معرفی و دانلود کتاب باغهای ارغوانی
برای دانلود قانونی کتاب باغهای ارغوانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب باغهای ارغوانی
کتاب باغهای ارغوانی، داستانی خواندنی را با الهام از متنهای تاریخِ ادبیات ایران پیش روی خواننده قرار میدهد. فرید حسینیان تهرانی، نویسندهی کتاب، در این اثر سعی کرده تا در کنار داستان، بازتابی از سبکوسیاق زندگی ایرانیان قدیم را روایت کند. با مطالعهی کتاب، نهتنها با ویژگیهای فرهنگی و شخصیتی ایرانیانِ قدیم آشنا میشوید، بلکه در جریان داستانی جذاب قرار میگیرید که بیانگر سیر تاریخی این مرزوبوم است.
دربارهی کتاب باغهای ارغوان
کتاب باغهای ارغوان، نوشتهی فرید حسینیان تهرانی، روایتگر داستانِ جوانی با نام ناصر است. ناصر با دنیای مدرن آشناست و روزگار خود را از راه کپیرایتری میگذارند. شخصیت اولِ کتاب باغهای ارغوان، شعارهای تبلیغاتی برای شرکتهای تجاری مینویسد و در دنیای مجازی تولید محتوا میکند. با مطالعهی داستان باغهای ارغوان، متوجه میشویم که علاقهی ناصرِ این داستان به نویسندگی ریشه در مطالعهی وی از متون کهن دارد. داستان باغهای ارغوان اینگونه آغاز میشود که ناصر به همراه مادرش، خانم اولیا، برای تعطیلات عید از شهر بیرون میرود تا لب جوی بنشیند و گذر عمر ببیند. شخصیتِ اولِ کتاب که جوانی است اهل مطالعه، در این سفر کوتاه دست از کتابخوانی بر نمیدارد و مشغول خواندن روزنامهی خاطرات ناصرالدینشاه قاجار میشود. در این بین مادرش، اصرار دارد که ناصر دست از خواندن بکشد و اسباب ناهار و گشتوگذار در طبیعت را فراهم کند. اینگونه است که شخصیت اول داستان برای جمعآوری هیزم، آستین بالا میزند. در حین جستجو برای پیداکردن هیزم، چشم ناصر به تکه کاغذی میفتد که در هوا پیچوتاپ میخورد. کاغذ لای شاخههای درختی گیر میکند که ناصر و مادرش زیر آن به استراحت و تهیه غذا مشغول هستند. شخصیت اول داستان که با دیدن کاغذ، کنجکاویش گُل کرده بود، دست دراز میکند و کاغذ را از درخت میچیند.
از قرار معلوم، این کاغذ از دفتر مشق کودکی جدا شدهبود. ناصر مشغولِ خواندنِ نوشتههای کاغذ میشود. ناصر متوجه میشود که لحن کلامِ مطالبِ روی کاغذ، شباهت زیادی به خاطرات ناصرالدینشاه دارد. در همین حیصوبیص، مردی دستدردستِ پسربچهای از راه میرسد و کاغذ را طلب میکند. به دنبال گفتهگوهایی، مشخص میشود پسرک، هیراد نام دارد و این مرد، پدرش است. ناصر که نوشتههای هیراد را از روی کاغذ خوانده بود، داستانی را با الهام از نوشتههای پسرک و خاطراتی که از ناصرالدینشاه قاجار خوانده، سر هم میکند. این داستان در ادامهی کتاب باغهای ارغوانی روایت میشود.
داستانِ کتاب باغهای ارغوانی، فقط به ناصر و مادرش اختصاص ندارد. نویسنده در این داستان، روایتی را مطرح میکند که دستخوش عقدههای شخصی و جمعی است. خط سیر این داستان در طول روایت، دائم تغییر مسیر میدهد و خواننده را تا انتها مشتاقِ مطالعه نگه میدارد. در کنار جذابیت داستان، رمان باغهای ارغوانی با کلامی قجری و شیرین نگاشته شدهاست.
نشر چشمه، چاپ و انتشار کتاب باغهای ارغوانی را بر عهده گرفتهاست.
کتاب باغهای ارغوانی برای چه کسانی مناسب است؟
تمامی علاقهمندان داستانهای ایرانی، مخاطب اصلی کتاب باغهای ارغوانی بهحساب میآیند. از آنجایی که داستان این رمان از وقایع تاریخی الهام گرفتهشده، مطالعهی این کتاب برای مشتاقان رویدادهای تاریخی نیز خالی از لطف نخواهد بود.
در بخشی از کتاب باغهای ارغوانی میخوانیم
فردای آن روز که با طفل نُهساله صبحی به شام رساندم از خانه بیرون آمده، مشغول سیر کوچه و برزن بودم و بهدقت ملاحظهی گندم و ارزن میکردم و حیرت در خلقت حیوان و نبات داشتم و این اوهام در سرم جاری بود که شاید مشیت حضرت باریتعالی تجسد یافتن و زندگی دوباره در هیبت گوسالهای باشد، که از حمد حضرتش ناگاه از این اباطیل بیرون جسته، در کوچهی وسیعی چشمم بر جوانی افتاد که در رَیعان جوانی بود و همهی اوصاف و حالات تابستان، چنان که گفتیم و دانی، در او پیدا بود و قسمی عروق و اعصابش را حرارتِ شباب فراگرفته و نسیم بهاری چنان تصرفی در وجودش کرده که چون اُشتر مست چشمش لحظهای به زمین نبود و از غرور و کِبری که داشت همیشه به بالا نگاه میکرد و به آن حالت راه میرفت و کلاه ماهوت گرد مدوری بر سر داشت که قد آن از فیس عثمانی بلندتر نبود و هر گاه پرگار میگذاشتند در دایرهی محل شکنِ کلاه و سمت دیگر آن، فرقی محسوس نمیگشت و اینچنین، کلاه بدین هیئت را نه چنان بود که در وسط سر جا داده باشد بلکه بالای گوش راست تکیه داده بود، به نحوی که هر گاه موشی فَسوَه میداد یقیناً بر زمین میافتاد!
افزون بر اینها، قبای بسیار تنگ از خارای سرخ کاشی در بر داشت و یک تکمه از سرآستین بسته، باقی دیگر گشوده و پیراهن از گشادی آن نمایان بود. کمربند مُلمعی از برنج و نقره و مطلا، که در روی چرم دوخته بودند، در کمر داشت. شلوار ماهوت سیاهی پوشیده و قمهی بلندی از کمر آویخته که سر قمه بر پهلو و نوکش مُحاذیِ زانو بود و بندهای متعدد داشت که بر سر هر یک سرتفت نقرهی مینا آویخته بودند و در پشت قمه گِزلیک و درفشی بود و دستهی او سنگ معدن سبزرنگی که از چاک جیبِ کُلیجه بیرون بود و این بالاپوش، که سرداری میگویندش، از ماهوت بنفش بود و تمام پشتوروی آن را با قیطان و گلابتون به طوری زینت داده بودند که اصل ماهوت و ماهیت آن ناپیدا بود و از سینههای چپ و راستِ سرداری بافته و شمسههای متعدد که بر سر هر یک انگشتری از عقیق یمنی و دُر مودار و سنگ بدلِ ملایر و فیروزهی نامرغوب انداخته، آویزان بود.
فهرست مطالب کتاب
یک: دریا
دو: حکایت پیر و جوان
سه: بقیهی شرح درک بهار و قصهی جوان
چهار: باغهای ارغوانی
پنج: بقیهی بهار و قصهی پیر
شش: ایرانهخانم زیبا
هفت: چالهَرز
هشت: بقیهی زمستان و خاطرات پس از مرگ
نُه: جفای خزان
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب باغهای ارغوانی |
نویسنده | فرید حسینیان تهرانی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 113 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1176-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |