اذیتش می‌کنم، به‌این‌ترتیب من به‌رغم میلم پایم کشیده شد به مشکلات میان آن‌ها. پدرم در اتاقش یک دست وسایل کامل قرار داد، و سیم تلفن را که از اتاق اولی قطع کرده بود، در اتاقش وصل کرد، این‌گونه شد که من و مادرم روی تخت بزرگ‌شان می‌خوابیدیم، و این وضعیت ادامه داشت تا آخرین روز، روز جدایی.

روزهایمان می‌گذشتند درحالی‌که آن دو از هم دوری می‌کردند. فقط حرف‌های ضروری گفته می‌شد، همراه با غیبت‌های طولانی بیرون از خانه، و داد و فریاد بر سر چیزهای پیش‌پاافتاده، مثل شست‌وشو، نوع غذا یا گذاشتن چیزها در جایی غیر از جای مورد نظر، و دیدارهای شبانۀ بسیار اندک میان دو اتاق روبه‌رو، و من خیلی زود از یک ناظر تبدیل شدم به یک داور، و در هشت‌سالگی پایان یک نبرد یا صلح یا بخششی را اعلام می‌کردم. گاهی گریه می‌کردم یا خودم را میان آن‌ها روی زمین می‌انداختم، یا تهدید می‌کردم که می‌گذارم از خانه می‌روم، با خودم که تنها می‌شدم به این فکر می‌کردم که تنها راه‌حل آشتی آن‌ها با هم این است که من بمیرم، آن‌وقت هر دو غم مشترک مرا دارند. و همین‌طور تشییع‌جنازه‌ام را تجسم می‌کردم، و جسدم را می‌دیدم که در یک تابوت روی شانه‌ها حمل می‌شود، و آن دو همدیگر را از غم در آغوش می‌گیرند. می‌دیدم که هر کدام از اعضای خانواده نسبت به مرگ من چه موضعی دارد، و پشیمانی را می‌دیدم که باعث می‌شد همه با هم آشتی کنند، و من واقعاً آمادۀ چنین اتفاقاتی بودم، درعوض صلح میان آن دو برقرار شود.

فهرست مطالب کتاب

مقدمۀ مترجم
جنایتی خاموش
شناسنامۀ خانوادگی
بوی ترک شدن
شب‌های واگن قدیمی
روز سیب
سه مرد کارمن
بیگ‌بنگ

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب تابستانی با دشمن
نویسنده
مترجممریم اکبری موسی آبادی
ناشر چاپیانتشارات مروارید
سال انتشار۱۴۰۳
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات255
زبانفارسی
شابک978-622-324-167-3
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب تابستانی با دشمن

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب تابستانی با دشمن

برای دریافت کتاب تابستانی با دشمن و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