معرفی و دانلود کتاب اسکار و لوسیندا
برای دانلود قانونی کتاب اسکار و لوسیندا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اسکار و لوسیندا
شور جوانی، لذت کشف، شهود و رویاپردازی، عناصر اصلی کتاب اسکار و لوسیندا است. این کتاب در سال 1988 منتشر شد و توانست جایزهی من بوکر را از آن خود کند. پیتر کری ماجرایی عاشقانه در اواسط قرن نوزدهم میلادی را روایت میکند. اسکار هاپکینز، شخصیت اصلی کتاب، مردی با گذشتهی مذهبی سختگیرانه است که طی سفر به استرالیا با زنی به نام لوسیندا لپلاستریر آشنا میشود؛ زنی ثروتمند، مستقل و آرمانگرا...
دربارهی کتاب اسکار و لوسیندا
کتاب اسکار و لوسیندا (Oscar and Lucinda)، یک روایت عاشقانهی سرراست کلاسیک نیست. این رمان ویژگیهای بسیار جذابی دارد که آن را در میان سایر آثار ادبی قرن نوزدهم متمایز میسازد. پیتر کری (Peter Carey) نویسندهی این کتاب، با استفاده از عبارات کوتاه و موجز، فرمی بدیع را در داستاننویسی ارائه داده است که نشاندهندهی شخصیت خلاق و صدای مستقل او است. در این روایت، عشق و احساس، با بازیهای نمادین و خارقالعادهای همراه است. اسکار هاپکینز، شخصیت اصلی کتاب، مردی است با گذشتهای دشوار که زیر نظر پدری سختگیر و سلطهجو بزرگ شده است و حالا میخواهد آزاد باشد. او در حال گریز از ترسهایش، به وادی عشق و اشتیاق میرسد و بلندپروازیهایش پایانی ندارد.
اسکار و لوسیندا؛ قصهای شفاف از عشق، بازی تقدیر و قمار سرنوشت
لوسیندا لپلاستریر، زنی مستقل، جسور و پیشرو است که در دورهی ویکتوریایی زندگی میکند. جامعه او را طرد کرده است، اما او سری پر از سودا دارد و میخواهد آرمانشهری صنعتی را با دستان خود بسازد. لوسیندا همانند اسکار به قمار علاقه دارد و همین ویژگی باعث میشود که با هم ارتباط خاصی برقرار کنند. اسکار و لوسیندا با وجود تفاوتهایشان در مسیر داستان به یکدیگر نزدیک میشوند ماجرای این دو دلداده، ترکیبی از عشق، سرنوشت و قمار را رقم میزند. شخصیتهای دیگری نیز در کتاب اسکار و لوسیندا وجود دارند که با پرداختی قوی و متمایز، تکمیلکنندهی این طرح داستانی پیچیده هستند.
با مطالعهی کتاب اسکار و لوسیندا، گویی به زمان سفر میکنیم تا تفسیر روشنی از حال را ارائه دهیم. اسکار فرزند مردی مذهبی و سنتی است که سیستم اعتقادیاش، عادات وسواسگونهی او را نشان داده و این عادات به اسکار هم منتقل شده است. اسکار از پدرش میگریزد و عادات وسواسگونهی پدرش به شکل اشتیاق به قمار در او نمود پیدا میکند. پیتر کری با قلم موجز و منحصربهفردش، کاری میکند که ما با تکتک شخصیتهای کتاب احساس همذاتپنداری داشته باشیم. اسکار با ترک کردن پدرش، در واقع خودش را ترک میکند و از همان لحظه، تسلیم و درگیر ترسها، اضطرابها و وسواسهای بیمارگونهاش میشود. او عازم استرالیا میشود و روی عرشهی کشتی، عشق منتظر او است؛ عشق به بانوی وارث، لوسیندا لپلاستریر که زنی آرمانگرا با روحیاتی متفاوت است. لوسیندا به دلیل تفکرات و خواستههای متفاوتش، از جامعه طرد شده، جسورانه زندگی میکند و جسورانه عشق میورزد.
کلیسای شیشهای؛ تجسم عاشقانهای شفاف اما شکننده
اسکار هاپکینز طی شرطی بلندپروازانه، که مبنای عشق او به لوسیندا است، تصمیم میگیرد کلیسایی شیشهای بسازد و آن را از طریق رودخانه به مقصد بلینگر منتقل کند. اینجا نقطهی اوج کتاب اسکار و لوسیندا است. تصویر کلیسایی شیشهای روی سطح آب که پرواز سنجاقکها در آن منعکس میشود، هوش از سر لوسیندا برده است. لوسیندا که وارث یک کارخانهی شیشهای بسیار بزرگ است، بر سر تمام ارثیهاش با اسکار شرط میبندد. اما بازی سرنوشت، رویاهای آنها را به معنی واقعی کلمه نقش بر آب میکند. کلیسای شیشهای ابتدا روی آب شناور میشود، اما دچار مشکلات سازهای شده و غرق میشود...
