معرفی و دانلود کتاب آخرین کابوس شیرین
برای دانلود قانونی کتاب آخرین کابوس شیرین و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آخرین کابوس شیرین
با کتاب آخرین کابوس شیرین، تالیف پریسا صادقی، ذهن را برای ساعاتی از دنیای روزمره برهانیم و بر بالهای خیال، اندکی هم که شده به پرواز درآوریم.
خیالی از شیرینی یک رویا، که تبدیل به تلخی یک کابوس شد. شایدم همین تلخی گاهی شیرین شود. عجیب است، اما...
هرچیزی ممکن است. چرا که هر زخمی بالاخره روزی التیام مییابد. این چه مرهمی است که میتواند تلخی یک کابوس را شیرین کند؟
به قول صادق هدایت در بوف کور:
«در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیشامدهای نادر و عجیب بشمارند... ».
بله در زندگی همه ما زخمهایی هست که اگر با مرهم علم و عشق التیام نیابند آثار ناگوارشان، زندگی سختی را برایمان رقم خواهند زد. نمیتوانیم به کسی اظهار کنیم چون از قضاوت میترسیم. کاش یادمان باشد رفتار ما، مانند یک نگاه عادی، یک لغت ساده، یک بی توجهی سطحی، همگی اینها میتوانند نمکی باشند بر زخمهای روح دیگران.
سهراب سپهری راست میگفت:
چشمها را باید شست. جور دیگر باید دید...
در بخشی از کتاب آخرین کابوس شیرین میخوانیم:
سرم پر از هیچ بود. پر از چرندیاتی که دائم در سرم میپیچیدند و خودشان را به در و دیوار میکوبیدند. ناگهان در تنم یک جوشش گنگ و سیاه فوران کرد. با کینهای کهنه و بی هیچ فکری، باعجله، به سمت آشپزخانه رفتم و کارد بزرگ آشپزخانه را برداشتم. تیغهاش را جلوی نور ضعیفی که از لای پردههای توری میتابید گرفتم از برقش فهمیدم هنوز چیزهایی برایم باقی مانده است که درست کار کنند. کارد را زیر ملافه چرک مرده بالشم پنهان کردم.
مردد بودم. مطمئن نبودم که آن سایه باز هم میآید یا نه. اما بهترین کار همین بود. امشب دیگر باید تمامش میکردم. امشب یا آن مرد با چهره کبود و یا این سایه، به سراغم میآمدند. به فکر فرو رفتم. این چهره را کجا دیدهام؟ از انبوه این فکرها کلافه شدم. سرم از همه چیز خالی شد و هیچ نشانی از این آشنایی به یاد نیاوردم. فقط میدانستم که این کابوسهای زنده هرشب به سراغم میآیند.
نفرت و کینه همچون دو یار جدا نشدنی ته دلم جا خشک کرده بودند. خنجرهای از نیام برآمدهشان آماده بود برای اینکه هر لحظه به آن سایه سیاه حمله کنند. ندایی از نهان ناخودآگاهم میگفت: «باید تکه تکهاش کنی و تکههای جسدش را در بیابان و در دید کرکسها بگذاری.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آخرین کابوس شیرین |
نویسنده | پریسا صادقی |
ناشر چاپی | انتشارات ارشدان |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 192 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8880-26-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
منتظر نوشتههای شما خواهم ماند و امید به ان دارم روزی نوشتههای اصلی شما را در صفحه کاغذ ببینم
گمنام