معرفی و دانلود کتاب آن سوی باتلاق
برای دانلود قانونی کتاب آن سوی باتلاق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آن سوی باتلاق
نجلا، دختری زادهی یک شهر کوچک کویری، در خوابگاه دانشگاه، با صدای باران و ناآرامیهای اطرافش بیدار شده است. اما وقتی سایهی یک مرد را پشت پنجره میبیند، همهچیز برایش ترسناک میشود. کتاب آن سوی باتلاق، نوشتهی منصوره متولی، داستانی پر از راز و دلهره است که خواننده را با زندگی و دغدغههای نجلا همراه میکند.
دربارهی کتاب آن سوی باتلاق
نجلا، شخصیت اصلی کتاب آن سوی باتلاق اثر منصوره متولی، با سایهای مشکوک در پنجره روبهرو میشود. او که از شهری کویری به دل این خوابگاه شلوغ آمده، در بیداریهای شبانهاش یاد خاطرات گذشته میافتد که پشت سر گذاشته است. این مواجههی ناگهانی با سایهای مرموز، آغازگر داستانی از شک، ترس و سفر به درون پیچیدگیهای ذهن نجلا است.
رمان آن سوی باتلاق داستانی است که هم با خاطراتی گرم و نوستالژیک شما را همراه میکند و هم در لحظههایی پرالتهاب، حس کنجکاوی و تعلیق را در شما برمیانگیزد. نویسنده با پرداختی زنده به شخصیتها، از نجلا گرفته تا مادرش تاجمهر و خواهر معلولش نسترن، دنیایی خلق میکند که هر شخصیت در آن نمایندهی بُعدی از زندگی است. تاجمهر که پس از مرگ همسر خود، به تنهایی نقش پدر و مادر را برای فرزندانش بازی میکند، تصویری از عشق و استقامت مادرانه را ترسیم میکند.
اما نقطهی اوج داستان آنجا است که نجلا با سایهای ناشناخته در زندگیاش مواجه میشود. این سایه برای او که هنوز میان دلبستگی به گذشته و تمایل به آیندهای مستقل سرگردان است، به نمادی از تردیدها و ترسهایی تبدیل میشود که از دست آنها گریزی نیست. کتاب آن سوی باتلاق به قلم منصوره متولی با قلمی ساده اما پرمعنا، به ما نشان میدهد که گاهی زندگی در تلاش برای کنار آمدن با سایهها و هیاهوی درونی معنا مییابد.
این کتاب که توسط انتشارات نیلون به چاپ رسیده، میتواند برای شما که به داستانهایی دربارهی کشمکشهای درونی، خاطرات و بازتابهای روانشناختی علاقه دارید، تجربهای متفاوت و خواندنی باشد.
کتاب آن سوی باتلاق برای چه کسانی مناسب است؟
رمان آن سوی باتلاق برای خوانندگانی مناسب است که به داستانهای روانشناختی و رازآلود فارسی علاقه دارند. این کتاب دنیای درونی شخصیتی را نشان میدهد که میان خاطرات گذشته و ترسهای حال سرگردان است و با جزئیات دقیق، خواننده را به چالشها و دغدغههای ذهنی نجلا نزدیک میکند.
در بخشی از کتاب آن سوی باتلاق میخوانیم
تلفن همراه را به سمت خود گرفت و شروع به صحبت کرد موقعیت خود را در محوطهی خوابگاه اعلام کرد و برگهای پاییزی که به زیبایی روی زمین زیر پا نقش آفرینی میکنند رابه همه نشان داد. و بعد دوربین گوشی را چرخاند و محوطهی خوابگاه را نشان داد. ابتدا تعداد کمی در پخش زنده بودند و رفته رفته تعداد بیشتری مخاطب او شدند..
در میان پیامهای روی صفحه پیامی به این مضمون توجهش را جلب کرد که: چشمان سیاه در شب بارانی تو را یاد چه کسی انداخت نجلا به آن پیام خیره شد. دستانش میلرزید و اینقدر هول شده بود که فرصت نکرد ببیند این پیام از طرف چه کسی است؟
دستانش میلرزید و سریع پخش زنده را متوقف کرد. حالا دیگر یقین داشت که قضیهی آن شب واقعی بوده است و هیچ کابوسی در کار نبوده است. هیچ جای شکی برایش باقی نماند. حسابی به هم ریخته بود؛ حتی نتوانست با تعداد زیادی از آدمهایی که پخش زندهی او را تماشا میکردند خداحافظی کند. دگرگونی حال او کاملا مشهود بود. سردرگم شده بود. با ترس و تشویش اطراف خود را نگاه میکرد. دخترانی را میدید که به سمت خوابگاههای خود میرفتند و از نگهبانی صدای موزیک سنتی پخش میشد.
با تمام توان به سمت خوابگاه به راه افتاد. وارد راهرو شد و در اتاق خود در حالی که نفس نفس میزد روی تخت پایین نشست. هر چیز برایش مشکوک بود و میترسید اگر قضیه را تعریف کند هم اتاقی هایش او را باز متهم به توهم کنند. نادیا با گوشهی چشم او را نگاه کرد و همان طور که مشغول مرتب کردن کمدش بود گفت: باز چه اتفاقی افتاده است؟! و پشت چشمی نازک کرد. تلفن نادیا روی تخت بود و صفحه آن روشن بود، اما نجلا سکوت اختیار کرد.
عرق سردی بر پیشانی نجلا نشست. تلفن همراهش را از کولهی مشکیاش که پر از کتاب بود بیرون آورد و به تخت خود رفت. پایش را از تخت بالا به پایین آویزان کرد و نیم خیز روی تخت افتاد. گاهی اوقات دوری از مامان تاج او را آزار میداد و جای خالی او را همه جا حس میکرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آن سوی باتلاق |
نویسنده | منصوره متولی |
ناشر چاپی | انتشارات نیلون |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 221 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5683-89-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |