معرفی و دانلود کتاب بازی
برای دانلود قانونی کتاب بازی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بازی
دومنیکو استارنونه هستهی اصلی کتاب بازی را مواجههی تصویرگرِ پیری به نام دانیله با نوهی چهارسالهی خود، ماریو قرار داده است. ازآنجاکه دختر دانیله به همراه شوهرش راهیِ سفری چندروزه هستند، دانیله بهاجبار وظیفهی مراقبت از فرزندشان را میپذیرد. پیرمرد که بیشتر عمر خود را در شهری سردسیر در شمال گذرانیده و در خلوت خود، بر کارش متمرکز بوده، حالا در دوران افول و کهنسالی خود با موجودی پرشور و گاه شرور مواجه میشود. و حالا این رویارویی دانیله را مجبور میکند که به زندگی گذشتهی خود نگاهی دوباره بیندازد.
دربارهی کتاب بازی
کتاب بازی (Scherzetto) رمانی فلسفی و تاملبرانگیز دربارهی پیرمردی هفتادساله به نام دانیله مالاریکو است که اواخر دوران حرفهای خود را پشت سر میگذارد و قرار است بالاجبار، چهار روز تمام را با نوهی چهارسالهاش بگذراند. او خلاف میل باطنیاش، قولِ انجام این کار را به دخترش، بتا، میدهد. حالا دانیله باید از میلان، شهری که در آن زندگی میکند، به ناپل و خانهی کودکیاش برود که بتا و شوهرش در آن سکنا دارند. ضعف جسمانیاش بهعلت عمل جراحی، دشواری این سفر و دل کندن از خلوتش را برای او دوچندان میکند. دومنیکو استارنونه (Domenico Starnone) داستان رویارویی مردی هفتادساله و پسربچهای چهارساله را در کمال ظرافت نقل میکند.
دانیله مالاریکو از جوانی به شغل تصویرگری کتاب مشغول است و حالا با کهولت سن، احساس میکند که دوران افول زندگی هنریاش از راه رسیده است. دانیله چند سال پیش همسرش را از دست داده و حالا دخترش بتا، تنها عضو خانوادهی اوست؛ اما رابطهیشان کمتر از حد معمول است و نوهاش را فقط دو یا سه بار در طول این چهار سال دیده. دومنیکو استارنونه روابط خانوادگی را بهخوبی در کتاب بازی (Trick) نشان میدهد؛ رابطهی دختر و پدر، رابطهی زن و شوهر، رابطهی والد و فرزند و درنهایت رابطهی ماریوی چهارساله با دانیله که هستهی اصلی رمان را تشکیل میدهد.
دانیله در شبی بارانی، پس از اینکه چند تصویر ناتمام به ناشرش تحویل میدهد، سوار قطار و راهی خانهی اجدادیاش در ناپل میشود. بتا برخلاف بدخلقیاش پشت تلفن، به گرمی از دانیله استقبال میکند. او پیشتر به پدرش گفته بوده که برای چند روز با شوهرش به یک همایش ریاضی میروند. اما حالا با گلایههایی دربارهی شوهر و زندگی زناشویی، اینطور به نظر میآید که این سفر بهانهای است تا زن و شوهر در فضایی به دور از بچه، به مشکلاتشان بیندیشند و حتی تصمیمی برای اتمام ازدواجشان بگیرند. ساوریو و ماریو، همسر و فرزند بتا از راه میرسند. حالا وقت آن است که ماریو با پرستار پیرش ملاقات و خودش را آمادهی بدخلقیهای احتمالی پدربزرگ کند. دانیله تمام سعیش را میکند که به بهترین شکل با ماریو ارتباط بگیرد. او دو کتاب کمحجمی را که سالها پیش برای کودکان تصویرگری کرده، از کیفش درمیآورد و به دست ماریو میدهد و همزمان آرزو میکند که کاش هدیهی قابلتری به همراه آورده بود. اولین واکنش ماریو به نقاشیها این است: «یهکم تیرهن!» دانیله جا میخورد. تابهحال کسی نقاشیهایش را تیره نخوانده بود. حالا او با این حس مواجه میشود که کارش نادیده و کمارزش شمرده شده است؛ این اولین تأثیری است که نوهی چهارسالهاش بر او میگذارد. زمانی که بتا و ساوریو خانه را برای چند روز ترک میکنند، همنشینی میان پدربزرگ و نوه آغاز میشود؛ مصاحبتی که اگرچه به نظر جدی نمیرسد، اما دانیله را به تعمق دربارهی تصمیمات زندگی و جاهطلبیهایش وامیدارد.
این اثر مخاطب را بها هنرمندی خاصی به فکر وا میدارد و فرد را به دروناندیشی و خلوت با خود تشویق میکند. نشر مهرگان خرد کتاب بازی را با ترجمهی ژینا وجدانی منتشر کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب بازی
- نامزد دریافت جایزهی ترجمهی PEN برای جومپا لاهیری در سال 2019
- فینالیست جایزه ملی کتاب در بخش ادبیات ترجمه در سال 2018
نکوداشتهای کتاب بازی
- یکی از برجستهترین رماننویسان ایتالیا، داستانی شگفتانگیز درمورد یک تصویرگر مسن و نوهی چهارسالهاش روایت میکند. (گاردین)
- کتاب بازی، روایتگر یک داستان پیچیده در فضای سادهی یک چهاردیواری است. (تایمز)
- دومنیکو استارنونه در موجزترین حالت، داستانی پرمغز روایت کرده است. (ساندی تایمز)
- تجزیه و تحلیلی دقیق از مسئلهی پیری، خانواده و هنر. (Book Riot)
- رمان بازی با ویژگیِ چندلایه بودن، راه را برای تفاسیر مختلف باز میگذارد. (پابلیشرز ویکلی)
کتاب بازی برای چه کسانی مناسب است؟
طرفداران رمانهای خانوادگی و فلسفی، از مطالعهی کتاب بازی به وجد خواهند آمد.
در بخشی از کتاب بازی میخوانیم
«بسیار خب، تو طرح منو امضاء میکنی و من نقاشی تو رو؟»
با شوقی مبالغهآمیز فریاد زد: «آره.» و من نقاشیام را زیر دستش گذاشتم. با دلهره، پایین صفحه با ماژیک قرمز و حروف نامنظم و درشت نوشت: ماریو. من هم همان ماژیک را برداشتم تا نقاشی او را امضاء کنم ولی دستم را گرفت و گفت: با قرمز نه با سبز. با ماژیک سبز نوشتم نونّو. حق با او بود، هماهنگی بیشتری با دیگر رنگها داشت. ولی احساس حقارت هرلحظه بیشتر بر وجودم غالب میشد. نمیتوانستم آن را تحمل کنم و برای آنکه دیگر به فکرش نباشم با صدای بلند گفتم: «حالا که بازی تمام شد نقاشیها رو پاره میکنیم» و به طرحی که امضاء کرده بود، اشاره کردم. آنوقت –ازآنجاییکه مردد، با چشمانی بین خوشحالی و نگرانی به من نگاه میکرد- یکی دیگر از کارهایم را برداشتم و پارهپاره کردم.
آهسته پرسید: «بازیه؟»
«بازیه.»
فریاد بلندی کشید و با شادمانی بچهها، وقتی با صبر و حوصله و به کمک بزرگترها چیزی تولید میکنند و بعد آن را خراب میکنند، کمک کرد تا تمام کارهایم را پاره کنیم. کاغذها را پاره میکرد و تکههایش را به هوا میانداخت و فریاد میزد و میخندید. وقتی خواست نقاشی خودش را پاره کند بازویش را گرفتم و مانع پاره کردن آن شدم. با لحنی معترضانه بازویش را گرفت و گفت: «آی.»
کاغذ را از دستش گرفتم و گفتم: «این نه. این رو میدی به نونّو، میخوام نگهش دارم.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بازی |
نویسنده | دومنیکو استارنونه |
مترجم | ژینا وجدانی |
ناشر چاپی | انتشارات مهرگان خرد |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 182 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7678-33-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |