معرفی و دانلود کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند
برای دانلود قانونی کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند
کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند مجموعه داستانی به قلم حامد حبیبی است که نُه داستان کوتاه را در بردارد. هر یک از این داستانها با وجود اینکه شخصیتها و فضاهایی منحصربهفرد دارند اما پرداختن به ترس و اضطرابهای وجودی در تمامی آنها پررنگ است. ویژگیای که درنهایت این داستانهای به ظاهر رئال را به اثری شبه سوررئال تبدیل کرده است.
دربارهی کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند
حامد حبیبی در کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند، داستانهایی متفاوت و خواندنی، با نامهای «فیدل»، «شوخی»، «شب ناتمام»، «قمر گمنام نپتون»، «هتل»، «اشکاف»، «شب در ساتن سفید»، «اکازیون» و «آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند» را پیش روی مخاطب خود قرار داده است و در هر یک با استفاده از یک پیرنگ ساده، مفاهیمی عمیق در باب ترسها و اضطرابهای وجودی انسان را روی دایره میریزد. به این ترتیب مخاطب ناگزیر از رویارویی با این ترسها قرار میگیرد و به فکر فرو میرود. نویسنده در داستانهای خود بازیهای فرمی و کلامی را کنار گذاشته است و با زبانی روان فضایی واقعی و رئال را پرداخت میکند اما به مرور به موقعیتی میرسد که میتواند به سبک سوررئال تنه بزند. از اینرو بیراه نیست اگر سبک داستانهای مجموعهی آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند را شبه سوررئالیستی بدانیم.
نمونهی این سبک را میتوان در داستان آخر که همنام عنوان کتاب است به خوبی مشاهده کرد؛ مردی که بیخبر از همهجا، آگهی فروش خانه و زندگیاش را در روزنامه میبیند و حیرت میکند. بعد از آن با تماسهای پی در پی متقاضیان عصبانی میشود اما به آرامی خودش را در این ورطه میاندازد و به فروش تک تک اقلام زندگیاش رضایت میدهد. درنهایت سبکتر از هر زمان دیگری آرام آرام از شهر خارج میشود.
یا در داستان شب در ساتن سفید، زن و شوهری در تردید و وسوسهی خرید خانهی مبلهی قدیمی ارزانی هستند که پدر پیر مالک هم مثل مبل و اثاث داخل بهعنوان بخشی از ملک به فروش میرسد! همانطور که پیداست همه چیز در این داستانها در دنیای واقعی و روزمره میگذرد اما موقعیتی که درنهایت ساخته شده به نوعی آن را به اثری سوررئال تبدیل میکند. حامد حبیبی اگرچه در هر داستان، شخصیتها و موقعیتهای متفاوتی را خلق کرده است اما خصوصیات مشترکی را در تمامی داستانهایش میتوان دید. علاوهبر بر ترس و القای حس اضطراب که موتیف تکراری داستانهای این مجموعه است، نویسنده در هر داستان از بحرانهای بیرونی در جهت آشکار کردن بحرانهای درونی شخصیتها بهره میبرد.
ناگفته نماند این اثر که دومین مجموعه داستان منتشرشده به قلم حامد حبیبی است، به همت انتشارات ققنوس در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
جوایز و افتخارات کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند
- اثر برگزیدهی جایزه بنیاد گلشیری سال 88
- برندهی هفتمین جایزهی ادبی اصفهان
- تقدیرشده در جایزهی روزی روزگاری
کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از طرفداران داستانهای کوتاه هستید و دلتان میخواهد اثری متفاوت و تأملبرانگیز بخوانید، پس توصیه میکنیم داستانهای این مجموعه را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند میخوانیم
پیرمرد داشت چند کارتن بار و بندیلش را توى صندوق عقب مىگذاشت. چند سالى از من بزرگتر بود، ولى جوانتر به نظر مىآمد. آب و هواى کوهستان پوستش را جوان نگه داشته بود. تمامى سوراخسنبههاى خانه کنار سد، تابلوى برق، منبع آب، اتاق تنظیم دریچهها با اهرمهاى کنترل را نشانم داده بود. زنم داشت با سگ ور مىرفت. سگ هم روى خانه و سد بود. از پیرمرد اسم سگ را پرسیده بودم. پیرمرد صدایش مىزد سگ. گفته بود اسم بوى دروغ مىدهد. تا پیش از این چند روز نمىدانستم زنم این همه به حیوانات علاقهمند است.
یک بار همان اولها به او پیشنهاد دادم اگر مىخواهد، سگى، جانورى، چیزى بخریم و نگه داریم. شانهاى بالا انداخت. نمىدانم چند هفته بعد بود. یک روز که با هم به بازار رفته بودیم مرا کنار دکهاى که کاکتوس مىفروخت تنها گذاشت و گفت که هروقت از دیدن کاکتوسها خسته شدم مىتوانم او را آن طرف بازار پیدا کنم. دوست داشتم مدتها همان طور بایستم و به آنها نگاه کنم. فروشنده به زنى که دودستى گلدان کوچکش را چسبیده بود، گفت: «یادتان نرود، حتى این هم آب مىخواهد.» وقتى زن رفت رو به من کرد و گفت: «باورت مىشود خیلى از اینها چون کاکتوسند از تشنگى جان مىدهند.» بعد پوزخند زد: «از آنها زیادى انتظار داریم.» سر تکان دادم و راه افتادم. دیدمش. کنار دکهاى که حیوانات خانگى مىفروخت ایستاده بود. یک دستش را روى شیشه آنجا گذاشته بود و انگشتش را براى سگى پشمالو تکان مىداد. البته نمىتوانم با اطمینان بگویم که تکان مىداد، شاید داشت با انگشتش شیشه آنجا را لک مىانداخت یا لکهاى را که دیده بود پاک مىکرد.
فهرست مطالب کتاب
فیدل
شوخى
شب ناتمام
قمر گمنام نپتون
هتل
اشکاف
شب در ساتن سفید
اکازیون
آنجا که پنچرگیرىها تمام مىشوند
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند |
نویسنده | حامد حبیبی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 118 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-311-757-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |