معرفی و دانلود کتاب بارتیمیوس 3: دروازه‌ی پتولمی

معرفی کتاب بارتیمیوس 3: دروازه‌ی پتولمی

همیشه دشمن بزرگ‌تری وجود دارد که باید از آن ترسید! کتاب بارتیمیوس 3: دروازه‌ی پتولمی سومین جلد از مجموعه کتاب بارتیمیوس نوشته جاناتان استرود است که شما را همراه با بارتیمیوس، ناتانیل و کیتی به جنگ با دشمن اصلی می‌برد! این کتاب در سال 2006 موفق به دریافت جایزه‌ی Cybils و همچنین جایزه‌ی Mythopoeic Fantasy برای ادبیات کودک شده است.

درباره کتاب بارتیمیوس 3: دروازه‌ی پتولمی

سه‌گانه‌ی بارتیمیوس از جاناتان استرود (Jonathan Stroud) نمونه‌ای جذاب از کتاب‌های فانتزی و تخیلی نوجوانان است که توانسته جایگاه ویژه‌ای را در میان مخاطبان به دست آورد. این مجموعه هیجان‌انگیز و بی‌نظیر شما را به یک ماجراجویی جذاب و متفاوت در دنیایی خیالی دعوت می‌کند که نمی‌تواند به راحتی از آن دل بکنید.

پس از انتشار دو جلد اول مجموعه‌ی بارتیمیوس،‌ به نام‌های «طلسم سمرقند» و «چشم گولم»، این بار استرود با سومین و آخرین رمانِ مجموعه‌ی حاضر هنرنمایی کرده است. کتاب بارتیمیوس 3:‌ دروازه‌ی پتولمی (Ptolemy's Gate) قسمت نهایی و پایان داستان بارتیمیوس و ناتانیل است که شما را سر جایتان میخکوب می‌کند!

در این روایت،‌ بارتیمیوس به دلیل اقامت طولانی مدت خود در دنیا بسیار ضعیف‌تر شده و از طرفی، ناتانیل به دلیل فشارهای زیادی که تحمل می‌کند،‌ ناخودآگاه به بدرفتاری با بارتیمیوس روی آورده است! در این قیل‌و‌قال،‌ کیتی، رقیب ناتانیل نیز در حال تکمیل تحقیقات خودش درباره شیوه‌ی جادوگری، سحر و جادو و تاریخ زندگی و سرگذشت بارتیمیوس است! همه این اتفاقات بار دیگر، ناتانیل، بارتیمیوس و کیتی را به هم می‌رساند و در نهایت حقایقی باورنکردنی از زندگی بارتیمیوس آشکار می‌شود.

نقطه اوج «سه گانه بارتیمیوس» در این کتاب به نمایش درآمده است و در آن یک توطئه دیرینه به نتیجه می‌رسد و بارتیمیوس، ناتانیل و کیتی با دشمن نهایی روبه‌رو می‌شوند! اگر دوست دارید به راز زندگی بارتیمیوس و اتفاقاتی که برای او افتاده است، پی ببرید و بدانید که سرنوشت ناتانیل و کیتی به کجا ختم می‌شود، این کتاب را بخوانید.

درباره مجموعه رمان‌های سه‌گانه بارتیمیوس

این سه‌گانه، مجموعه‌ای فانتزی برای کودکان و نوجوانان است که در یک بریتانیای خیالی تحت حکمرانی گروهی از جادوگران قدرتمند اتفاق می‌افتد. سه‌گانه بارتیمیوس (Bartimaeus trilogy) شامل کتاب‌های طلسم سمرقند، چشم گولم و دروازه پتولمی است و همچنین جاناتان استرود جلد چهارم را نیز به عنوان پیش درآمدی بر این مجموعه تحت عنوان حلقه سلیمان نوشته که نگاهی است به تاریخ دوردست جهان جادویی او؛ زمانی که بارتیمیوس تحت کنترل جادوگران شاه سلیمان بوده و داستان کتاب روایت‌گر مشکلات او در آن زمان است.

جوایز و افتخارات کتاب بارتیمیوس 3:‌ دروازه‌ی پتولمی

- نامزد جایزه Locus برای بهترین رمان بزرگسالان جوان (2006)
- برنده‌ی جایزه Mythopoeic Fantasy برای ادبیات کودک (2006)
- برنده‌ی جایزه Corine Internationaler Buchpreis برای کتاب کودک و نوجوان (2006)
- برنده نقد کتاب Starred Kirkus در سال 2006
- برنده جایزه‌ی Cybils در سال 2006
- برنده‌ی جایزه‌ی کتاب‌های صوتی منتخب انجمن کتابخانه آمریکا (ALA) برای بزرگسالان جوان (2007)
- برنده‌ی جایزه‌ی ALA's Notable برای کتاب صوتی کودکان (2007)

کتاب بارتیمیوس 3: دروازه‌ی پتولمی برای چه کسانی مناسب است؟

همه نوجوانانی که به رمان‌های تخیلی و هیجان‌انگیز علاقه‌مند هستند از خواندن این رمان لذت خواهند برد.

با جاناتان استرود بیشتر آشنا شویم

یکی از نویسندگان پرطرفدار داستان‌های تخیلی و هیجان‌انگیز کودک و نوجوان، جاناتان استرود است. او مدرک تحصیلی خودش را در رشته ادبیات انگلیسی و از دانشگاه یورک دریافت کرده است. این نویسنده در واکر بوکز لندن به عنوان ویراستار مشغول به کار بوده و در این زمینه نیز مهارت خوبی دارد. علاوه‌بر مجموعه پرطرفدار بارتیمیوس، مجموعه لاکوود و شرکا (Lockwood & Co) از این نویسنده نیز بسیار مورد توجه قرار دارد و شبکه نتفلیکس سریالی را با همین نام از آن اقتباس کرده و به نمایش درآورده است.

در بخشی از کتاب بارتیمیوس 3: دروازه‌ی پتولمی می‌خوانیم

اگر یک عفریت یا مرید این آسیب را به من رسانده بود، می‌توانستم تحمل کنم. اما این‌گونه نبود. درواقع کسی که بر من پیروز شده بود، یک جن سطح سوم بود، از همان جن‌هایی که در حالت عادی آن‌ها را می‌پیچم و در جیبم می‌گذارم تا پس از شام مانند سیگار دودشان کنم. من هنوز از جایی که افتاده بودم، می‌توانستم او را ببینم، شکوه زنانه‌اش با سری شبیه خوک و چنگالی که در سم گرفته بود، ناقص و زشت مانده بود. حالا آن‌جا بود، روی صندوق پست ایستاده بود و با چنان نشاطی به همه‌سو ضربه می‌زد و شلیک می‌کرد که نیروهای دولتی که من بخشی از آن بودم از او دوری می‌کردند و او را به حال خود می‌گذاشتند. اگر می‌شد به کیمونویی که پوشیده بود، استناد کرد، می‌شد گفت که جنگجویی نیرومند و ترسناک بود و در ژاپن به‌خوبی تجربه کسب کرده بود.

واقعیت این است که ظاهر عادیِ ساده‌اش مرا گمراه کرده و بدون سپر دفاعی به او نزدیک شده بودم. پیش از آن‌که به خود بیایم صدایی گوش‌خراش شنیدم و حرکت سریعی دیدم و تلاپ! مرا وسط خیابان به تله انداخته بود و من چنان خسته و ضعیف بودم که نمی‌توانستم خود را آزاد کنم. کم‌کم افراد گروه‌ام برتری پیدا کردند. می‌بینید! کورموکدران آمد و تیر چراغ برقی را مانند شاخه‌ای خشک شکست و در هوا تکان داد، و در سوی دیگر هاج دوید و تیرهای سمی‌اش را پرتاب کرد. تعداد دشمنان کم شد و ظواهر حقیرانه‌تری به خود گرفتند. چند حشره‌ی بزرگ را دیدم که وزوز کردند و چرخیدند، یکی دو زنبور باسرعت پیچ‌وتاب خوردند و دو موش به‌سوی تپه‌ها دویدند. فقط خوک ماده با کله‌شقی ظاهر اولیه‌اش را حفظ کرد.

هم‌رزمان من به جلو یورش بردند. سوسکی میان چاله‌ی آبی سقوط کرد و زنبوری با دو نیروی انفجاری منفجر شد. دشمن فرار کرد؛ حتی خوک ماده هم فهمید که بازی به پایان رسیده است. او باشکوه روی ایوانی پرید، با کله‌معلقی روی بام جهید و ناپدید شد. جن‌های پیروز به تعقیب شکست‌خوردگان پرداختند.