معرفی و دانلود کتاب آدمها و لباسهایشان
برای دانلود قانونی کتاب آدمها و لباسهایشان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آدمها و لباسهایشان
لیندا گرانت در کتاب آدمها و لباسهایشان، پرترهای مسحورکننده از زنی خلق کرده است که ضمن تحمل فقدان پدر سختگیرش، برای فهمیدن اسرار خانوادگیشان تلاشی بیپایان را آغاز میکند. نویسنده در این اثر که نامزد جایزه من بوکر شده است، تأکید خاصی بر لباسهایی که آدمها میپوشند دارد، چرا که به باور او خواستهها و معیارهای اخلاقی در پسِ لباسها پنهان است.
دربارهی کتاب آدمها و لباسهایشان:
«ویویان کواکس در یک بوتیک، لباسی را به تن میکند و در آیینهی اتاقک پرو، دختر جوان سرزنده و باریکاندامی را میبیند که تصویر مبهمی از جوانی خودش است، دختری با چهرهای شفاف، که اکنون دارد در آن سوی آیینه به زن پنجاه و سه سالهای لبخند میزند که موهایش به سفیدی نشسته و دستمالگردنی ابریشمی، چروکهای گردنش را پوشانده است.»
رمان آدمها و لباسهایشان (The clothes on their backs) با چنین آغازی به سوی گذشتههایی موج برمیدارد که از انفجارهای متروی لندن در 2005 تا شورشهای نژادی دههی 1970 بریتانیا، حتی دورتر، اوجگیری نازیسم در شرق اروپا، قیام مجارها در 1956 را در برمیگیرد. در این گستره، زنان و مردانی جان میگیرند که با آهنگها، مدها، لباسها و رویدادهای چندین دهه از تاریخ معاصر اروپا و آمریکا زندگی میکنند و رمان را به جایی میرسانند که آغاز شده است.
راوی ماجراها همان ویویان کواکس است که کودکیاش را در تنهایی سپری کرده، در کنار پدر و مادری با عقایدی پرتوپلا و نظریات استبدادگرایانهای که در افسردگیِ شدیدشان به وجود آمده است، در آپارتمان یک مجتمع مسکونی در مرکز لندن که درِ آن هیچگاه زده نمیشود و هیچ آشنایی، قومی، همسایهای به آن داخل نمیشود.
عمدهترین مضمون رمان، دورافتادگی از زاد و بوم، مهاجرت و پیامدهایِ آن است که به صورتی نرم و نازک رویدادهای رمان را به هم میتند و روانشناسی آدمهای آن را آشکار میسازد. ساندور کواکس و برادرش اروین دو خارجی مهاجرند که از مجارستان به انگلستان پناه آوردهاند و هر کدام برای رسیدن به آرامش و خوشبختی راههایی متفاوت در پیش گرفتهاند.
ویویان هم، با آنکه در لندن به دنیا آمده و بنا به قوانین بریتانیا، دیگر نه خارجی و مهاجر که یک انگلیسی به حساب میآید، در فضای تنگ و سرد چنان خانوادهای بار میآید و بزرگ میشود. ویویان سرشار از امیدهای بربادرفته و آرزوهای برآورده نشده در خیابانهای لندن میگردد و سرانجام بر سر راه مرد سالخوردهای قرار میگیرد. مردی تنها و درهم شکسته که میخواهد شرح زندگیاش را بنویسد تا دیگران بدانند بر سر او چه رفته است، اما بیآنکه سواد چندانی داشته باشد یا دستی به قلم. پس این زن جوان دانشگاهدیده و ادبیاتخوانده را به استخدام میگیرد تا گفتههای او را بشنود، از روی نوار پیاده کند و آنها را به صورت کتابی در آورد.
با چنین دیداری که گویی آغاز دیگری در رمان است، نقطهی عطفی در زندگی ویویان پدیدار میشود که تمام معیارهای اخلاقی او را به هم میریزد و آنچه را که اندوخته و آموخته و از پدر و مادرش دیده و شنیده، دگرگون میکند. آن مرد دریچهای به گذشتههایی میگشاید که پدر و مادرش همیشه از او پنهان کرده بودند.
