معرفی و دانلود کتاب افسانههای درهی سند
برای دانلود قانونی کتاب افسانههای درهی سند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب افسانههای درهی سند
کتاب افسانههای درهی سند، مجموعهای از افسانههای کلاسیک مربوط به فرهنگ شرقی است که بهویژه در منطقهی درهی سند اتفاق میافتند. داستانها و حکایاتِ این کتاب براساس دانش و مطالعات فراوان آنه ماری شیمل، شرقشناسِ معروف آلمانی نوشته شده است.
دربارهی کتاب افسانههای درهی سند
روزی روزگاری، یکی بود یکی نبود، در روزگاران قدیم ... همهی اینها تداعیکنندهی شروعِ ماجراهای افسانهای یا قصههایی پندآموز و عبرتانگیز است که برای کودکان دیروز و بزرگسالان امروز و فرزندانشان، جذابیتهای زیادی بههمراه دارد.
داستانهای کوتاه و بلندی که روایاتی از زندگی، اندیشه و احساسات و البته فرهنگ مردمانِ قدیم را به خواننده عرضه میدارند، نوع و میزان قابلتوجهی از دقت، ریزبینی، صداقت، علم و بینش تخصصی را نیاز دارند. تمامی این موارد را در اثر حاضر که با عنوان کتاب افسانههای درهی سند (Sindhi Literature) توسط آنهماری شیمل (Annemarie Schimmel) به نگارش درآمده است، مشاهده میکنیم. آنهماری دختری از فرهنگ غرب بود و از کودکی در وجود او علاقهی ویژهای نسبتبه فرهنگ و مردمانِ شرقی، شکل گرفت، این توجه و علاقه ادامه پیدا کرد و تبدیل به تخصص و مطالعات دائمی او شد.
کتابِ افسانههای درهی سند، مشتمل بر 46 قصه و روایتی است که غالبا مربوط به مردمان منطقهی درهی سند هستند و با نگاه موشکافانه و جستوجوگر نویسنده نسبتبه افسانههای شرق، گزینش و به آلمانی ترجمه شدهاند. این داستانها ما را با فرهنگ و سنتهای ایرانیان باستان تا هندوها و توراندختیها، فرهنگ اسلامی و درآمیختگیهای اندیشه، فرهنگ و سنت مردمان قدیم، آشنا میسازد.
هر داستانِ کتاب افسانههای دره سند از منابع مختلفی گردآوری شده و به همین علت در لحن یا شیوهی بیان و همینطور نوع روایت آن تفاوتهایی وجود دارد؛ اما با ترجمهی وفادارانه و دقیق آنهماری شیمل به آلمانی، آنطور که برای نسل معاصر خواندنی و درکشدنی باشد، ارائه شدهاند.
46 افسانهی شرقی این کتاب، داستانهایی مذهبی، پندآموز، نشاندهندهی تفکرات رایج و فرهنگی هستند که انسانهای گذشته، عموما با اصول و قواعد آن میزیستند.
ترجمهی داستانها بهگونهای است که تداعیکنندهی حکایتهای فارسی قدیم و یادآور خاطراتِ قصهگوییهای بزرگترها برای بچههاست. هر داستان در بخش پایانی شامل قسمتی است که با عنوان یادداشتها مشخص شده و در آنجا توضیح بیشتری بر شخصیتها و راوی داستان و اطلاعاتی جهت آشنایی با پیشفرضهای فرهنگی و سنتهای زمانی و مکانی هر افسانه، برای مخاطب ارائه شده است. از اینرو، کتابِ افسانههای درهی سند، علاوهبر داستانهای جذاب و واندنی، اطلاعات فرهنگی و اجتماعی ارزشمندی را هم به مخاطب عرضه میکند.
کتاب افسانههای درهی سند را با ترجمهی روان و دقیق راضیه رئیسی که به همت انتشارات گویا به چاپ رسیده است، میخوانید.
کتاب افسانههای درهی سند برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای تمامی علاقهمندان به دنیای قصههای افسانهای و داستانهای قدیمی و باستانی، جذاب و خواندنی خواهد بود.
در بخشی از کتاب افسانههای درهی سند میخوانیم
بعد از غروب خورشید به این فکر افتاد که امشب از چه کسی میتواند سرقت کند: «میتوانم ازخانهی فلانی یا فلانی دزدی کنم»؛ اما بعد بنا بر عهدی که با درویش داشت، با خود گفت: «فلانی که پنج یا شش هزار روپیه بیشتر ندارد؛ اگر آن را بردارم مرد بیچاره فردا صبح که متوجه شود ناله سر خواهد داد. بنابراین اجازهی سرقت از او را ندارم.» اینگونه بود که به سرقت از افراد مختلف فکر کرد و چون همه را مستحق شفقت دید نهایتاً به این نتیجه رسید که: «اگر قرار باشد از کسی دزدی کنم آن شخص فقط پادشاه است، چرا که خزانهی او آنچنان مالامال ثروت است که اگر من پول بسیاری هم بردارم باز به هیچ جایش برنمیخورد.» این بود که عزم خود را جزم کرد تا از شاه دزدی کند. بعد با خود فکر کرد: «چگونه میتوان به درون قصر رفت درحالیکه قراولان دورتادور آن به پاسداری ایستادهاند؟» فکر کرد و فکر کرد تا اینکه بالاخره راهی به نظرش رسید.
تسبیحش را برداشت و مستقیماً به سمت دروازهی قصر پادشاهی رفت. وقت نماز مغرب بود و صدای اذان به گوش میرسید. دزد رو به نگهبانی کرد و گفت: «برادر، بگذار از دروازه رد شوم و به مسجدی که در قصر است بروم و نماز خود را به جای آورم!» نگهبان به او گفت: «درویش، در این مسجد فقط پادشاه و درباریان به نماز میایستند. هیچ غریبهای اجازهی ورود ندارد. اما تو به نظرم از زُهّاد بزرگی و چون وقت نماز است نمیتوانیم مانع ورودت شویم؛ پس برو و نمازت را به جای آور!» دزد بدون کوچکترین ترسی از دروازه رد شد و برای اقامهی نماز به مسجد رفت. شاه، وزیر، اُمرا و سایر درباریان به نماز ایستاده بودند. دزد نیز بدون هیچ حرفی در صف نماز کنار آنها ایستاد. چون نماز تمام شد، همهی مردان مسجد را ترک کردند ولی او تسبیح خود را در دست گرفت و مشغول ذکرگفتن شد. بعد از مدتی دوباره همان جماعت برای اقامهی نماز عشاء بازگشتند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
1. پاداش بخشندگی و جزای بُخل
2. نیکویی در ذات نیک و خباثت در ذات بد پا برجاست
3. نیک جواهر بازرگان
4. طبق، خربزه و چاقو
5. محبت در ازای یک پول سیاه
6. مولوی و قاطرچی
7. چهار شاهزاده
8. بیست پرسش
9. سرمه به چشم کشیده، اما ناشیانه کشیده است
10. شفقت
11. پادشاه هیزمشکن
12. نابینای باهوش
13. رضایت پروردگار
14. برکت و نحوست
15. سارق سلطنتی
16. نیمرفیق و رفیق تمام عیار
17. کوزه آن شود که کوزه گرش میکند
18. غرامت
19. گذشتهها گذشته است و این نیز میگذرد
20. عشق، مسافت نمیشناسد
21. افلاطون ساحر
22. پری صِدیان
23. پریزاد گل سپید
24. شاهزاده گلمنیر
25. پادشاه جذامی
26. میمون باهوش
27. خانهای از کره
28. امیر کوچ موچ و وزیر چیچ میچ
29. خامه پیرپادشاه و دامهای شیرده
30. سلطان شغال
31. شغال و مرد ولگرد
32. شغال و پیرزن
33. گواهی شغال
34. شغال و خرگوش صحرایی
35. غزال و تمساح
36. خروس، گوساله، گوسفند و شتر
37. خارهای خارپشت
38. موش ناقلا
39. کچل بُزک
40. عروسی غوک
41. پادشاه و کلاغ بیبال و پر
42. لکلک و جفتش
43. آقا گنجشک و خانم گنجشک
44. شغال و گنجشک
45. مار و مارگیر
46. مرگ سهره
سخن پایانی مؤلف
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب افسانههای درهی سند |
نویسنده | آنه ماری شیمل |
مترجم | راضیه رئیسی |
ناشر چاپی | انتشارات نگارستان اندیشه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 334 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5273-38-2 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات عامه |