معرفی و دانلود کتاب میراث لورین 3: ظهور نه

معرفی کتاب میراث لورین 3: ظهور نه

کتاب میراث لورین 3: ظهور نه را پیتاکوس لور نویسنده‌ی آمریکایی برای نوجوانان و با درونمایه‌ی ابرقهرمانانه نوشته است. مجموعه داستان میراث لورین اولین بار با عنوان من شماره‌ی چهار هستم در سال 2010 چاپ شد. در هر جلد از مجموعه‌ی میراث لورین، قصه‌ی نوجوان‌هایی روایت می‌‌شود که از سیاره‌ی لورین به زمین آمده‌اند.

درباره‌ی کتاب میراث لورین 3: ظهور نه

در کتاب میراث لورین 3: ظهور نه (the rise of nine) اثر پیتاکوس لور (pittacuse lore)، نوجوانان جنگجو هنوز نتوانسته‌اند زمین را از شر موگادوریان‌ها نجات دهند و علاوه‌بر این شروع قصه با خبر مرگ تعدادی از لورین‌ها آغاز می‌شود. در این شماره از مجموعه داستان میراث لورین (Lorien Legacies) نوجوانان ابرقدرتی که از سیاره‌ی لورین به زمین آمده‌ بودند تا متحدانه به جنگ موگادوریان‌ها بروند و زمین را از آسیب‌های فراوانی که به آن وارد کرده‌اند، نجات دهند، با خبر می‌شوند تعدادی از یاران خود را از دست داده‌اند.

آن‌ها به شیکاگو می‌روند تا با همبستگی و اتحاد مجدد به جنگ موگادوریان‌ها بروند. شماره‌ی 9 به اسم استنلی یکی از ابرقهرمانانی است که پیمان و سوگند خودش را برای حفظ زمین، دوباره تکرار کرده و با سرعت، قدرت و تعهد سفر پرفرازونشیب و سخت خود را آغاز می‌کند. تاکید بر اتحاد و همبستگی و همچنین میزان اهمیتی که نویسنده تلاش می‌کند در شکل‌های مختلف آن را به‌تصویر بکشد از جمله نکات درخشان داستان است. پیتاکوس لور داستان را با درونمایه‌ای ماجراجویانه در بستری فانتزی و تخیلی به تصویر کشیده است که این ویژگی جذابیت کتاب میراث لورین 3: ظهور نه را بیشتر می‌کند.

در مقابل لورینی‌ها عده‌ای به نام موگادوری‌ها که در کتاب به بی‌رحم بودن آن‌ها اشاره می‌شود، سیاره لورین را نابود کرده‌اند و حالا نوبت به زمین رسیده است. لورینی‌ها که فهمیده بودند شانس موفقیت ندارند، تصمیم گرفتند 9 کودک را از سیاره‌ی لورین نجات بدهند و به زمین بفرستند. هر کدام از این 9 کودکی که فرستاده شده‌اند، یک طلسم محافظ، یک شماره خصوصی و یک سرپرست دارند. موگ‌ها اگر بخواهند به آن‌ها آسیب برسانند فقط به ترتیب شماره‌ی آن‍‌ها موفق می‌شوند.

کتاب میراث لورین 3: ظهور نه بر پایه‌ی امیدواری و پیروزی روشنایی و نور بر تاریکی نوشته شده که فضای فانتزی آن بر میزان جذابیت این درونمایه افزوده است. در قصه‌ی ظهور نه ، استنلی و جان که شخصیت اصلی قصه است با فرار از اسپانیا و رفتن به سمت شیکاگو تلاش می‌کنند با کسب قدرت و انرژی بیشتر موگادویان‌ها را از بین ببرند. کتاب میراث لورین 3: ظهور نه توسط پیمان اسماعیلیان ترجمه شده و نشر افق آن را به چاپ رسانده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی میراث لورین

پیتاکوس لور با انتخاب دو گروه لورین و موگادوریان‌ها و اتفاقاتی که بین این دو گروه، که هر کدام نمادی از روشنایی و تاریکی هستند، تلاش می‌کند تا ارزش آزادی و آزادگی را به تصویر بکشد. نبرد میان لورین‌ها و موگادوری ظاهر اصلی و لایه‌ی اولیه قصه را نشان می‍‌دهد اما آنچه در پس‍‌زمینه‌ی قصه اتفاق می‌افتد اتفاقات بسیار مهم‌تر و توجه به عناصری انسانی است. مجموعه داستان میراث لورین به قلم پیتاکوس لور در هفت جلد نوشته شده است.

کتاب میراث لورین 3: ظهور نه برای چه‌کسانی مناسب است؟

این جلد از مجموعه‌ی میراث لورین مانند جلدهای دیگر آن در سبک فانتزی و ماجراجویانه برای نوجوانان نوشته شده است. درصورتی‌که به داستان‌هایی با ژانر فانتزی، ماجراجویانه، ابر قهرمانی و تخیلی علاقه‌مند هستید از خواندن اثر در هر سنی لذت می‌برید.

در بخشی از کتاب میراث لورین 3: ظهور نه می‌خوانیم

دو روز گذشته مدام به‌ هوش آمده و از هوش رفته‌ام و در بیماری و توهم بوده‌ام. آثار ناشی از برخورد با میدان نیروی آبی‌رنگِ بیرون غار موگادوری‌ها بیش از آنچه نُه گفته بود دوام آورده‌، آثار ذهنی و جسمی هر دو. هر دو دقیقه یک بار ماهیچه‌هایم دچار حمله‌ی انقباضی می‌شوند و با دردی جانکاه تیر می‌کشند.

برای اینکه حواسم را پرت کنم و کمتر زجر بکشم، به دور‌و‌بر این اتاق کوچک و خانه‌ی قدیمی و متروکه‌ای که درش پناه گرفته‌ایم نگاهی می‌اندازم. نفرت‌انگیزتر از این خانه، که نُه برایمان پیدا کرده، نمی‌شد پیدا کرد. آنچه را که می‌بینم باور نمی‌کنم. الگوهای روی کاغذدیواری زرد اتاق را می‌بینم که جان گرفته‌اند و طرح‌های روی کاغذ مثل سپاه مورچه‌ها روی لکه‌های کپک راه افتاده‌اند. شکاف سقف انگار زنده است و نفس می‌کشد و با سرعتی وحشت‌آور بالا و پایین می‌رود.

سوراخ بزرگ و دندانه‌داری روی دیوار جداکننده‌ی اتاق‌خواب و اتاق نشیمن پیدا شده؛ انگار یک نفر با پتک سوراخ را باز کرده است. قوطی‌های قُرشده‌ی نوشابه همه‌جای اتاق افتاده و جانوران تخته‌های کف اتاق را تکه‌تکه کرده‌اند. مدتی است صدای وول‌ خوردن موجودات لای درخت‌های بیرون خانه را می‌شنوم، اما ضعیف‌تر از آنم که نگران شوم. دیشب که بیدار شدم، سوسکی روی صورتم راه می‌رفت. حتی رمق نداشتم از روی صورتم ردش کنم.