معرفی و دانلود کتاب آونگ زندگی

معرفی کتاب آونگ زندگی

فاطمه حضرتی در کتاب آونگ زندگی با بیانی شیوا و شیرین داستان عاشقانه‌ای را درباره زندگی زن و شوهری بازگو می‌کند که با تصمیم گیری‌هایشان سرنوشت فرزندانشان را دگرگون می‌کنند. او در این کتاب از عناصر ادبی فراوان بهره جسته و زندگی شاعران بزرگ فارسی را مورد توجه قرار داده است.

درباره کتاب آونگ زندگی:

اتفاقات این کتاب در بازه زمانی جنگ ایران و عراق می‌گذرد و داستان زندگی زوجی به نام ایرج و مریم را از زمان آشنایی آن‌ها با هم روایت می‌کند. کتاب دو فصل دارد. فصل اول به چگونگی شکل گرفتن زندگی ایرج و مریم می‌پردازد و تمام آن چه که میان آن‌ها می‌گذرد از دیدارهای نخست تا ازدواج و شروع زندگی مشترکشان را به تصویر می‌کشد. در فصل دوم کتاب، داستان از زبان فرزندان مریم و ایرج بیان می‌شود و در جریان جزییات زندگی آن‌ها و اتفاقات پیش آمده برای آن‌ها قرار خواهید گرفت.

نکوداشت‌های کتاب آونگ زندگی:

- برخی کتاب‌ها شما را به درون خودتان می‌برند و فارغ از هیاهوی این دنیای شلوغ حال دلت را خوب می‌کنند. (حسین شیر محمدی، نویسنده 12 عنوان کتاب)

- توصیه می‌کنم برای شناخت هر چه بهتر خودتان، با این داستان جذاب و عاشقانه همراه شوید. (میلاد فتحی درس توسعه فردی و سازمانی)

- چقدر زیبا نویسنده کتاب حاضر اشعار حضرت مولانا را در قالب یک رمان به رشته تحریر درآورده‌اند. (محمود پیرهادی، نویسنده و طراح یادگیری زبان)

مطالعه کتاب آونگ زندگی مناسب چه کسانی است؟

اگر به داستان‌های ایرانی با موضوعات اجتماعی، خانوادگی و دفاع مقدس علاقه دارید، خواندن این کتاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب آونگ زندگی می‌خوانیم:

مریم درحالی‌که یک گوشه‌ای تنها نشسته بود و این شعر را زمزمه می‌کرد بادستش نم اشک روی گونه‌اش را پاک ‌کرد.

برعکس ظاهر آرامش یک باطن بی‌قراری داشت و دوباره تکرار ‌کرد:

گر یکی موری سلیمانی بجست
منگر اندر جستن او سست سست...

این افکار در ذهنش وول می‌خورد «آیا می‌شود یک محال ممکن شود؟ بیشتر عمر من گذشت...»

مدتی بی‌حرکت یک گوشه با همین افکارش مشغول بود تا که یادش افتاد خیلی کار دارد و بلند شد به سروسامان دادن کارهای خانه، هنوز طولی نکشیده بود که زنگ تلفن به صدا در آمد و طبق معمول فریده دوست دوران نوجوانی‌اش بود. کمتر هفته‌ای بود که این دو با هم دو سه بار صحبت نکنند. تقریباً از تمام مسائل زندگی همدیگر باخبر بودند. درواقع آن‌ها با هم بزرگ‌شده بودند؛ و هیچ اتفاقی نتوانسته بود برای همیشه رابطه آن‌ها را قطع کند، ممکن بودگاهی برای مدتی به دلایلی ارتباط نداشتند ولی موقتی بود؛ و چیزی که پابرجا و همیشگی بود دوستی و درک همدلانه آن‌ها بود.