معرفی و دانلود کتاب محافظان

معرفی کتاب محافظان

قاتل حقیقی کیست؟ سوالی که در تمام صفحات کتاب محافظان ذهن شما را درگیر می‌کند. جان گریشام در این رمان معمایی جذاب شما را با پرونده‌ای قضایی آشنا می‌کند که سراسر هیجان و ابهام است. این اثر همچنین به عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها نیویورک تایمز و یو اس ای تودی به شمار می‌آید.

درباره کتاب محافظان:

ایده این رمان از طریق دو عنصر داستانی به جان گریشام الهام شد: نخست: شخصیت و دوم: طرح.

کتاب محافظان (The Guardians) که روایتگر یک داستان معمایی است و رگه‌های مسائل حقوقی در آن به خوبی دیده می‌شود، داستان یک قتل مشکوک را روایت می‌کند که باعث قربانی شدن فرد بی‌گناهی به عنوان مجرم می‌گردد. پر واضح است که تحصیلات جان گریشام (John Grisham) در زمینۀ حقوق، سبب شده تا گرایش داستان‌نویسی‌اش به این زمینه بیشتر و بیشتر شود. طبعا دانش تخصصی گریشام از نکات حقوقی، به بالاتر رفتن کیفیت داستان‌هایش و باورپذیری آن‌ها کمک شایانی می‌کند.

در این کتاب شاهد داستان قتل یک وکیل کارکشته و خبره به نام کیت روسو هستیم که پس از سال‌ها فعالیت یک روز به ناگهان در دفتر کارش هنگامی که سخت مشغول کار بود به قتل می‌رسد! قاتل به قدری حرفه‌ای عمل کرده که هیچ رد ونشانی از خود باقی نگذاشته است. پلیس در جستجوی مظنونین به قتل، شخصی به نام کوینسی میلر را با کمترین ادله‌ای دستگیر می‌کند. این دستگیری عجولانه و بی‌اساس خود به نوعی مشکوک است...

کوینسی میلر جوانی سیاه‌‎پوست و آفریقایی است که سال‌ها پیش مشتری روسو بود و روابط غیرعادی با او نداشت. پس از دستگیری و اجرای حکم بیست و دو سال حبس، میلر شدیدا به این حکم معترض می‌شود و خواهان تجدید نظر است. او پس از گذشت سالیان سال بر بی‌گناهی‌اش پافشاری می‌کند و همچنان در جستجوی راه نجات است تا با جایی به نام موسسه محافظان آشنا می‌شود. محافظان در حقیقت یک سازمان غیرانتفاعی است که می‌کوشد از حقوق افراد کم‌بضاعت و بی‌خانمان دفاع نماید. کوینسی هم یکی از این افراد است.

میلر به این موسسه نامه‌ای می‌نویسد تا به حکم ناعادلانه‌ای که درباره‌اش دادند رسیدگی شود. آیا حقیقتا او قاتل بود یا عده‌ای میلر را قربانی هدف اصلی خود کرده بودند؟ حذف شخصیتی به نام روسو چه نفعی برای آنان داشت؟

افتخارات کتاب محافظان:

- حضور در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز
- حضور در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های یو اس ای تودی

نکوداشت‌های کتاب محافظان:

- بار دیگر گریشام موفق به خلق رمانی خارق‌العاده شده است که سرشار از تعلیقات نفس‌گیر است. (واشنگتن پست)
- تریلری قابل تحسین و جذاب که گریشام در آن به موضوعات روز و پربحث آمریکا پرداخته است. (آسوشیتد پرس)

خواندن کتاب محافظان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

تمامی علاقمندان داستان‌های جنایی و معمایی از خواندن این اثر شگفت‌زده خواهند شد! اگر در جستجوی یک رمان جذاب و رمزآلود هستید، کتاب محافظان را از دست ندهید.

با جان گریشام بیشتر آشنا شویم:

او در 8 فوریه‌ی 1955 در شهر جونزبرو، ایالت آرکانزا به دنیا آمد و از کودکی آرزوی بازی در لیگ حرفه‌ای بیسبال را داشت. اوایل جوانی متوجه شد که استعداد کافی برای این کار ندارد و به سراغ تحصیل در رشته‌ی حسابداری رفت اما پس از مدتی به وکالت روی آورد. از سال 1981 به مدت ده سال مشغول وکالت در دادگاه‌های شهر ساوتهیوِن بود. او در سال 1983 وارد مجلس نمایندگان ایالت می‌سی‌سی‌پی شد و نزدیک به هفت سال به عنوان نماینده‌ای دموکرات مشغول بود.

یکی از پرونده‌های قتل او را به شدت تحت تأثیر قرار داد و الهام‌بخش نویسندگی‌اش شد و به مدت سه سال هر روز به نوشتن ادامه داد تا این‌که در سال 1988 کتابی با عنوان زمانی برای کشتن منتشر کرد.

گریشام امروزه به عنوان یکی از بهترین و پرفروش‌ترین داستان‌نویسان ژانر جنایی و حقوقی شناخته می‌شود و از میان سایر آثار او می‌توان به مواردی همچون اعتراف، هیئت منصفه‌ی فراری، مرد معصوم، باران‌ساز، دستیار حقوقی و ... اشاره کرد.

در بخشی از کتاب محاظان می‌خوانیم:

از وقتی‌که محافظان کارش را شروع کرده، ما هجده پرونده را باز کرده‌ایم که هشت‌تای آن منجر به تبرئه شده است؛ یکی از موکلانمان اعدام شده و شش نفر کماکان محکوم به اعدام‌اند. سه‌تا از پرونده‌ها را هم خودمان بستیم، چون مطمئن شدیم موکلانمان مجرم و گناهکارند. وقتی‌که اشتباه می‌کنیم، جلوی ضرر را می‌گیریم و سراغ پروندۀ دیگری می‌رویم.

ما بعد از هجده پرونده مطمئنیم که دیر یا زود بخت به ما رو می‌کند. اسم او لن داک‌وورث است و در جزیرۀ سی آیلند زندگی می‌کند؛ یعنی در فاصلۀ یک‌ساعتیِ جنوب ساوانا. او با ماشینی به آنجا می‌آید، وارد دفتر کار ما می‌شود. هیچ‌کس را پشت میز پذیرش نمی‌بیند؛ سرش را وارد اتاق ویکی می‌کند و سلام می‌دهد. ویکی طبق معمول مؤدب است، اما سرش خیلی شلوغ است. او بعد از چند دقیقه من را صدا می‌کند و می‌گوید: «این شاید موضوع مهمی باشه.»

سرانجام ما در‌حالی‌که فنجانی قهوۀ تازه در دست داریم، توی اتاق جلسه در طبقۀ دوم جمع می‌شویم. ویکی و مِیزی یادداشت می‌نویسند و من فقط گوش می‌دهم.
داک‌وورث حدود هفتاد سال دارد؛ پوستش آفتاب‌خورده است. این نشان می‌دهد او بازنشسته‌ای مرفه است که فرصت زیادی برای گلف و تنیس دارد. او و زنش چند سال پیش به سی آیلند آمده بودند و سعی می‌کردند خودشان را مشغول نگه دارند. او اهل اوهایو و زنش اهل شیکاگو است. هر دو هوای گرم را ترجیح می‌دهند. در سال 1973 که کنگره، سازمان مبارزه با مواد مخدر را تأسیس کرد، او مأمور پلیس فدرال بود. آن زمان حس کرد که آن کار هیجان‌انگیزتر از پشت میز نشینی است. او سازمان محل خدمتش را عوض کرد و سال‌ها برای سازمان مبارزه با مواد مخدر کار کرد؛ ازجمله دوازده سال ریاست بر دفتر آن سازمان در فلوریدای شمالی