همانطور که گفته شد، لیندا گرانت (Linda Grant) در کتاب آدمها و لباسهایشان، بر لباسهایی که افراد گوناگون میپوشند توجه و تاکیدی ویژه دارد. درواقع ویویان در آغاز رمان لباسی به تن میکند و در آیینهی اتاقکِ پرو تصویر جوانی خود را میبیند.
جوایز و افتخارات کتاب آدمها و لباسهایشان:
- نامزد جایزه من بوکر در سال 2008
- برنده جایزه اورنج در سال 2008
نکوداشتهای کتاب آدمها و لباسهایشان:
- بسیار روان و اعتیادآور. (The Observer)
- زنده، لذتبخش و غیرمنتظره. (The Telegraph)
- رمانی با بافت عمیق و پیچیده. (The Sunday Times)
- این یک رمان فوقالعاده و پر از زندگی و شخصیتهای زنده است. (The Mail on Sunday)
- یک رمان با شخصیتهایی با جزئیات زیبا، یک تاریخچه خانوادگی تلخ، و یک پرتره بسیار خاطرهانگیز. (The Independent)
کتاب آدمها و لباسهایشان برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای تاریخی و اجتماعی علاقهمند هستید، کتاب آدمها و لباسهایشان را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب آدمها و لباسهایشان میخوانیم:
در باقی دوران کودکیام، من و پدر و مادرم مثل سه تکه مرمر بیشکل و در سطح کفپوش آپارتمان به آرامی در هم میلولیدم، درحالیکه در طبقهی پایین، زیر سقف و گچکاریهای تزئینی آن، قدیمیترین مستأجر همهی آپارتمانها در فضای همیشه نیمه تاریک آپارتمان، ساکت این سو و آن سو میرفت، به چراغهایش لامپهای ضعیفی میزد که رویشان را با شالهای ریشهدار میپوشاند تا نوری کدر و کهربایی پخش کند، مثل نور چراغ جلوی ماشینها در صبحی مهآلود. گهگاه با گرامافون صفحهای پخش میکرد که آهنگش غیرقابل تشخیص بود. هر شب، حدود ساعت هشت پالتوی پوست روباهی میپوشید و کفشهای از ریخت افتادهای با پروانههای ساتنِ رنگورورفته به پا میکرد و به ولگردی شبانه در خیابانهای لندن میرفت؛ این ولگرد کمی پس از دمیدن روز به خانه بازمیگشت، موقعی که آدم با صدای تلق تلوق آسانسور و به هم خوردن در جلو و لقلق زدن شیشهی منقش آن در قابِ چوبیاش، از خوابهای پریشان میپرید.
هیچکس نمیدانست که او چرا به آن گردشهای عجیب شبانه میرود، یا چرا با دستهای لرزان، خودش را آرایش میکند، به چشمهایِ صورت پرچیناش سرمه میزد و به گونههای عروسک مانندش روژ، لبهای قلوهای «کوپید»یاش را قرمز میکرد، طوریکه انگار گوشت کسی را گزیده و خوبیهایش را مکیده بود. شاید گرگادمیزادی در درون داشت. همهمان از اینگونه انگیزههای باطنی داریم، مثل سگهایی که رودههای مان را گاز میگیرند. میدانم که خودم دارم.
تا نیمروز میخوابید، اگر نه دراز میکشید، با چشمهای باز، و چیزهایی را بهیاد میآورد که طی گردشهایش در شهر دیده بود. او را در جاهایی به دوری کیلبورن هم دیده بودند. که در خیابانها بالا میرفت، دور میشد و بالاتر میرفت تا آنکه از خستگی مثل گل رز فرو میافتاد. چرا آنقدر قدم میزد، چه مقصدی داشت؟ دنبال چه میگشت یا از چه چیزی میگریخت؟ هیچ نمیدانم، حتی اکنون، چهل سال بعدتر.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مترجم
داستان عموی من، به زبان خودش
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آدمها و لباسهایشان |
نویسنده | لیندا گرانت |
مترجم | مصطفی اسلامیه |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب نشر نیکا |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 344 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7567-16-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |