معرفی و دانلود کتاب صوتی هست یا نیست؟
برای دانلود قانونی کتاب صوتی هست یا نیست؟ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی هست یا نیست؟
سارا سالار در کتاب صوتی هست یا نیست؟ از زاویهی دید زنی 39 ساله، به زندگی در قالب خانوادهی ایرانی نگاه میکند. زن که با شنیدن خبر بیماری مادربزرگ 85 سالهاش نقره، بار سفر بسته و به شهرستان رفته، تمام خاطرات کودکی و نوجوانیاش را مرور میکند. این کتاب، از مجلدهای مجموعهی «کتابهای قفسه آبی» نشر چشمه است.
دربارهی کتاب صوتی هست یا نیست؟
زن تنها در محوطهی فرودگاه ایستاده و آرام به نظر میرسد. اما فکرش، شبیه به دریایی خروشان است که لحظهبهلحظه فکری تازه مثل یک موج در آن از راه میرسد و خود را به دیوارههای جمجمهاش میکوبد. نمیداند چه حسی دارد؛ ترکیب غم و شادی و بیخیالی در ذهنش چنان در هم پیچیده که برآیندشان «هیچ» است، حالتی خنثی که در آن فقط از فکرهای بیربط و مشغلههای بیسروته نشانی پیدا میشود.
کتاب صوتی هست یا نیست؟ اثر سارا سالار، اینگونه آغاز میشود. زن که حالا 39 ساله است، با ساکی بر دوش و چمدانی در دست به سمت گیت فرودگاه میرود تا با چک شدن بلیط و وزن کردن چمدان و چک کردن محتویات کیف و ازایندست کارهای حوصلهسربر، خود را برای پرواز آماده کند. گوشهای از ذهنش درگیر این فکر میشود که اولینبار است او برای دیدن نقره، مادربزرگش، از خانه به شهرستان میرود. تهران سالهاست که خانهاش محسوب میشود و در تمام این سالها، فقط نقره بوده که به فاصلهی دو سال یکبار، برای دیدنش به تهران میآمد. در گوشهی دیگری از ذهنش، فکرش مشغول سیناست. بعد از دو سال زندگی مشترکشان، این اولین باری است که از سینا جدا میشود و تنها سفر میکند. دلش میخواهد بداند سینا وقتی او نیست چه میکند؟ هنگام خداحافظی، وقتی او را گرم در آغوش گرفته بود، گفته بود بدون او سخت میگذرد و باید زود برگردد. دلش میخواست واقعاً در نبودش سینا دلتنگش باشد و هیچ کاری نکند، گرچه چنین چیزی را هیچوقت به زبان نمیآورد.
موج دیگری در مغزش گسیل میشود؛ با خود فکر میکند که دیگر چیزی از عمر نقره باقی نمانده است. کسی که در طول 85 سال زندگی پایش به بیمارستان کشیده نشده، فقط وقتی به آنجا میرود که دیگر قرار نباشد به خانه برگردد. از چیزی که به ذهنش رسیده شرمگین میشود و فکر میکند که حتماً نقره میتواند 10، 15 سال دیگر هم زنده بماند و زندگی کند. او زن با بنیهای است. آسان نیست این همه مصیبت در زندگی را به چشم ببینی و باز هم دوام بیاوری. آسان نیست مرگ دختر و داماد جوانت را ببینی و تصمیم بگیری دختر کوچکشان را خودت بزرگ کنی و به ثمر برسانی. آسان نیست آن همهسال را با شوهر دیوانهات زندگی کنی و مدام فکر کنی آخر یا او کتری آب جوش را بر سرت خواهد ریخت، یا تو او را زیر مشت و لگدهایت خواهی کشت. فکر زن به سمت پدربزرگش کشیده میشود؛ با خود فکر میکند که گرچه تمام این سالها تلاش میکردند خودشان را خانوادهای با آبرو نشان بدهند، اما وقتی پیرمرد به سرش میزد و با عالموآدم دعوا میکرد، دیگر نمیتوانستند به این نمایش ادامه بدهند. فقط زمانی خانهشان رنگ آرامش دید که پیرمرد در سالهای آخر عمر بیناییاش را از دست داد و از تکوتا افتاد؛ آن موقع بود که میتوانستند نزدیکش شوند و مثل یک کودک بیآزار، قاشق، قاشق غذا در دهانش بگذارند.
روی صندلی هواپیما مینشیند و به این فکر میکند که اصلاً دلش نمیخواهد بهعنوان نیروی حراست و امنیت فرودگاه کار کند. آخر این هم شغل است که تمام وسایل مردم را بیرون بریزی و بعد هم به سر تا پایشان دست بکشی تا مطمئن شوی چیز ممنوعهای با خود حمل نمیکنند؟ فکرش در گیرودار همین موجهای آشفته و نابسامان است که مردی با شلوار جین و کفشهای چرمی و بزرگ قهوهای در صندلی کناریاش جا میگیرد. کمی بعد، مرد با بهانهی ترس از پرواز مخش را کار میگیرد و سعی میکند با او معاشرت کند. گرچه در ذهنش دستورالعمل اینکه باید از غریبهها فاصله بگیرد، مدام به حالت هشدار چشمک میزند، اما نمیداند که چرا دارد به شوخیهای این غریبهی وراج میخندد...
کتاب صوتی هست یا نیست؟ کاری از نشر صوتی رادیو گوشه و انتشارات چشمه است. این کتاب را با صدای آناهیتا درگاهی میشنوید.
کتاب صوتی هست یا نیست؟ برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب را به علاقهمندان به رمانهای فارسی با موضوعات اجتماعی و خانوادگی پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب صوتی هست یا نیست؟ میشنویم
روی فامیل خشکش میزند. فامیل این آقا با فیلی خودش یکی است. آخر چطور ممکن است؟ شاید هم بیخود تعجب کرده است. توی این شهر از این فامیل پر است. «دکتر امیر شمس، دکتر عمومی». تنها چیزی که بهش نمیآمد این بود که دکتر باشد. آدرس مطب را میخواند. اصلاً نمیداند کجای شهر است. کارت را میگذارد توی کیفش. اول کیف را آویزان میکند به شانه، بعد طوری ساکش را از روی تسمه برمیدارد که انگار همهی آنهایی که توی آن سالن هستند دارند نگاهش میکنند. و انگار همه توی دلشان میگویند: «چه خانم موقری». به جان خودم این دختره میخواهد سر حرف را باز کند. از نگاه کردنش معلوم است.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی هست یا نیست؟ |
نویسنده | سارا سالار |
راوی | آناهیتا درگاهی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | رادیو گوشه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۵ ساعت و ۳۴ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای صوتی داستان و رمان اجتماعی ایرانی، کتابهای صوتی داستان و رمان روانشناسی ایرانی |