معرفی و دانلود کتاب باران سیاه
برای دانلود قانونی کتاب باران سیاه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب باران سیاه
شاهکاری خواندنی از ادبیات مدرن ژاپن؛ ماسوجی ایبوسه در کتاب باران سیاه که جایزهی معتبر نوما را برای وی به ارمغان آورده، به نقل داستانی تاریخی در باب فاجعهی حملهی اتمی هیروشیما پرداخته؛ فاجعهای که زوایای دردناک آن، در هیچ اثری به روشنیِ اثر پیش رو واکاوی نگشته است...
درباره کتاب باران سیاه
در ساعت 8 صبح روز ششم ماه اوت سال 1945، فاجعهای با ابعاد جهانی رخ داد که زندگی یک ملت را برای همیشه دستخوش تغییر کرد. در تاریخ مذکور، ارتش آمریکا که به دنبال راهی برای پایان دادن به مهلکهی جنگ جهانی دوم بود، بمب اتمیِ ویرانگری را در آسمان شهر هیروشیما رها کرد. این واقعه سبب شد امپراتور هیروهیتو، که در نگاه ملتش اصل و تباری آسمانی داشت، مقابل دوربینهای تلویزیونی بنشیند و رسماً تسلیم ارتش ژاپن به نیروهای اشغالگر را بپذیرد.
حملهی اتمی به هیروشیما، یکی از بزرگترین فجایع قرن اخیر را رقم زد. شمار قربانیان این حادثه بیرون از شمارش است. این فاجعه خیلی زود به عنوان ترومایی ملی، در آثار هنرمندان و ادیبان ژاپنی بازتاب یافت. نویسندگان ژاپنی احساس میکردند که وظیفه دارند در قبال ظلمی که در حق مردمان بیگناه سرزمینشان شده، واکنشی از خود نشان دهند. نتیجه، خلق آثار ادبی درخشانی در ژاپن بود، که حول محور فاجعهی هیروشیما به رشتهی تحریر درآمده بودند. از میان این آثار میتوان به عناوینی چون «گلهای تابستان»، «شهر اجساد»، «یادداشتهای هیروشیما» و البته، باران سیاه (Black Rain) اشاره کرد.
رمان باران سیاه، اثر تحسینشدهی ماسوجی ایبوسه، نخستین بار در سال 1965 به انتشار رسید. ایبوسه در این اثر ادبی درخشان و دردناک، داستان زندگی زنی جوان را روایت کرده که در باران رادیواکتیوی که پس از بمباران اتمی هیروشیما پدید آمده، گرفتار شده و راهی برای نجات خود میجوید.
ایبوسه داستانِ کتاب باران سیاه را بر اساس گفتوگوهای پرشماری که با قربانیان فاجعهی اتمی هیروشیما داشته، به رشتهی تحریر درآورده است. او در این اثر در مقام نویسندهای متعهد ظاهر شده؛ نویسندهای که هدفش از نوشتن، چیزی جز بازنمایی رنجی که بر همنوعان و هموطنانش رفته، نیست.
در کتاب باران سیاه مخاطب زندگی مردمان ساده و بختبرگشتهای خواهیم بود که بیآنکه خود بخواهند، قربانی جنگی بزرگ با ابعادی فاجعهآمیز میشوند.
این اثر که نمونهای عالی از ادبیات جنگ به شمار میرود، توسط قدرتالله ذاکری به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی نشر چشمه در اختیار مخاطبین علاقهمند قرار گرفته است.
اقتباس از کتاب باران سیاه
کتاب باران سیاهِ ماسوجی ایبوسه در سال 1989 بدل به فیلمی سینمایی با همین عنوان شد.
نکوداشتهای کتاب باران سیاه
-
این کتاب دردناک و بسیار زیبا توأمان دو پیام به ظاهر متضاد به ما میدهد؛ یکی از این پیامها هشداری جدیست و دیگری، تأیید زندگی در تمامیت آن. (John Hersey)
-
یکی از بهترین کتابهایی که در باب تحمیل ترس از سوی گروهی از مردمان به گروهی دیگر، نوشته شده است. (Sunday Times)
-
کتاب باران سیاه اثری تکاندهنده و تأثیرگذار است. خواندن آن را به همگان توصیه میکنم. (Books and Bookmen)
-
مطالعهی کتاب باران سیاه را به همهی مخاطبان پیشنهاد میکنم. (Spectator)
-
کتاب باران سیاه بیانگر قدرت ادبیات ژاپن است. (New Statesman)
کتاب باران سیاه مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به ادبیات ژاپن و دوستداران داستانهای تاریخی، دو گروه از مخاطبین اصلی کتاب باران سیاه از ماسوجی ایبوسه به شمار میروند.
با ماسوجی ایبوسه بیشتر آشنا شویم
ماسوُجی ایبوُسه (Masuji Ibuse) در پانزدهم فوریهی سال 1898، در روستای کامو (واقع در شهر هیروشیما) دیده به جهان گشود. او دومین فرزند پسر خانواده بود. پنجساله بود که پدرش را از دست داد و توسط مادربزرگ و پدربزرگش تربیت شد. نام اصلی او ماسوُجی ایبوشی و نام مستعارش ماسوُجی ایبوسه است. خاندان ایبوُشی، زمینداران ثروتمندی بودند که اصل و نسبشان تا سال 1442 مشخص است. ایبوسه دورهی ابتدایی را در زادگاهش، و دورهی متوسطه را در شهر فوُکوُیاما به اتمام رساند. از سال سوم متوسطه به حرفهی نقاشی روی آورد. اندکی بعد اما، به تشویق برادر بزرگترش به رشتهی ادبیات گرایش پیدا کرد و برای ادامهی تحصیل به دانشگاه واسهدا در توکیو رفت. در سال 1921 رشتهی ادبیات فرانسه را انتخاب کرد، اما ترس از رفتار نامتعارف یک استاد این دانشکده به نام نوبوُروُ کاتاگامی، باعث انصراف او از ادامهی تحصیل شد. در سال 1923 داستان «اسیر» را در مجلهی ادبی قرن چاپ کرد.
از میان آثار مطرح ایبوسه میتوان به عناوین پیش رو اشاره کرد: «واقعیت دوستداشتنی»، «رودخانه»، «اتاق کار»، «مجموعهی دورریختنیهای دوستداشتنی»، «شهر گلها»، «امروز بیمار نمیپذیریم»، «هیومین ئوسابوُرو»، «جنگل واسهدا»، «مهمانپذیر مقابلِ ایستگاه»، «ماهیگیری در رودخانه» و «باران سیاه».
جوایز و افتخارات ماسوجی ایبوسه
- برندهی جایزهی ادبی نوما برای کتاب باران سیاه (1966)
- برندهی جایزهی انجمن هنری ژاپن برای کتاب هیومین ئوُسابوُرو (1956)
- برندهی جایزهی ادبی نائوکی برای کتاب شرح سرگردانی جون مانجیرو (1938)
- برندهی جایزهی ادبی روزنامهی یوُمیئوُری برای کتاب امروز بیمار نمیپذیریم (1950)
در بخشی از کتاب باران سیاه میخوانیم
امروز هم مصیبتزدگانی آمدند تا اینجا پناه بگیرند. افرادی بین آنها بودند که هیچ نسبتی با اعضای کارخانه نداشتند. اکثرشان زخمی شده بودند. یک نفر هم نبود که لباس درستوحسابی به تن داشته باشد. میانشان کسانی بودند که جعبهی کوچکِ خاکستر مُردگانشان را همراه داشتند، یا کسانی که با خواندن «ناموُ آمیدابوُتسوُ، ناموُ آمیدابوُتسوُ» آن جعبهها را به برآمدگی بیرون لبهی پنجره آویزان کردند. مرد میانسالی بین همه سه برگ کارتپستال جدید توزیع کرد و حرفهای خندهداری زد که نشان میداد حالش خوش نیست «لطفاً رودربایستی نکنید. به آنهایی نامه بنویسید که نگران سلامتیشان هستید. چون درِ خانه کارتپستالها را میسازم، به هر تعداد بخواهید تقدیم میکنم. فقط حرفهایی را که به اینجا مربوط است، بنویسید.»
مرد گردنش را با پارچهی کثیفی بسته بود و چهرهی زمختی داشت. وقتی که ادارههای پست منهدم شدهاند آیا کسی برای جمعآوری کارتپستالها میآید؟ الان ساعت یک بعدازظهر است. بیشتر جماعت در خواب نیمروزند. چون احساس میکنم کمی ذهنم بازتر شده است، وقایع روز ششم به بعد را مرور میکنم. ساعت چهار و نیم صبح روز ششم، کامیون آقای نوجیما آمد و آنچه را تخلیه کرده بودیم، بارگیری کرد. همراه او همسرش، همسر آقای میاچی، همسر آقای یوشیمورا و همسر آقای دوئی بودند. اینها در همان شهرک یا شهرک مجاور ساکن بودند. کنار بارها سوار و ساعت پنج و نیم عازم شدیم. در مزرعهی ارزنی به وسعت شانزده تا نوزده متر مربع که در زمینی بایر کشت شده بود، عروسکی قهوهای را به شکل یک مرد و درست به بزرگی یک آدم بهجای مترسک سر پا کرده بودند. آقای نوجیما با کم کردن سرعت کامیون با دست به دیوار قسمت بار کامیون کوبید و گفت «آن را ببینید، مترسک عجیبی است.» گرچه میگویم عروسک، اما مانند پیکرهای گلی، صورت، دست و پایش را بسیار شبیه آدم و با جزئیات درست کرده و بر کمرش حصیر پیچیده بودند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب باران سیاه |
نویسنده | ماسوجی ایبوسه |
مترجم | قدرت الله ذاکری |
ناشر چاپی | انتشارات چرخ |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 355 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-94370-4-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی خارجی |