کتاب اسکار و لوسیندا از پنج طرح داستانی تشکیل شده است که دو تای آن در دنیای قدیم میگذرد و باقی آن روایتی است از دنیای نو. بسیاری از منتقدان، این رمان را به دلیل طرح داستانی مرکزیاش ستایش کرده و آن را بهعنوان یک شاهکار ادبی معرفی میکنند. این کتاب توسط ملیحه قدرتی به فارسی برگردانده شده و انتشارات افکار جدید آن را در اختیار شما عزیزان قرار داده است.
جوایز و افتخارات کتاب اسکار و لوسیندا
- برندهی جایزهی من بوکر در سال 1988 میلادی
- قرار گرفتن در فهرست نهایی بهترینهای بوکر
- برندهی جایزهی ادبی مایلز فرانکلین بهعنوان کتاب سال استرالیا
- قرار گرفتن در فهرست 100 رمان بزرگ همهی اعصار به انتخاب مجلهی گاردین
- قرار گرفتن در فهرست 100 رمانی که هر کس باید بخواند، به انتخاب مجلهی تلگراف
- قرار گرفتن در فهرست 100 رمان تاریخیادبی به انتخاب گودریدز
- قرار گرفتن در فهرست 100 رمان مدرن استرالیا
- قرار گرفتن در فهرست 100 رمان برتری که پیش از مرگ باید بخوانید، به انتخاب مدیوم
اقتباسسینمایی کتاب اسکار و لوسیندا
- فیلم اسکار و لوسیندا به کارگردانی گیلیان آرمسترانگ، محصول سال 1997 با بازیگری رالف فاینز در نقش اسکار و کیت بلانشت در نقش لوسیندا.
نکوداشتهای کتاب اسکار و لوسیندا
- ما یک نویسندهی بزرگ داریم که همراه ما روی این سیاره زندگی میکند و نام او پیتر کری است. (لسآنجلس تایمز بوک)
- این کتاب، سازهای است از جنس تخیل شفاف و درخشان که با ستونهای تاریخ قرن نوزدهم و میلیونها جزئیات دقیق سر هم شده است. (مجلهی تایم)
- خوانندهی کتاب اسکار و لوسیندا، انگار سوار یک ترن هوایی شده باشد، در پایان داستان، نفسزنان، با چشمانی خیره، دگرگونشده از صد جهت، آگاه است که جهانش دیگر هرگز مانند قبل نخواهد بود. (واشنگتن پست)
- پیتر کری در زبان غرق میشود؛ اسکار و لوسیندا، یک موفقیت درخشان است. (سانفرانسیسکو کرونیکل)
کتاب اسکار و لوسیندا برای شما مناسب است اگر...
- سرنوشت را نه بهعنوان مسیری از پیشتعیینشده، بلکه همچون یک بازی سرشار از تصادف و جسارت مینگرید.
- به داستانهای تاریخی علاقه دارید و دنبال روایتی هستید که شکنندگی و شکوه انسان را در آینهی زمان منعکس می کند.
- میخواهید عشق را نه در کلمات عاشقانه، بلکه در پیچیدگیهای انتخاب و مسئولیت بیابید.
در بخشی از کتاب اسکار و لوسیندا میخوانیم
اُسکار از دریا وحشت داشت. برای او بوی مرگ میداد. وقتی او به این «مرگ» فکر میکرد، این مرگ چیزی نبود که بتوان با یک واژه تعریفش کرد. این یک پدیدهی خردمندانه نبود؛ میشکست و از هم فرومیپاشید، بهیکباره هجوم میآورد و مثل شیشه متلاشی میشد. در نظر او، مرگ بهسانِ روحی در رویا بود، منسوخ، جِرمی زنده، در آغوشگیرنده و مهربان، که لحظهیی سرد و مرطوب همچون پوستِ چربِ پدرش بود که او از آن فاصله میگرفت و در خوابش فریاد میکشید؛ ملحفهی کرکی چند لایهاش را در حفرهی شکمش فشار میداد و باز گاهی، گرم و نرم بود و لبخند بیریای مادرش را بازمینمایاند.
در صدفهای ساحل، شگفتیهایی را میدید که همانا زندگی پدرش بود برای برچسبزدن، موشکافیکردن و کشتن. لاشهی حیوانات، جانوران مرده و استخوان را هم دید. جانورانی بیجان. وقتی دریا گوریدههای تیرهی علفهای هرز را بالا آورد، او به پیراهنهای ورزشی درهمگوریده فکر میکرد. او سطلها را از روی دیوار پشتی کنار چاه، همانجایی که در فصل پاییز گذاشته بودند، برداشت. خوش نداشت دریا مچ پایش را لمس کند. کف یخآلود و سبک دریا را بهسانِ قلابهای پولادین روی پوست خود احساس میکرد. دستهای ظریفش را داخل حفرهی شکمش گذاشت و بیحرکت ایستاد؛ صورتش بیرنگوروح و گچی و تراشیده بود، همچون جانوری که میخواهد خود را پیش چشمهای شکارچی ناپدید سازد.
خانم ویلیامز با چند پلیور به سوی او روانه شد و وادارش کرد چهارتا از آنها را، با کمک او نفسنفسزنان و بیتابانه بپوشد. موهایش را اشتباها کشید و آستین نخستین پلیور را چینخورده از آستین دومی بیرون کشید و همینطور به کارش ادامه داد تا سرانجام به شکل جانوری قلنبه و قویهیکل با سینهیی بزرگ و پشمالو درآمد.
فهرست مطالب کتاب
1: کلیسا
2: تاج گل جشن ظهور مسیح
3: پودینگ کریسمس
4: پس از پودینگ
5: نیایش
6: کلیسای انگلیکان
7: گوشی پزشکی
8: علائم شرکآمیز
9: قرعهانداختن با سنگ
10: آموزش غلط
11: ارتداد
12: آقای خودت باش و نوکر خودت
13: کشمشها
14: محاکمه
15: آشپزخانهی اقامتگاه
16: ایوب و یهودا
17: چکمههای شلپشلوپی
18: سیونُه اعتقادنامه
19: داستانهای مسیحی
20: یکشنبهی نخل در نیوساوث ولز
21: لوسیندا
22: الیزابت
23: تافتهی جدابافته
24: نامهی آقای اهرن به روزنامهی آرگوسِ پاراماتا
25: خانم کازینز
26: شلوار گشاد زنانه
27: مخلوق خارقالخلقه
28: ذخیرهی گنج برای روز مبادا
29: اپسمدانز
30: طمعکاری
31: روز عروج عیسامسیح
32: اشک شیشهیی پرنس روپرت
33: کارخانجات شیشهسازی
34: بعد از عید نزول روحالقدس
35: بلیت بختآزمایی
36: جی: اف
37: بازی با ورقها
38: یادگیری صاعقهآسا
39: اموال شخصی
40: عشق بی عشق
41: بخواهید، که به شما داده خواهد شد؛ بجویید، که خواهید یافت
42: فراخواندهشده
43: کشتی لِویاتان
44: داماد اسقف
45: سرود روحانی
46: در بند
47: بابیلون
48.چه کسی میتواند لب از دهان لِویاتان نهنگنما بگشاید؟
49: قاعدهی بازی
50: پاچینکو
51: آقای برودیل و آقای اسمیت
52: مونتیگو
53: فسفرسانس (1)
54: فسفرسانس (2)
55: حسادت
56: طعمه
57: اعتراف
58: شهرت
59: پروردگارا، تو طغیان رودخانه را مقرر کردی
60: از کیپتاون تا پینچگات
61: یک اصل تجاری
62: خانه
63: لانگنوز پوینت
64: تو و اینهمه افسونگری
65: کنجکاوی اسقف دانسر
66: سنتجان
67: مسیحا
68: آسیب جدی
69: رومیزی
70: سامری نیکوکار
71: شرطبندی استراتنها
72: خانم اسمیت
73: قضاوت موقوف
74: مدرک تحصیلی از آکسفورد
75: شیر یا خط
76: آقای لکی
77: خوشبختی
78: مراسم
79: قابلمه و کتری
80: لطافت مستورانهی پوستش
81: گشتوگذار
82: اُسکار عاشق شده
83: ایتام
84: چند هفته پیش از کریسمس
85: یک دعا
86: روز کریسمس
87: سپاسگزاری
88: نطقی بر اساس یک تمثیل
89: جلوهیی از شیطان
90: مصالحه
91: مردی بانفوذ
92: خداوند شبان من است
93: شعر بندتُنبانی
94: آقای اسمیت
95: ورود واردلیفیش (1)
96: ورود واردلیفیش (2)
97: افیون
98: یک مکتشف
99: یک بومی استرالیایی پیر
100: خردههای شیشه
101: اُسکار در منطقهی بلینگن
102: یک مرد مسیحی
103: من قاتل نیستم؟
104: مریم مَجدَلیه
105: میریام
106: راهروی کلیسای جامع
107: ورود کلیسای انگیکان به بوتهاربر
108: اُسکار و میریام
109: چکی در میان زیرپوش زنانهاش
110: آوازی برای خاربوتهها
111: آوازی برای اُسکار
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اسکار و لوسیندا |
نویسنده | پیتر کری |
مترجم | ملیحه قدرتی |
ناشر چاپی | نشر افکار |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 546 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5415-43-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی، کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |